و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و (مردم) مناطق زير و رو شده (قوم لوط) مرتكب خطا شدند. پس فرستاده پروردگارشان را سرپيچى كردند و خداوند آنان را به قهرى فزاينده و سخت بگرفت. همانا (در زمان نوح) چون (با اراده و قهر ما) آب طغيان كرد شما را در آن كشتى روان سوار كرديم. تا آن را وسيله تذكّرى براى شما قرار دهيم و گوشى كه شنواست آن را ضبط كند.
نکته ها
«مؤتفكات» جمع «مؤتفكة» از «ائتفاك» به معناى زير و رو شدن و مقصود از آن مناطق قوم لوط است. «رابِيَةً» از ربا به معناى رشد فزاينده است و عذاب رابية يعنى عذاب سخت.
«تَعِيَها» از «وعى» به معناى حفظ و فهم و پذيرش است.
زمخشرى، فخررازى، مراغى، قرطبى، از مفسّران اهل سنّت و شيخ طبرسى، ابوالفتوح رازى و علامه طباطبايى از مفسّران شيعه، رواياتى را نقل كردهاند كه بر اساس آن، «أُذُنٌ واعِيَةٌ» به حضرت على عليه السلام تطبيق شده است. و مفرد بودن كلمه «أُذُنٌ» تأييد همين نكته است كه آن كه تمام حقايق را حفظ كرده يك گوش بيشتر نبوده است.
پیام ها
1- قوم لوط در چندين منطقه بودند و همگى هلاك شدند. «مؤتفكات»
2- اطاعت از پيامبران، واجب و مخالفت آنان سبب نابودى است. «فَعَصَوْا رَسُولَ
جلد 10 - صفحه 198
رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً»
3- نافرمانى انبيا، كيفر دنيوى نيز دارد. فَعَصَوْا ... فَأَخَذَهُمْ
4- خداوند اتمام حجّت مىكند، اول پيامبر مىفرستد، اگرد مردم نافرمانى كنند، با قهر خود آنان را مىگيرد. فَعَصَوْا رَسُولَ ... فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً
5- قهر الهى شديد است. «أَخْذَةً رابِيَةً»
6- خداوند در لابلاى قهر و عذاب، به گروهى لطف مىكند. «لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ»
7- مردم جزيرة العرب از باقيمانده نسل نوحند. «حَمَلْناكُمْ»
8- از حوادث تلخ بايد عبرت گرفت. «لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً»
9- حفظ آثار و تاريخ و كلمات يك ارزش است. «تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ»
10- شنيدنى ارزش دارد كه همراه با فهم و حفظ باشد. «تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ»
وَ جاءَ فِرْعَوْنُ: و آمد فرعون زمان حضرت موسى عليه السّلام، وَ مَنْ قَبْلَهُ: و آمدند كسانى كه پيش از او بودند، وَ الْمُؤْتَفِكاتُ: و اهل شهرهاى منقلبه و زير و رو شده كه شهرهاى قوم لوط باشند، بِالْخاطِئَةِ: به خطا و گناهكارى، يعنى شرك كه اعظم گناهان باشد، و با وجود بر اين مرتكب افعال شنيعه مىشدند.
تكذيب كردند قبيله ثمود و عاد كوبنده در هم شكننده را
پس امّا ثمود پس هلاك شدند بصيحه فوق العاده
و اما عاد پس هلاك شدند به باد بسيار سردى متجاوز از حدّ
مسخّر فرمود آنرا بر آنها هفت شب و هشت روز پى در پى پس مىبينى آنگروه را در آن افتادگان گوئى آنها تنههاى درخت خرماى ميان تهى هستند
پس آيا مىبينى براى آنها باقى ماندهاى
و بجا آوردند فرعون و كسانيكه پيش از او بودند و اهل آباديهاى زير و رو شده گناه را
پس نافرمانى كردند فرستاده پروردگارشان را پس گرفت آنها را گرفتن سختترى.
تفسير
روز و ساعت قيامت حقّ است براى آنكه محقّقا واقع خواهد شد و حق است كه در آنروز حقائق امور مكشوف ميگردد و حق است كه خداوند در آنروز بحساب خلق رسيدگى فرموده بجزاى اعمالشان ميرساند پس از هر جهت حق است و حقيق است بنام حاقّه كه خداوند او را بآن خوانده و براى شدّت اهوال آن بايد بفرمايد چه ساعت سخت حقّى است آن و براى عدم معرفت كسى بكنه آن و خصوصيّات احوالش بايد بفرمايد به پيغمبر خود كه چه چيز دانا كرده است تو را
جلد 5 صفحه 259
كه چيست حقيقت و احوال آن و نام ديگر آنروز قارعه است براى آنكه كوبنده و شكننده و پراكنده كننده اجزاء عالم دنيا است و بهم زننده اوضاع و احوال آن و با اينهمه اوصاف قبيله ثمود كه قوم حضرت صالح بودند و قبيله عاد كه قوم هود پيغمبر بودند منكر آن شدند و خدا قوم ثمود را بصيحه آسمانى يا زلزله زمينى يا هر دو بشرحى كه در سوره اعراف گذشت هلاك فرمود و آنواقعه مهلكه امر فوق العادهاى بود كه از حدّ متعارف طغيان و تجاوز نموده بود لذا خداوند آنرا طاغيه خوانده بحذف موصوف كه واقعه است و قبيله عاد را بباد تند سردى كه اختيار ضبط آن از دست ملائكه در رفت و باين مناسبت عاتيه خوانده شده هلاك فرمود بمسلّط نمودن آن باد را بر آنها هفت شب و هشت روز متوالى و پى در پى كه اوّل آنها چهارشنبه بود و بچهارشنبه ديگر ختم شد و خداوند آنرا در سوره قمر روز نحس مستمرّ خوانده و اگر پيغمبر اكرم و اهالى مكّه آنجا بودند ميديدند آن قوم را در آن ايّام كه بزمين خورده و مردهاند و مانند تنههاى درختهاى خرما بر زمين افتادهاند اگر خاويه بمعناى ساقطه باشد و الا ميديدند آنها بر زمين افتاده مانند درختان خرماى پوسيده ميان خالى اگر بمعناى باليه خاليه باشد و در هر حال خدا از مخاطب سؤال نموده كه آيا احدى از آن قبيله در عالم باقى مانده كه تو او را بهبينى يا بشناسى تا معلوم شود كه نمانده و بنابراين باقيه صفت نفس محذوف است و شرح اين قضايا در سوره اعراف و غيره گذشته است و فرعون و اقوام سابقه بر او يا اتباع او چون قبله بكسر قاف و فتح باء نيز قرائت شده و من قبله در اينصورت بمعناى من عنده است و اهل مؤتفكات كه قراء زير و زبر شده قوم لوط است مرتكب خطا و عصيان شدند چون خاطئه محتمل است مصدر باشد مانند عافيه و ممكن است صفت نفس محذوف باشد يعنى آمدند با نفس خطاكار و از اوامر پيغمبرشان كه در هر زمان از جانب خداوند براى ارشاد آن اقوام فرستاده شده بود تخلّف نمودند و بمجازات زيادترى از انواع عذاب يا زيادى بخودى خود در مقابل معصيت زيادشان از جانب خداوند رسيدند و محتمل است مراد آن باشد كه خداوند گرفت و مؤاخذه فرمود آنها را بعذابيكه زيادتر بود از لذّتيكه آنها
جلد 5 صفحه 260
از معصيت برده بودند چنانچه از بعضى روايات استفاده ميشود و اللّه اعلم و قصه فرعون و حضرت موسى و قوم لوط پيغمبر بكرّات و مرّات مفصّلا و مشروحا ذكر شده است.
و آمد فرعون و كساني که قبل از او بودند و منقلب شدهها آمدند بخطا كاري.
اينکه آيه شريفه دو نحوه تفسير شده: اولي- اينكه فرعون و كساني که قبل از او بودند مثل قوم لوط و قوم شعيب و قوم ابراهيم و انبيايي که بعد از هود و صالح و قبل از موسي بودند و مؤتفكات اراضي که زير و زبر شده مثل بلاد قوم لوط يا بكلي آثارش نابود شده بسبب خطا كاريها که اهل آن اراضي مرتكب شدهاند.
و نحوه ثانيه- که مستفاد از اخبار است مراد فرعون اينکه امت است که عثمان باشد و من قبله شيخين و المؤتفكات اهل بصره و الخاطئة عايشه، و شاهد بر اينکه دعوي خطبه شريفه امير المؤمنين (ع) است که خطاب باهل بصره فرمود:
« يا اهل المؤتفكه يا جند المرأة و اتباع البهيمة»
(آیه 9)- کجاست گوشهای شنوا؟ بعد از ذکر گوشهای از سرگذشت قوم عاد و ثمود به سراغ اقوام دیگری همچون قوم «نوح» و قوم «لوط» میرود تا از زندگی آنها درس عبرت دیگری به افراد بیدار دل دهد.
میفرماید: «و فرعون و کسانی که پیش از او بودند و همچنین اهل شهرهای زیر و رو شده [- قوم لوط] مرتکب گناهان بزرگ شدند» (و جاء فرعون و من قبله و المؤتفکات بالخاطئة).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: