But they will not long for it ever because of what their hands have sent ahead, and Allah knows best the wrongdoers.
And they will never invoke it on account of what their hands have sent before, and Allah knows the unjust.
But they will never long for it, because of that which their own hands have sent before them. Allah is aware of evil-doers.
But they will never seek for death, on account of the (sins) which their hands have sent on before them. and Allah is well-acquainted with the wrong-doers.
معانی کلمات آیه
«بِمَا»: به سبب چیزی که. «قَدَّمَتْ»: انجام داده است. پیشاپیش فرستاده است. «أَیْدِی»: دستها. جمع (یَد) که میتواند کنایه از خود شخص یا قدرت او نیز باشد.
ولى آنها هرگز به سبب آنچه از پيش فرستادهاند، آرزوى مرگ نكنند و خداوند به حال ستمگران، آگاه است.
نکته ها
نترسيدن از مرگ، نشانهى صدق ويقين است. وقتى مرگ از راه مىرسد شوخىها، تعارفات و خيالات مىگريزند، تنها انسان مىماند و اعمال او. در لحظهى مرگ، انسان باور مىكند كه متاع دنيا كم است و آخرت بهتر وباقى است. در لحظه مرگ، انسان باور مىكند كه دنيا غنچهاى است كه براى هيچكس شكفته نمىشود و دوستان دنيوى مگسانند دور شيرينى. انسان اگر به مرتبه يقين برسد، هرچه به مرگ نزديكتر مىشود، احساس قرب ووصول به لقا وديدار الهى مىكند. به همين دليل حضرت على عليه السلام وقتى ضربهى شمشير را بر فرق خود احساس كرد فرمود: «فُزتُ و ربّ الكعبة» قسم به پروردگار كعبه رستگار شدم.
امام حسين عليه السلام در كربلا هر چه به زمان شهادت نزديك مىشد، صورتش برافروخته و شكوفاتر مىگرديد، و وقتى در شب آخر از يارانش پرسيدند: مرگ نزد شما چگونه است؟
جلد 1 - صفحه 164
جملاتى را در جواب عرضه داشتند كه نشان دهندهى يقين آنان به حقّانيّت راهشان بود، آنها مرگ را شيرين مىدانستند و حتّى برخى از آنان در همان شب آخر با يكديگر مزاح مىكردند.
پیام ها
1- ترس از مرگ، در واقع ترس از كيفر كارهاى خودماست. «بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ»
وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً: و هرگز يهودان آرزو نكنند مرگ را ابدا، بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ: به سبب آنچه پيش فرستاده است نفسهاى ايشان از كشتن انبياء و تحريف صفات پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و انكار آن حضرت با وجود علم آنها به حقيقت او، و مخالفت احكام تورات. وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ: و خداى تعالى داناست به ستمكاران از كافران و فاسقان و دروغگويان. اين فرمايش تهديد عظيمى است ايشان را و تنبيه بر آنكه ايشان ظالمان و كاذبانند در ادعا.
تنبيه: فرمايش «وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ» نفى ابد و اخبار به غيب و موافق با واقع باشد، زيرا اگر مرگ را آرزو داشتند، هر آينه اظهار مىكردند و مشهور مىشد در ميان تواريخ اهل اسلام، و تاكنون هيچكس از آنها چنين قولى نقل ننموده.
و در منهج ابن عباس از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه: اگر يهودى تمناى مرگ نمودى، فورا آب دهان در گلوى آنها گرفته شدى و همه مىمردند، و در روى زمين يك يهودى باقى نماندى «1».
«1» همان مدرك، صفحه 238.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 206
نكته: چون «يد» عامله كه مختص به انسان و آلت قدرت او باشد بر عامه صنايع و بيشتر منافع او از آنست، لذا حق تعالى يكبار نفس را تعبير فرموده به آن مانند آيه «بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ» و يك مرتبه قدرت را به آن تعبير فرموده مانند آيه «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».
و هرگز آرزو نكنند آنرا هيچوقت براى آنچه پيش فرستاده است دستهاشان و خدا دانا است بستمكاران..
تفسير
آنچه را پيش فرستادند موجبات دخول در آتش است مانند كفر بمحمد (ص) و آل او (ع) و انكار قرآن و تغيير تورية و خدا دانا است بستم ستمكاران كه آن ادعاء امرى است كه در آنها نيست و انكار كسانى است كه اهل و لايق اين ادعا هستند.
(و اينان هرگز آرزوي مرگ نكنند بواسطه اعمالي که بدستهاي خود انجام دادهاند و خداوند بستمكاران دانا و آگاه است) لن براي تأكيد نفي و با كلمه ابدا دلالت بر تأييد ميكند يعني اينان هرگز آرزوي مرگ نخواهند كرد براي اينكه خود در باطن ميدانند که در هر دو دعوي كاذبند، اما در دعوي اولي براي اينكه در خود تورات دارد که لعنت كرده كساني را که بدستور آن عمل نكنند، و يهود در جميع اعصار از زمان موسي «ع» تا زمان پيغمبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مخالفت تورات را نموده و حتي شرك بخدا آوردند و با اينكه ميدانستند پيغمبر اسلام همان است که تورات اوصاف او را بيان نموده ايمان نياوردند و لعن بمعني بعد از رحمت و گرفتار عذاب و غضب الهي شدن است و با دعوي اينكه دار آخرت خصيصه آنها است مباينت دارد و لذا نصاري براي اينكه از لعن تورات بواسطه مخالفت آن خود را آسوده نموده باشند عذري براي خود تراشيده و گفتند حضرت عيسي «ع» بعوض ما بدوزخ رفت «فدانا من لعنة الناموس» و اما دعوي دوم، عهد قديم مشحون است از اينكه بني اسرائيل در اثر شرك و بت پرستي و ترك خدا و تورات از نظر خدا افتادند و مورد غضب او قرار گرفته و مستأصل شدند و گرفتار سلاطين مشرك شدند و اينکه باولي خداوند و دوست او و پسران او بودن كمال ضديت را دارد.
وَ اللّهُ عَلِيمٌ بِالظّالِمِينَ خداوند بكذب آنها و بما في الضمير آنها و اعمال زشت و كفر و شرك و عناد و عصبيت و لجاج و ساير معاصي آنها آگاه است چه لفظ ظلم بر همه اينها اطلاق ميشود و مورد اينکه جمله اگر چه يهودند ولي چنانچه
جلد 2 - صفحه 113
مكرر گفتهايم مورد، مخصص عموم نميشود و لفظ الظالمين که جمع محلي بالف و لام و مفيد عموم است بعموم خود باقي است و شامل جميع ظالمين ميشود چه ظالم بغير و چه ظالم بنفس و اينکه جمله براي تنبيه آنان است که خداوند بجميع افعال و كردار آنها عالم و داناست.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 95)- در این آیه، قرآن اضافه میکند: «آنها هرگز تمنّای مرگ نخواهند کرد، به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستادند» (وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ).
«و خداوند از ستمگران، آگاه است» (وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ).
آری! آنها میدانستند در پرونده اعمالشان چه نقطههای سیاه و تاریک وجود دارد، آنها از اعمال زشت و ننگین خود مطّلع بودند، خدا نیز از اعمال این ستمگران آگاه است، بنابراین سرای آخرت برای آنها سرای عذاب و شکنجه و رسوایی است و به همین دلیل خواهان آن نیستند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: