آیه 80 سوره یوسف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا ۖ قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ وَمِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطْتُمْ فِي يُوسُفَ ۖ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّىٰ يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللَّهُ لِي ۖ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<79 آیه 80 سوره یوسف 81>>
سوره : سوره یوسف (12)
جزء : 13
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

چون برادران از او مأیوس شدند با خود خلوت کرده و در سخن، سرّ خود به میان آوردند، برادر بزرگ گفت: آیا نه این است که پدر از شما عهد و سوگند به نام خدا گرفته است و از این پیش هم درباره یوسف مقصر بودید؟ (ما دیگر با چه آبرو نزد پدر رویم؟) من که هرگز از این سرزمین برنخیزم تا پدرم اجازه دهد یا خدای عالم حکمی درباره من فرماید، که او بهترین حکمفرمایان است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When they had despaired of [moving] him, they withdrew to confer privately. The eldest of them said, ‘Don’t you know that your father has taken a [solemn] pledge from you by Allah, and earlier you have neglected your duty in regard to Joseph? So I will never leave this land until my father permits me, or Allah passes a judgement for me, and He is the best of judges.

معانی کلمات آیه

استيئسوا: يأس: نوميدى. همچنين است، استيئاس. «استيئسوا»: يعنى نوميد شدند.

خلصوا: خلوص: صاف و بى خلط شدن. «خلصوا»: از ديگران جدا شدند.

نجيا: نجوى راز و راز گفتن. «نجى»: نجوى كننده. واحد و جمع‏ در آن يكسان است.

موثق: پيمان اكيد و سوگند اطمينان آور. به آيه 66 رجوع شود.

فرطتم: فرط: تقدم و پيش افتادن. افراط: تجاوز بيشتر. تفريط: كوتاهى و تقصير بيشتر. «فرطتم»: كوتاهى و تقصير كرديد.

لن ابرح: برح: كنار شدن. «برح الرجل براحا: تنحى عن موضعه» . لفظ «لن» ، براى نفى ابد است .«لن ابرح»: هرگز كنار نمى ‏شوم ؛ چون نفى با نفى ، مفيد اثبات مى ‏باشد .[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا قالَ كَبِيرُهُمْ أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَباكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ قَبْلُ ما فَرَّطْتُمْ فِي يُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللَّهُ لِي وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ «80»

جلد 4 - صفحه 261

پس چون از يوسف مأيوس شدند (كه يكى را به جاى ديگرى بازداشت كند)، نجواكنان به كنارى رفتند. (برادر) بزرگشان گفت: آيا نمى‌دانيد كه پدرتان براى برگرداندن او بر شما پيمان الهى گرفته و پيش از اين نيز درباره يوسف كوتاهى كرده‌ايد. پس من هرگز از اين سرزمين نمى‌روم تا آنكه (يوسف عفو كند يا آنكه) پدرم به من اجازه دهد يا خدا در حقّ من حكمى كند و او بهترين داور و حاكم است.

نکته ها

«خَلَصُوا» يعنى گروه خود را از سايرين جدا كردند. «نَجِيًّا» يعنى به نجوى پرداختند. پس‌ «خَلَصُوا نَجِيًّا» يعنى شوراى محرمانه تشكيل دادند كه چه بكنند.

پیام ها

1- التماس‌ها وخواهش‌ها، شما را از اجراى احكام الهى واعمال قاطعيّت باز ندارد. «فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ»

2- گناه موجب مى‌شود ديگران از فرد دورى كرده برائت بجويند و حتّى رابطه خويشاوندى را ناديده بگيرند. «فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا»*

3- روزگارى همين برادران، قدرتمندانه مشورت مى‌كردند كه چگونه يوسف را از بين ببرند؛ اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً ... لا تَقْتُلُوا ... أَلْقُوهُ‌ ... امروز كاسه التماس در دست گرفته و مشورت ونجوى مى‌كنند كه چگونه بنيامين را آزاد نمايند. «خَلَصُوا نَجِيًّا»

4- در عدم حضور پدر مسئوليّت اعضاى خانواده با برادر بزرگتر است. «قالَ كَبِيرُهُمْ»*

5- رعايت سلسله مراتب و موقعيّت سنّى در خانواده و جامعه لازم است. «قالَ كَبِيرُهُمْ»*

6- در حوادث تلخ و ناگوار، بزرگترها مسئول‌تر و شرمنده‌ترند. «قالَ كَبِيرُهُمْ»

جلد 4 - صفحه 262

7- عهد وپيمان‌ها لازم الاجرا است. «أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقاً»

8- پيمان‌هاى سخت و قراردادهاى محكم، راه سوءاستفاده را مى‌بندد. «أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقاً»

9- خيانت وجنايت تا آخر عمر وجدان‌هاى سالم را آزار مى‌دهد. «وَ مِنْ قَبْلُ ما فَرَّطْتُمْ فِي يُوسُفَ»

10- تحصّن، يكى از شيوه‌هاى قديمى براى رسيدن به مقصود است. «فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ»

11- غربت، بهتر از شرمندگى است. «فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ»

12- به خداوند خوش‌بين باشيم. «هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع