آیه 97 سوره انبیاء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<96 آیه 97 سوره انبیاء 98>>
سوره : سوره انبیاء (21)
جزء : 17
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و وعده (ثواب و عقاب) حق بسیار نزدیک شود و ناگهان چشم کافران از حیرت بی‌حرکت فرو ماند (و فریاد کنند) ای وای بر ما که از این روز غافل بودیم بلکه سخت به راه ستمکاری شتافتیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and the true promise draws near [to its fulfillment], behold, the faithless will look on with a fixed gaze: ‘Woe to us! We have certainly been oblivious of this! Indeed, we have been wrongdoers!’

معانی کلمات آیه

شاخصة: شخوص چشم به معنى خيره شدن آنست و آن اينكه چشم باز بماند و برهم نيامده «شاخصه» خيره شونده، يعنى چشم از شدت هول باز بماند و بر هم نيايد و نتواند از شي‏ء مهول چشم بردارد..[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ «97»

و وعده‌ى حقّ (برپايى قيامت) نزديك گرديد، پس در آن هنگام چشم‌هاى كفّار (از وحشت و حيرت) خيره و باز ماند (و با خود گويند:) اى واى بر ما! براستى كه ما از اين (روز) در غفلت بوديم، بلكه ما ستمگر بوديم.

نکته ها

كلمه‌ى‌ «شاخِصَةٌ» از ماده‌ى «شخوص» به معناى خارج شدن از مكانى بسوى مكان ديگر است و چون در هنگام تعجّب، چشم حالتى پيدا مى‌كند كه گويا مى‌خواهد از حدقه خارج شود، لذا به اين حالت چشم نيز شخوص مى‌گويند.

گرچه قيامت در نظر دور مى‌نمايد، ولى در حقيقت نزديك است. «اقْتَرَبَ الْوَعْدُ» اين نزديك بودن، در آيات ديگر نيز مورد تأكيد قرار گرفته است. از جمله در آيه‌ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ ... «1» و «إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً» «2»

پیام ها

1- هجوم فتنه‌گران (يأجوج و مأجوج) نشانه‌ى پايان عمر دنيا و نزديكى قيامت است. حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ‌ ... وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُ‌

2- وقوع قيامت، قطعى و حتمى است. «اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ»


«1». قمر، 1.

«2». معارج، 7- 8.

جلد 5 - صفحه 496

3- قيامت و حوادث آن، ناگهانى است. «فَإِذا هِيَ»

4- قيامت، روز بُهت و حيرت است. «شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ»

5- قيامت، روز بيدارى و تأسف وجدان‌هاى خفته است. «يا وَيْلَنا»

6- غفلت از قيامت، از نشانه‌هاى بارز كفر و كافران است. كَفَرُوا ... كُنَّا فِي غَفْلَةٍ

7- ريشه همه‌ى انحراف‌ها و بدبختى‌ها، غفلت است. «كُنَّا فِي غَفْلَةٍ»

8- غفلت از قيامت، مايه‌ى ستم به خود و ديگران است. كُنَّا فِي غَفْلَةٍ ... كُنَّا ظالِمِينَ‌

9- قيامت، روز اقرار و اعتراف است. «كُنَّا ظالِمِينَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع