آیه 96 سوره یوسف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا ۖ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<95 آیه 96 سوره یوسف 97>>
سوره : سوره یوسف (12)
جزء : 13
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

پس از آنکه بشیر آمد (و بشارت یوسف آورد) پیراهن او را به رخسارش افکند و دیده انتظارش (به وصل) روشن شد، گفت: به شما نگفتم که از (لطف) خدا به چیزی آگاهم که شما آگه نیستید؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When the bearer of good news arrived, he cast it on his face, and he regained his sight. He said, ‘Did I not tell you, ‘‘I know from Allah what you do not know?’’ ’

معانی کلمات آیه

«الْبَشِیرُ»: مژده‌رسان. «اِرْتَدَّ»: برگشت. شد. این فعل می‌تواند ملحق به افعال ناقصه بوده و به معنی (صارَ) به کار رود. یا این که فعل تامّه است و معنیِ (به حالت اوّلیّه خود برگشت) می‌دهد. در صورت اوّل، واژه (بَصیراً) خبر (إِرْتَدَّ) و در صورت دوم، حال است. «إِنّی أَعْلَمُ ...».

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى‌ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «96»

پس چون (آن برادرى كه حامل پيراهن يوسف بود) مژده‌رسان آمد، پيراهن را روى صورت يعقوب انداخت. پس يعقوب بينا گشت و گفت: آيا به شما نگفتم: همانا من از (عنايت) خداوند چيزى مى‌دانم كه شما نمى‌دانيد.

نکته ها

اگر مراد از سفيد شدن چشم‌ «وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ»؛ كم‌نور شدن باشد، «بَصِيراً» به معناى پر نور شدن است و دلالت بر اين دارد كه حزن و شادى در ديد و قوه باصره‌ى انسان مؤثر است.

امّا اگر مراد نابينايى مطلق باشد كه از ظاهر آيه و «فَارْتَدَّ بَصِيراً» بر مى‌آيد، يك معجزه و توسّل است كه قرآن آن را اثبات مى‌كند.

دنيا فراز و نشيب دارد؛ برادران يوسف يك روز كشته شدن يوسف را به دست گرگ و يك روز خبر حاكم شدن يوسف را مى‌آورند.

پیام ها

1- سرچشمه علم انبيا، علم الهى است. أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ‌ ...

2- انبياى الهى به وعده‌هاى خداوند اطمينان دارند. أَ لَمْ أَقُلْ‌ ...

3- يعقوب بر خلاف فرزندانش، به زنده بودن يوسف و پايان پذيرفتن فراقش اطمينان داشت. «أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ»

4- فرزند ناصالح باعث كورى پدر وفرزند صالح موجب بينايى او مى‌شود.

ابْيَضَّتْ عَيْناهُ‌ ... فَارْتَدَّ*

5- اراده‌ى الهى، بر قوانين طبيعى حاكم است. «فَارْتَدَّ بَصِيراً»

6- لباس و تعلّقات اولياى خدا، مى‌تواند منشأ اثر باشد. «فَارْتَدَّ بَصِيراً»

7- چه بسا امرى كه مكروه شمرده مى‌شود؛ ولى براى همه خير است، چنان كه قحطى ناخوشايند بود، ولى موجب آزادى بى‌گناهى چون يوسف و حاكميّت‌

جلد 4 - صفحه 284

او، وصال يعقوب وكنترل قحطى شد. «إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»*

پانویس

منابع