آیه 97 سوره کهف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا

مشاهده آیه در سوره


<<96 آیه 97 سوره کهف 98>>
سوره : سوره کهف (18)
جزء : 16
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

از آن پس آن قوم نه هرگز بر بالای آن سد شدن و نه بر شکستن آن سد و رخنه در آن توانایی یافتند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

So they could neither scale it, nor could they make a hole in it.

معانی کلمات آیه

نقبا: نقب: سوراخ كردن، سوراخ وسيع، راهى كه در كوه باشد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً «95»

(ذوالقرنين در پاسخ) گفت: آنچه پروردگارم در آن به من قدرت داده، (از كمك مالى شما) بهتر است. پس مرا با نيرويى كمك كنيد تا ميان شما و آنان سدّى محكم بسازم.

آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى‌ بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً «96»

پاره‌هاى آهن براى من بياوريد تا آنگاه كه ميان دو كوه (با انباشتن پاره‌هاى آهن) برابر شد، گفت: بدميد؛ تا وقتى كه آن را (مانند) آتشى گرداند، گفت: مس گداخته و آب شده بياوريد تا روى آهن‌ها بريزم.

فَمَا اسْطاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً «97»

(پس از ساختن اين ديوار آهنى، يأجوج ومأجوج) نتوانستند از آن بالا روند و نتوانستند در آن رخنه‌اى پديد آورند.

نکته ها

«ردم» به بستن شكاف، «صدف» به كناره وجانب، «قطر» به مس گداخته و «زُبَرَ» به قطعه‌هاى بزرگ آهنى گفته مى‌شود.

امام صادق عليه السلام فرمود: تقيّه، سدّى ميان شما و مخالفان است كه قابل بالا رفتن از آن و سوراخ كردن نيست. «1»


«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 5 - صفحه 226

پیام ها

1- از ديدگاه اولياى الهى، همه‌ى امكانات از خداست. «ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي»

2- پيامبران براى رسالت و هدايت مردم، درخواست پول و ماديات از آنان نداشتند. «1» «ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ»

3- امكانات مردمى را در راه مصالح آنان بايد به كار گرفت. «فَأَعِينُونِي»

4- براى رسيدن به هدف، علاوه بر طرح وتقاضا وبودجه، همّت و مشاركت مردمى نيز لازم است. «فَأَعِينُونِي»

5- گاهى به‌جاى كمك‌هاى مالى بايد نيروى انسانى را به كمك طلبيد. «فَأَعِينُونِي»

6- تركيب آهن و مس (آلياژ سازى)، ابتكار انبياست. آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ ... قِطْراً (امروزه از نظر علمى، اهميّت اين تركيب ثابت شده است.)

7- محكم‌كارى و بى‌نقص انجام دادن كارها، شيوه‌ى انبياست. فَمَا اسْطاعُوا ...

سدّ ذوالقرنين چنان محكم وبزرگ بود كه نمى‌توانستند آن را خراب كنند يا از آن بگذرند. أَنْ يَظْهَرُوهُ‌ ... لَهُ نَقْباً

8- در حلّ مشكلات اجتماعى، هميارى مردمى كه صاحبان درد هستند، لازم است. (زيرا نشاط كارى بيشتر مى‌شود، ارزش زحمات را مى‌دانند و كم‌كارى نمى‌كنند.) فَأَعِينُونِي‌ ... فَمَا اسْطاعُوا ...

9- رهبران لايق، به كمك علم، هنر، سوز و تعاون، از ساده‌ترين افراد و ابزار، بهترين كارها را توليد مى‌كنند، بنابراين اگر مدير لايق باشد، كارگران ساده مهم‌ترين پروژه‌ها را انجام دهند. فَأَعِينُونِي‌ ... فَمَا اسْطاعُوا ...


«1». در سوره‌ى شعراء، پنج مرتبه از قول پنج پيامبر نقل شده است كه به مردم مى‌گفتند: ما از شما پاداش مادّى نمى‌خواهيم. پيامبر اسلام نيز مزد رسالت خود را محبّت اهل‌بيت عليهم السلام قرار داد، كه ثمره‌ى محبّت و پيروى از آنان نيز به خود انسان بازمى‌گردد.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌5، ص: 227

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع