آیه 8 سوره یوسف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ

مشاهده آیه در سوره


<<7 آیه 8 سوره یوسف 9>>
سوره : سوره یوسف (12)
جزء : 12
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

(پس حکایت را بر امت بگو) هنگامی که برادران یوسف گفتند ما با آنکه چندین برادر نیرومندیم پدر چنان دلبسته یوسف و برادر اوست که آنها را تنها بیش از همه ما برادران دوست می‌دارد، همانا ضلالت پدرمان (در حب یوسف) نیک پدیدار است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When they said, ‘Surely Joseph and his brother are dearer to our father than [the rest of] us, though we are a hardy band. Our father is indeed in manifest error.’

معانی کلمات آیه

عصبة: عصب (بر وزن شرف): رگ. عصبه: جماعت و گروه فشرده و نيرومند و آن به گروه ده الى پانزده نفرى گفته مى‏ شود و گويند ما بين ده تا چهل . از لفظ خود، واحد ندارد..[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ «8»

آنگاه كه (برادران او) گفتند: همانا يوسف و برادرش (بنيامين) نزد پدرمان از ما كه گروهى نيرومند هستيم محبوب‌ترند. همانا پدرمان (در اين علاقه به آن دو) در گمراهى روشنى است.

نکته ها

«عُصْبَةٌ» به گروه متحد و قوى مى‌گويند زيرا با وحدت و همبستگى همچون «اعصاب» يك بدن، از همديگر حمايت مى‌كنند.

دو نفر از پسران حضرت يعقوب، (يوسف و بنيامين) از يك مادر و بقيه از مادرى ديگر بودند. علاقه پدر به يوسف، به دليل خردسال بودن يا به دليل كمالاتى كه داشت، موجب حسادت برادران شده بود. آنها علاوه بر حسادت با گفتن: «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان دادند كه دچار غرور و تكبّر شده و در اثر اين غرور و حسد، پدر را متّهم به اشتباه و انحراف در مهر ورزى به فرزندان مى‌كنند.

افرادى در جامعه، به جاى آنكه خود را بالا ببرند، بزرگان را پايين مى‌آورند. چون خود محبوب نيستند، محبوب‌ها را مى‌شكنند.

جلد 4 - صفحه 161

فرق است ميان تبعيض و تفاوت. تبعيض؛ برترى دادن بدون دليل است. ولى تفاوت؛ برترى بر اساس لياقت است. مثلًا نمره‌هاى يك معلّم، تفاوت دارد، ولى اين تفاوت حكيمانه است، نه ظالمانه.

علاقه‌ى حضرت يعقوب به يوسف، حكيمانه بود نه ظالمانه، ولى برادران يوسف، اين علاقه را بى‌دليل پنداشتند و گفتند: «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»

گاهى علاقه زياد، سبب دردسر مى‌شود؛ يعقوب، يوسف را خيلى دوست داشت و همين امر موجب حسادت برادران و افكندن يوسف در چاه شد. چنانكه علاقه زليخا به يوسف، به زندانى شدن يوسف انجاميد.

لذا زندان‌بان كه شيفته اخلاق يوسف شده بود، وقتى به او گفت: من تو را دوست دارم. يوسف گفت: مى‌ترسم اين دوستى نيز بلائى بدنبال داشته باشد. «1»

پیام ها

1- حسادت موجب مى‌گردد افراد بزرگسال سن و شخصيّت خود را فراموش كرده و با كودكان كينه توزى كنند. (با توجّه به اينكه يوسف كوچك‌تر بود، بزرگترها به او حسادت ورزيدند) لَيُوسُفُ‌ ... أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا*

2- اگر فرزندان احساس تبعيض كنند، آتش حسادت در ميان آنان شعله‌ور مى‌شود. «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا»

3- عشق وعلاقه به محبوب شدن، در نهاد هر انسانى وجود دارد. انسان‌ها از كم‌توجّهى وبى‌مهرى به خود، رنج مى‌برند. «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا»

4- حضرت يعقوب به همه فرزندان محبّت داشت. «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا» (برادران مى‌گفتند: يوسف محبوب‌تر است، يعنى ما نيز محبوب هستيم)*

5- زور وقدرت، محبّت نمى‌آورد. (برادران قدرت داشتند، ولى محبوب نبودند) لَيُوسُفُ‌ ... أَحَبُ‌ ... وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ


«1». تفسير الستّين الجامع.

جلد 4 - صفحه 162

6- با هم بودن موجب احساس نيرومندى و قدرت مى‌شود. «نَحْنُ عُصْبَةٌ»*

7- گروه‌گرايى، اگر بدون رهبرى صحيح و خداپسندانه باشد، عوامل سقوط را سريعتر فراهم مى‌كند. ( «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان انسجام است، ولى انسجامى رها وبدون رهبرى صحيح)*

8- انسان براى ارتكاب خطا و گناه، اوّل خود را توجيه و كار خود را تئوريزه مى‌كند. (برادران هم خود را متّحد و قوى مى‌دانند، «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» و هم پدر را منحرف، «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ» و با اين دليل، حسادت خود را توجيه مى‌كنند.)*

9- جوانان نوعاً خود را عقل كل دانسته و به نظرات پدران كمتر اهميّت مى‌دهند. «نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»*

10- احساس قدرت و نيرومندى، عقل را كور مى‌كند. «نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»*

11- معيارهاى نادرست، نتايج نادرست به دنبال دارد. (اگر معيار فقط قدرت و تعداد شد، نتيجه‌اش نسبت انحراف به اقلّيت مى‌شود.) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»*

12- خودخواهان عوامل ناكامى را به جاى آن كه در خود جستجو كنند به ديگران نسبت مى‌دهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» (به جاى آنكه بگويند ما حسوديم، گفتند: پدر ما منحرف است)*

13- حسادت، مرز نبوّت وابوّت (پيامبرى وپدرى) را نيز مى‌شكند و فرزندان به پيامبرى كه پدرشان است، نسبت انحراف و بى‌عدالتى مى‌دهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»

14- غفلت انسان ممكن است به جايى برسد كه در عين انحراف و خطاكارى خود ديگران را خطاكار قلمداد كند. (برادران يوسف به جاى آنكه خود را حسود و توطئه‌گر بدانند، پدر را منحرف دانستند) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»*

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 163

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع