آیه 8 سوره فصلت
<<7 | آیه 8 سوره فصلت | 9>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند البته پاداش بیپایان خواهند یافت.
بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، برای آنان پاداشی همیشگی است.
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند آنان را پاداشى بىپايان است.
آنان را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته مىكنند، پاداشى است تمام ناشدنى.
امّا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، پاداشی دائمی دارند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«غَیْرُ مَمْنُونٍ»: غیرمنقطع و ناگسیختنی. برخی هم آن را کمنشدنی و کاستی نپذیرفتنی، بدون منت، و بیحساب معنی نمودهاند.
نزول
سدى گوید: این آیه درباره پیران و زمینگیران و بیماران نازل شده زیرا اینان از اثر ضعف و پیرى و بیمارى که از طاعت و عبادت خدا بازمیمانند اندوهگین و غمگین گردند و خداوند به اینان در حالت مزبور درباره عبادت همان ثواب و پاداشى که به سالمان و صحیح الجسم ها و توانایان دهد به آنان نیز عین همان ثواب عطا نماید.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «8»
همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام مىدهند برايشان پاداش دائمى (و بى منّت) است.
قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ «9»
بگو: آيا شما به كسى كه زمين را در دو روز آفريده است كفر مىورزيد و براى او همتايانى قرار مىدهيد؟ اوست پروردگار جهانيان.
نکته ها
«مَمْنُونٍ» به معناى قطع شده يا مورد منّت است.
در آيهى پنجم خوانديم كه كفّار با پنج عبارت گوناگون، لجاجت خود را مطرح كردند و گفتند: دلهاى ما در پرده و گوشهايمان سنگين است و ... در اين آيه، خداوند به پيامبرش
جلد 8 - صفحه 316
مىفرمايد: به اظهارات سنگدلانهى آنها توجّه نكن و با سؤال و استدلال به كار خود ادامه بده. «قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ»
مراد از آفرينش كره زمين در دو روز، دو مرحله و دوره است، قبل از آفرينش زمين و آسمان و پيدايش شب و روز و ماه و سال، روز معنا نداشته كه بگوييم خداوند زمين را در دو روز آفريده است.
قدرت خداوند همراه با حكمت او اعمال مىشود. با اين كه خداوند مىتواند با يك اراده آسمانها و زمين و آن چه را كه ميان آنهاست خلق كند و بارها با جملهى «كُنْ فَيَكُونُ»* از اين قدرت سخن به ميان آورده است، ولى آفرينش آسمانها و زمين را در چند مرحله و دوران قرار داده و اين نشان آن است كه اعمال قدرت بايد همراه با مصلحت باشد و مصلحت آفرينش در چند مرحله بوده است.
سؤال:
در هفت مورد، قرآن مىفرمايد: آفرينش در شش روز بوده است، چهار مورد دربارهى آفرينش زمين و آسمان «1» و سه مورد دربارهى آفرينش زمين و آسمان و آنچه ميان آنهاست. «2» البتّه از سه آيهى دوم مىتوان فهميد كه آيات اول نيز مربوط به آفرينش آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست مىباشد. در اين جا سؤالى مطرح است و آن اين كه در اين آيه مىفرمايد: زمين در دو روز آفريده شده و در آيهى 12 مىفرمايد: آسمانها نيز در دو روز آفريده شدند. در آيهى 10 مىفرمايد: روزى شما در چهار روز تقدير شد كه جمعاً هشت روز مىشود و با آيات شش روزه منافات دارد.
پاسخ:
آفرينش غير از تقديرِ روزى است و لذا جمع كردن اين دو با يكديگر كه هشت روز مىشود، درست نيست بلكه اين آيات فقط به چهار روز از مجموع شش روزِ آفرينش اشاره كرده و دو
«1». اعراف، 54، يونس، 3، هود، 7 و حديد، 4.
«2». فرقان، 59، سجده، 4 و ق، 38.
جلد 8 - صفحه 317
روز ديگر مربوط به آفرينش ميان آسمانها و زمين است و يا امور ديگر كه اين آيات از بيان آن ساكت است.
پیام ها
1- در كنار تهديدِ كافران، ستايش از خوبان لازم است. وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ ... إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ...
2- ايمان و عمل نيكو از هم جدا نيست. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
3- ايمان قبل از عمل است. ( «آمَنُوا» قبل از «عَمِلُوا» آمده است).
4- كسانى كه در دنيا عملِ بىمنّت انجام مىدهند، در بهشت پاداش بىمنّت دريافت مىنمايند. «لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ»
5- خداى بزرگ براى آن همه نعمتهاى ابدى در بهشت منت نمىگذارد. (چه زشت است كه ما به خاطر يك احسان كوچك و موقت منت بگذاريم). «أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ»
6- بهترين راه دعوت كفّار، بيان لطف خداوند است. لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ ...
7- آفرينش كره زمين به تدريج و طىّ دو دوران اتفاق افتاده است. «خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ»
8- چگونه براى خداوند شريك قائل مىشويد، در حالى كه او در آفرينش زمين شريك نداشته است. «خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً»
9- آفريدگار، همان پروردگار يكتاست. خَلَقَ ... رَبُّ الْعالَمِينَ
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 318
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «8»
بعد از آن وعد اهل ايمان را فرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا: بدرستى كه آنان كه ايمان آوردند به يگانگى خدا و معتقدات حقه ايمانيه، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ: و بجاى آوردند كارهاى پسنديده و شايسته نزد خدا و رسول، لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ: مر ايشان راست مزد ايمان و عمل صالح كه منت نهاده نشود، يعنى بر آن اجر و ثواب منت ننهند، زيرا فضل و احسان غنى على الاطلاق است، يا اجرى كه فنا و زوال ندارد. نزد بعضى از مفسرين، آيه در شأن مريض و پير باشد كه در حال ضعف و عجز از اداى طاعت چنانكه بايد بازمانند، حق تعالى همان اجر طاعت كه در ايام قوت و صحت داشته باشد مرحمت نمايد، و مؤيد اينست آنچه از حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله مروى است كه: بنده چون به طاعتى مواظبت نمايد و بعد به جهت عروض بيمارى از اتيان آن عاجز شود، حق سبحانه ملكى را كه بر او موكل است امر فرمايد كه براى او بنويسد عملى را كه در حالت صحت مىكرد تا تندرستى يابد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ «6» الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «7» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «8» قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ «9» وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِينَ «10»
ترجمه
بگو جز اين نيست كه من انسانى هستم مانند شما كه وحى ميشود بمن جز اين نيست كه خداى شما خدائيست يگانه پس مستقيم باشيد بسوى او و آمرزش خواهيد از او و واى بر شرك آورندگان
كه نميدهند زكوة را و آنها بآخرت آنانند كافران
همانا آنانكه گرويدند و بجا آوردند كارهاى شايسته مر ايشان را است مزدى بدون منّت
بگو آيا شما هر آينه كافر ميشويد بآنكه آفريد زمين را در دو روز و قرار ميدهيد براى او همتايانى آنست پروردگار جهانيان
و قرار داد در آن كوههاى استوارى از بالاى آن و بركت داد در آن و تقدير نمود در آن خوردنيهاى آنرا در چهار روز مساوى براى خواهندگان.
تفسير
خداوند متعال بعد از اعراض كفار و اظهار عناد كه در آيات سابقه گوشزد شد به پيغمبر خود دستور فرموده كه بفرمايد من مأمور نيستم شما را بقوّه قهريّه وادار بايمان نمايم تا مجبور بقبول آن شويد فقط وظيفه من آنستكه بشما بگويم منهم مانند شما انسانى هستم كه بمن وحى از جانب خدا ميرسد جنّ و ملك نيستم كه با شما سنخيّت نداشته باشم و شما را دعوت نميكنم بامرى كه عقول سليمه و اسماع سالمه از تقبّل و تلقّى آن ابا و انزجار داشته باشند بلكه
جلد 4 صفحه 547
دعوت ميكنم شما را بتوحيد و استقامت در دين و اخلاص در نيّت و توبه از شرك و معاصى و طلب مغفرت و آمرزش از خداوند كريم رحيم پس واى بحال اهل شرك از سختى عذاب آنها براى اهانتشان بخدا و عدولشان از حق بباطل آنانكه بسبب بخل از انفاق در راه خدا امساك مينمايند و از فرط جهل و نادانى عالم آخرت و بعث و نشور را منكر ميشوند قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود آيا ممكن است خداوند امر فرمايد اهل شرك را بزكوة دادن با آنكه مشرك باشند چنانچه از اين آيه بنظر ميرسد عرض شد بيان فرما مراد را فرمود يعنى واى بحال كسانيكه شريك نمودند با امام اول غير او را و بائمّه ديگر كه بعد از او مىآيند كافر شدند خدا اول مردم را دعوت بايمان مينمايد وقتى قبول نمودند مكلّف بفروع ميفرمايد و از ابن عباس ره نقل شده كه مراد از ندادن زكوة پاك ننمودن نفوس خودشان است از شرك بتوحيد و فيض ره استدلال فرموده باين حديث بر آنكه كفار مكلف باحكام شرعيه نيستند ماداميكه باقى بر كفرند و ديگران استدلال نمودهاند باين آيه بر آنكه كفار مكلف بفروعند چنانچه مكلفند باصول و بنظر حقير هيچ يك از دو استدلال تمام نيست چون اين آيه در مكه قبل از وجوب زكوة نازل شده و در مقام ايجاب زكوة بر اهل شرك نيست بلكه در مقام ملامت آنها است بر بخل و امساك چنانچه ذكر شد و فرمايش امام عليه السّلام در مقام تأويل آيه براى الزام اهل سنّت بقبول معناى تأويلى است و آنكه تكليف بفروع در رتبه تكليف باصول نيست بلكه مؤخر از آنست نه آنكه كفار معاقب بفروع نيستند كه دعوى اجماع بربودن شده است و تحقيق امر مناسب با مقصود از اين تفسير نيست و بعد از وعيد كفار خداوند وعده داده است باهل ايمان و اعمال صالحه كه ايشانرا باجر و ثواب دائم بىپايان يا بدون منّت و آزار برساند و توبيخ فرموده است كفار را بر انكار قدرت و كفران نعمت خداوندى كه خلق فرموده است زمين پهناور را در امتداديكه مساوى با دو شبانه روز باشد با آنكه قادر بود خلق فرمايد آنرا در يك لحظه براى آنكه مردم بدانند تأنّى و تأمل در امور لازم و عجله و شتاب خارج از صواب است و نبايد با اقرار بوجود چنين صانع حكيمى كسانى بتهاى بىشعور را معبود خود قرار دهند پروردگار جهانيان بايد چنين قدرتى داشته باشد نه عاجز و ناتوان باشد
جلد 4 صفحه 548
و قرار داد در زمين كوههاى بلند ثابت و راسخى را براى استحكام آن و آنها را بالاى آن قرار داد براى تشكيل مناظر زيبا و نموّ اشجار و جريان انهار با صوت فرح- افزا از آبشار و استخراج معادن آنها بسهولت و ساير منافع كه بركات آن پيوسته باهل زمين و حيوانات آن رسيده و ميرسد و مقدر فرمود ارزاق بندگان را در زمين بقدر حاجت و لزوم عشرت و رواج تجارت در هر سرزمينى باقتضاء حكمت و مصلحت در مدت دو شبانه روز كه جمعا چهار شبانه روز ميشود و اينكه خداوند فرموده در چهار روز و نفرموده جمعا براى آنستكه معمولا ميگويند از طهران در دو روز رفتم مثلا تا قم و در چهار روز رفتم تا اصفهان در صورتى كه دو روز اول داخل در چهار روز و مراد جمعا است اين بيان مفسرين ظاهرى است ولى قمى ره كه معمولا تفسير را از صادقين عليهما السلام اخذ مينمايد فرموده مراد از دو روز دو وقت است ابتداء خلق و انقضاء آن و مراد از بركت دادن و تقدير روزىها در چهار روز چهار وقت است از اوقات سال كه زمستان و بهار و تابستان و پائيز باشد كه در سه ماه اول بواسطه برف و باران و باد زمين مستعد ميشود و در سه ماه دوم گياه ميرويد و اشجار بثمر ميرسد و زمين سبز و خرم ميگردد و در سه ماه بعد ميوهها ميرسد و زراعات بدست ميآيد و در سه ماه اخير تكميل و تتميم منافع آن ميشود و اگر تمام سال بيك منوال باشد اين فوائد و كمالات حاصل نميگردد و اين تقديرات در ايصال روزى بروزى خواران براى آنها بطور مساوى و عدالت شده كه هر كس بلسان حال يا مقال سؤال از روزى نمايد آنچه مقدر شده باو برسد اعم از انسان و حيوان اهلى و وحشى و غيرها و بعضى سواء للسّائلين را بمساوى بودن ايام اربعه در مقدار براى سؤال كنندگان از مدت خلقت زمين و ما فيها تفسير نمودهاند و در سوره اعراف ذيل آيه إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ گذشت آنچه نافع در اينمقام است و سواء برفع و جرّ نيز قرائت شده است.
جلد 4 صفحه 549
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم أَجرٌ غَيرُ مَمنُونٍ «8»
بدرستي که كساني که ايمان آوردند و اعمال صالحه بجا آوردند براي آنها اجريست بدون منت.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا مكرر بيان شده که ايمان مركب ارتباطيست مثل نماز بايد به جميع عقائد حقه معتقد باشد و بدعتي در دين نگذارد و منكر ضروري
جلد 15 - صفحه 414
دين نشود و ضروري مذهب حقه اگر يك جزء آن از اول تا آخر نباشد ايمان نيست وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اعمال صالحه بسيار است لكن مراد، عمل به واجبات الهيه است که واجبي از او عمدا و بدون عذر فوت نشود و صالح بودنش اينكه واجد جميع اجزاء و شرائط و فاقد جميع موانع باشد.
لَهُم أَجرٌ غَيرُ مَمنُونٍ جميع تفضلات الهي منت است خدا بر سر بندگان خود ميگذارد لَقَد مَنَّ اللّهُ عَلَي المُؤمِنِينَ إِذ بَعَثَ فِيهِم رَسُولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلُوا عَلَيهِم آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِم وَ يُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَ الحِكمَةَ وَ إِن كانُوا مِن قَبلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ آل عمران آيه 158، و كلام يوسف أَنَا يُوسُفُ وَ هذا أَخِي قَد مَنَّ اللّهُ عَلَينا يوسف آيه 90 و كلام آنهايي که تمني مكان قارون ميكردند پس از خسف گفتند لَو لا أَن مَنَّ اللّهُ عَلَينا لَخَسَفَ بِنا قصص آيه 82 و آيه بَلِ اللّهُ يَمُنُّ عَلَيكُم أَن هَداكُم لِلإِيمانِ حجرات آيه 17 وَ لكِنَّ اللّهَ يَمُنُّ عَلي مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ابراهيم آيه 13 و غير اينها پس مراد از غير ممنون اينست که خداوند تفضلا بازاء ايمان و اعمال صالحه آنها را بهشت و اجر ميدهد چون معصيت نكردند و بدون گناه از دنيا رفتند غير از مؤمنين آلوده به معاصي که احتياج به مغفرت و عفو الهي و شفاعت شفعاء دارند که خدا منت بر آنها ميگذارد ميبخشد گذشت ميكند از تقصيرات آنها عفو ميفرمايد ...
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 8)- در این آیه به معرفی گروهی که در نقطه مقابل این مشرکان بخیل و بیایمان قرار دارند، و جزای آنها، پرداخته میگوید: «کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند اجر و پاداشی جاودانی و قطع ناشدنی دارند» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر کشف الاسرار.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.