آیه 8 سوره کهف
<<7 | آیه 8 سوره کهف | 9>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و ما آنچه را زیور زمین گردانیدیم باز همه را به دست ویرانی و فنا میدهیم و زمین را دشتی خشک و بیگیاه خواهیم ساخت.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
صعيد: صعد (بر وزن شرف) و صعود: بالا رفتن، صعيد: بالا رفته، آن را در لغت خاك و روى زمين گفته اند. طبرسى فرموده: صعيد روى زمين است كه بى علف و بى درخت باشد. زجاج گفته معنى آن بالاتفاق «وجه الارض» است.
جرزا: جرز: بريدن. «جرزه جرزا: قطعه». جرز (بر وزن عنق): زمينى كه علف نداشته باشد. طبرسى فرموده: زمينى كه چيزى نمى روياند، گويى علف را مى خورد (قطع مى كند) آن فقط دو بار در قرآن آمده است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا «7»
البتّه ما آنچه را روى زمين است، زينت براى آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم كه كدامشان بهتر و نيكوتر عمل مىكنند.
وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً «8»
و ما (سرانجام) آنچه را روى آن است، به صورت خاك و زمينى بىگياه قرار مىدهيم.
نکته ها
«صعيد» به خاك و مطلق روى زمين گفته شده است. «جُرُز»، زمين بىگياه است.
خداوند، كلمهى «لِنَبْلُوَهُمْ» مربوط به مسئلهى آزمايش مردم را در ميان دو كلمهى «جَعَلْنا» و «لَجاعِلُونَ» قرارداد كه يكى مربوط به سرسبزى زمين است و ديگرى مربوط به بىگياهى آن، تا اشاره باشد به اينكه آزمايش و امتحان مردم در لابلاى سبزى و شادابى و خشكى و غمها مىباشد، امّا آنچه مهم است عملكرد انسان و پيروزى اوست.
در روايات مراد از «أَحْسَنُ عَمَلًا» كار عاقلانه و همراه با تقواست كه ذخيرهى قيامت نيز شده باشد. «1»
پیام ها
1- دليل ايمان نياوردن كفّار، سرمستى به جلوههاى دنياست. لَمْ يُؤْمِنُوا ... جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً
2- همهى آنچه روى زمين است، باغها، گلها، ميوهها، حيوانات، آبها، معادن، رنگها، بوها، زينت زمين است. «زِينَةً لَها» امّا براى انسانهاى رشد يافته، ايمان، زينت و آرايش است. «2»
«1». تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 361 و ج 3، ص 243.
«2». «حَبّب اليكم الايمان و زَيّنه فى قلوبكم». حجرات، 7.
جلد 5 - صفحه 143
3- زينتها، وسيلهى آزمايش است. «زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ» تا معلوم شود چه كسى فريفته شده و خود را مىفروشد و چه كسى با قناعت و زهد و برخورد كريمانه، آنها را مقدّمهى عمل صالح قرار مىدهد.
4- آزمايش، نشانهى اختيار انسان است. «1» «لِنَبْلُوَهُمْ»
5- كيفيّت عمل مهم است، نه مقدار و كمّيت آن. «أَحْسَنُ عَمَلًا»، نه «اكثر عملا»
6- زيبايى گلها و طبيعت فانى است، ولى كار نيك ماندگار است. أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ... صَعِيداً جُرُزاً
7- به زيبايىهاى ظاهرى دنيا مغرور نشويم، كه همه با خاك يكسان مىشود. «صَعِيداً جُرُزاً»
«1». آزمايش در مواردى بكار مىرود كه انسان قدرت انتخاب داشته باشد.
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم