آیه 84 سوره یوسف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<83 آیه 84 سوره یوسف 85>>
سوره : سوره یوسف (12)
جزء : 13
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آن گاه یعقوب (از شدت حزن) روی از آنها بگردانید و گفت: وا اسفا بر فراق یوسف! و از گریه غم چشمانش سفید شد و سوز هجران و داغ دل بنهفت.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He turned away from them and said, ‘Alas for Joseph!’ His eyes had turned white with grief, and he choked with suppressed agony.

معانی کلمات آیه

اسفى: اسف (بر وزن شرف): حزن و غضب. در هنگام اندوه و تاسف از فوت چيزى گويند: يا اسفى كه حاكى از شدت اندوه است . الف آن در آخر، ياء متكلم است‏ «يا أَسَفى‏ عَلى‏ يُوسُفَ»‏: بسيار محزونم بر يوسف.

كظيم: كظم (بر وزن عقل): حبس و نگهدارى خشم در سينه. آن در اصل ، به معنى بستن ظرف آب است پس از پر شدن. «كظيم»: پر از اندوه. فرو برنده خشم.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى‌ عَلى‌ يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ «84»

يعقوب از فرزندان روى گرداند و گفت: اى دريغا بر يوسف، پس اندوه خود را فرو مى‌خورد (تا آنكه) دو چشمش از اندوه سفيد (و نابينا) شد.

نکته ها

«اسف» به معناى حزن و اندوه همراه با غضب است. يعقوب بر چشم گريه، و بر زبان‌ «يا أَسَفى‌» و در دل حزن داشت.

در روايتى امام‌صادق عليه السلام فرمود: علىّ‌بن‌الحسين عليهما السلام بيست سال بعد از حادثه كربلا به هر مناسبتى گريه مى‌كرد. سؤال كردند چرا اين همه گريه مى‌كنيد؟ فرمود: يعقوب يازده پسر داشت يكى غائب شد، با اينكه زنده بود، از گريه چشمانش را از دست داد، ولى من در برابر چشمان خود ديدم پدر و برادرها و هفده نفر از خاندان نبوّت شهيد شدند، چگونه گريه نكنم؟ «1»

پیام ها

1- حسدورزى، يك عمر تحقير به همراه دارد. «وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ»

2- آنها مى‌خواستند با حذف يوسف، خود محبوب پدر شوند؛ «يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ» ولى حسادت، قهر پدر را شامل حال آنها كرد. «تَوَلَّى عَنْهُمْ»

3- يعقوب مى‌دانست كه بر فرزند ديگر ظلم نشده است، ظلم بر يوسف رفته است. «يا أَسَفى‌ عَلى‌ يُوسُفَ»

4- غصّه و گريه، گاهى موجب نابينايى مى‌شود. «ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ»

5- ندبه و گريه و سوز و عشق، نياز به شناخت دارد. (يعقوب آشنا به يوسف‌

«1». بحار، ج 46، ص 108.

جلد 4 - صفحه 267

است كه از سوز نابينا مى‌شود.)

6- اهميّت مصائب، بر محور شخصيّت افراد است. (ظلم به يوسف با ظلم به ديگران فرق دارد، نام يوسف برده مى‌شود نه دو برادر ديگر.)

7- گريه، غم و اندوه در فراق عزيزان، جايز است. «وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ»

8- تحمّل انسان حدّى دارد و روزى لبريز مى‌شود. «وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ»*

9- فرو بردن خشم، از صفات مردان الهى و كارى شايسته است. «فَهُوَ كَظِيمٌ»*

10- گريه و غم، منافاتى با كظم غيظ و صبر ندارد. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ‌، يا أَسَفى‌، فَهُوَ كَظِيمٌ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع