منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن منده

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از ابن مَنْدَه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«ابوعبدالله محمد بن اسحاق» معروف به «ابن منده» (۳۱۰-۳۹۵ ق)، محدث و مورخ مشهور اصفهانی در قرن چهارم هجری است. مورخان، شخصیت علمی ابن منده و وسعت آگاهی و حافظه‌ او را در حدیث ستوده‌اند. وی در جست‌وجوی حدیث، به شهرهای مختلف اسلامی سفر نمود و از مشایخ روایی فراوانی بهره برد.

نام کامل محمد بن اسحاق ابن منده
زادروز ۳۱۰ قمری
زادگاه اصفهان
وفات ۳۹۵ قمری
مدفن اصفهان

Line.png

اساتید

محمد بن قاسم کرّانی، محمد بن عمر بن حفص، محمد بن حسین قطان، ابن حبان بستی، ابوعلی نیشابوری، ابوالقاسم طبرانی،...

شاگردان

حاکم نیشابوری، محمد بن احمد بخاری، احمد بن محمد ادریسی، ابونعیم اصفهانی، احمد بن فضل باطرقانی،...

آثار

الایمان، الرد علی الجهمیة، فتح الباب فی الکنی و الالقاب، الامالی، تسمیة المشایخ، التوحید و معرفة اسماءالله تعالی، معرفة الصحابة،...

ولادت و خاندان

ابوعبدالله محمد بن اسحاق بن محمد، نامدارترین فرد خاندان ابن منده، در سال ۳۱۰ قمری در اصفهان به دنیا آمد و در آخر ذی القعده ۳۹۵ قمری درگذشت.

«ابن مَنْده»، عنوان افراد خاندانی از محدثان حنبلی مذهب ايرانی كه از سدۀ ۳ تا ۷ قمری می‌زيسته‌اند. نسبت آنان به استندار فيروزان بن چهار بُخت از صاحب‌منصبان لشكری ساسانيان می‌رسد كه در فتح اصفهان اسلام آورد. شهرت منده از لقب ابراهيم بن وليد بن سَنده، نتيجۀ (نسل سوم) بُطّه، پسر استندار فيروزان، گرفته شده است. ابراهيم نخستين محدث از اين خاندان محسوب می‌شود. او احاديث كمی روايت كرد و در زمان خلافت معتصم عباسی (۲۱۸-۲۲۷ ق) درگذشت. يحيی پسر ابراهيم با زنی از عبدِياليل به نام برّه ازدواج كرد و از اين رو خاندان وی گاه عبدی نيز خوانده شده‌اند.[۱] خاندان ابن منده محدثان بسياری پرورد چنانكه ذهبی دربارۀ آنان تأليف مستقلی نوشته است.[۲]

تحصیل و استادان

محمد بن اسحاق از پدر و عموی پدرش عبدالرحمن بن یحیی حدیث شنید[۳] و نیز از جمعی دیگر از مشایخ اصفهان مانند: محمد بن قاسم کرّانی، محمد بن عمر بن حفص و ابوعلی حسن بن محمد بن نَضْر، استماع نمود. گفته شده است که ابن منده پیش از ۱۷ سالگی از ابن ابی حاتم (م، ۳۲۷ق) اجازۀ روایت گرفت.[۴]

ابن منده در ۳۳۰ق، در جست‌وجوی حدیث سفری را آغاز کرد که ۴۵ سال طول کشید. او خود گفته که شرق و غرب را دوبار زیر پا گذاشته است. او نخست به نیشابور رفت و در آنجا از محمد بن حسین قطان، ابوعلی محمد بن احمد میدانی، ابوالعباس اصم، ابوعبدالله ابن اخرم و دیگران حدیث شنید.[۵] وی بجز نیشابور در دیگر شهرهای خراسان هم اقامت کرد. در بخارا نزد هیثم بن کلیب شاشی و دیگران، صحیح بخاری را استماع نمود و نیز از محمد جوزجانی و هارون بن احمد جرجانی حدیث شنید. همچنین، در سرخس از عبدالله ابن محمد بن حنبل و در مرو از محمد بن احمد بن محبوب استماع نمود و به بلخ نیز سفر کرد.[۶] احتمالاً اقامت اصلی ابن منده در نیشابور بود و همواره بدانجا باز‌می‌گشت، چنانکه در ۳۳۹ق. از نیشابور عازم عراق شد و چند سالی در نواحی عراق و شام به مسافرت پرداخت. در بغداد از اسماعیل بن محمد صفار نحوی و ابوجعفر ابن بُخْتَری رزّاز حدیث شنید.

در ۳۴۴ق. در دمشق بود و از ابوالقاسم نصیبی بهره گرفت.[۷] در ادامۀ سفر خود در طرابلس شام از خیثمة بن سلیمان قرشی، در غزه از علی بن عباس غزی و در بیت‌المقدس از احمد بن زکریا مقدسی استماع نمود. احتمالاً وی پیش از سفرهایش به عراق و شام نخست به مکه رفته است، زیرا در آنجا پیش از ۳۴۰ق. از ابوسعید ابن اعرابی (م، ۳۴۰ق) استماع حدیث کرده و نیز در مدینه از جعفر بن محمد علوی حدیث شنیده است.

ابن منده همچنین در ادامۀ سفر به مصر رفت و در آنجا از ابوالقاسم حمزة بن محمد کنانی، احمد بن حسن بن عتبۀ رازی، محمد بن سعد باوردی، ابوطاهر احمد مدینی و جز آنان حدیث شنید.[۸] در اقامت چند سالۀ خود در مصر به شهرهای مختلف از جمله اسکندریه، تنّیس و جزیرۀ تونه برای استماع حدیث سفر کرد. به هر حال در ۳۶۱ق. ابن منده در بخارا بود و حاکم نیشابوری او را ملاقات کرد و در ۳۷۵ق. که ابن منده قصد بازگشت به اصفهان را داشت، همراه وی به نیشابور آمد.[۹] ابن منده چون به موطن خود بازمی‌گشت، چهل بار کتاب به همراه داشت که از ۷۰۰‘۱ تن از مشایخ کتابت حدیث کرده بود. در روایتی اغراق‌آمیز از قول ابن منده گفته شده که وی ۳۰ هزار راوی حدیث را درک کرده و از هر یک حداقل ده حدیث از بر داشته است.[۱۰]

از دیگر مشایخ مهم ابن منده، ابن حبان بستی، ابوعلی نیشابوری و ابوالقاسم طبرانی را می‌توان برشمرد. ابن منده در دوران سفر طولانی خود مجرد ماند و زن اختیار نکرد. چون به اصفهان بازگشت، اسماء دختر ابوسعد محمد شیبانی را به زنی گرفت و از وی صاحب چهار پسر شد.[۱۱]

شاگردان و راویان

گروه بسیاری از ابن منده روایت کرده‌اند و ذهبی نام بیش از ۵۵ تن از آنان را آورده است، اما در رأس آنان باید از مشایخ ابن منده و دوستان او یاد کرد: ابوالشیخ اصفهانی، ابواسحاق ابراهیم بن حمزۀ اصفهانی، ابن مقری ابوبکر محمد بن ابراهیم، حاکم نیشابوری، ابوعبدالله محمد بن احمد بخاری و ابوسعد احمد بن محمد ادریسی، و سپس برخی چون ابونعیم اصفهانی و احمد بن فضل باطرقانی و پسران خود او عبدالرحمن، عبیدالله و عبدالوهاب.

جایگاه علمی

ابن منده در اصفهان به حرمت و جاه می‌زیست و پیداست که نفوذ بسیاری در مردم و اولیای امور داشته است.[۱۲] چه معاصران او و چه محدثان بعد، او را بسیار ستوده‌اند. ظاهراً ستایشی که از ابن منده صورت گرفته و آنچه شخصیت علمی او را ساخته است، ناشی از وسعت آگاهی او در حدیث بوده که با اتکا به حافظه‌ای نیرومند شکل گرفته است. به گفتۀ احمد بن جعفر که از افزون بر هزار تن حدیث نوشته، کسی را در میان آنان به قدرت حافظۀ ابن منده ندیده بود.[۱۳] ذهبی نیز او را حافظ مشرق خوانده و اظهار داشته که کسی دیگر را نمی‌شناخته که به اندازۀ او استماع حدیث کرده و به پایۀ او حدیث گرد آورده باشد.[۱۴]

با اینهمه، ذهبی معتقد است که ابن منده فقط در روایت حدیث استاد بود، اما چون به تبویب آن می‌پرداخت یا از خود سخنی می‌گفت، چیرگی لازم را نداشت.[۱۵] ابونعیم اصفهانی نیز با آنکه ابن منده را مردی بزرگ دانسته، معتقد است که وی در آخر عمر در نقل حدیث خلط می‌کرد و در امالی خود دچار لغزش و اشتباه می‌شد، اما ذهبی سخن ابونعیم را رد کرده و بر خصومتی حمل نموده که میان ابونعیم و ابن منده وجود داشته است.[۱۶]

آثار و تألیفات

  1. الایمان؛ در این کتاب ۲ جلدی ۰۸۹‘۱ حدیث در موضوع ایمان باب‌بندی شده که طولانی‌ترین آنها باب ۹۷ در وجوب ایمان به رؤیت خداوند است؛
  2. الرد علی الجهمیة؛ این اثر که شیوه‌ای نقلی دارد، ردی است بر جهمیه که قائل به تعطیل دربارۀ صفات خداوند بودند.
  3. فتح الباب فی الکنی و الالقاب؛
  4. مسند احادیث ابراهیم بن ادهم الزاهد.

برخی از آثار خطی ابن منده نیز عبارت است از:

  1. الاسامی و الکنی، موجود در کتابخانۀ چستربیتی؛
  2. الامالی، که بخشهایی از آن در کتابخانۀ ظاهریۀ دمشق موجود است؛
  3. تسمیة المشایخ، فهرستی از مشایخ بخاری در صحیح او، نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ چستربیتی موجود است؛
  4. التوحید و معرفة اسماءالله تعالی، موجود در کتابخانۀ ظاهریه دمشق؛
  5. ذکر عدد ما لکل واحد من الصحابة من الحدیث، موجود در کتابخانۀ ظاهریه؛
  6. معرفة الصحابة، از معروف‌ترین آثار ابن منده که امروز از اصل آن فقط بخشهایی در کتابخانۀ ظاهریه و نیز در کتابخانۀ شیخ الاسلام در مدینه در دست است. علاوه بر نسخ خطی، معرفة الصحابة از طریق نقل وسیع آن در اسد الغابه نیز باقی مانده است، زیرا یکی از چهار مأخذ اساسی ابن اثیر در تألیف این کتاب بوده است. ابن حجر هم در تألیف الاصابة ازاین کتاب بهره برده است. ابوموسی مدینی نیز بر این کتاب ذیلی نوشته است.
  7. تاریخ اصبهان؛ این اثر مورد استفادۀ یاقوت حموی قرار گرفته است.

پانویس

  1. ابن خلكان، وفیات الاعیان، ۴ / ۲۸۹.
  2. ذهبی، سير اعلام النبلا، ۱۷ / ۳۸.
  3. ذهبی، تذکرة، ۳ / ۱۰۳۲.
  4. ذهبی، سیر اعلام النبلا، ۱۷ / ۳۰.
  5. ذهبی، سیر، ۱۷ / ۲۹-۳۰.
  6. ذهبی، میزان الاعتدال، ۳ / ۴۷۹.
  7. یاقوت، بلدان، ۴ / ۷۸۹.
  8. ذهبی، سیر، ۱۷ / ۳۰.
  9. ذهبی، تذکرة، ۳ / ۱۰۳۳.
  10. ذهبی، سیر، ۱۷ / ۳۵.
  11. ذهبی، میزان، ۳ / ۴۷۹.
  12. ذهبی، سیر، ۱۷ / ۴۱.
  13. ذهبی، تذکرة، ۳ / ۱۰۳۴.
  14. سیر، ۲۲ / ۳۸۲.
  15. سیر، ۱۷ / ۴۱.
  16. سیر، ۱۷ / ۳۴.

منابع