آیه 7 سوره هود

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

مشاهده آیه در سوره


<<6 آیه 7 سوره هود 8>>
سوره : سوره هود (11)
جزء : 12
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و اوست خدایی که آسمانها و زمین را در فاصله شش روز آفرید و عرش با عظمت او (شاید یک معنی عرش که روح و حقیقت انسان است اینجا مراد باشد) بر آب قرار داشت (شاید مراد از آب علم باشد) تا شما را بیازماید که عمل کدام یک از شما نیکوتر است. و محققا اگر به این مردم بگویی که پس از مرگ زنده خواهید شد، همانا کافران خواهند گفت که این سخن را هرگز حقیقتی جز سحر آشکار نیست.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

It is He who created the heavens and the earth in six days—and His Throne was [then] upon the waters—that He may test you [to see] which of you is best in conduct. Yet if you say, ‘You will indeed be raised up after death,’ the faithless will surely say, ‘This is nothing but plain magic.’

معانی کلمات آیه

عرشه: عرش: تخت حكومت. به معنى حكومت نيز آيد . «ثل عرشه»: حكومت او زايل شد. ايضا به معنى سقف آيد . «العرش: سرير الملك و عرش البيت سقفه» . مراد از آيه ، شايد حكومت باشد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ «7»

او كسى است كه آسمان‌ها و زمين را در شش روز (دوران) آفريد و عرش (حكومت) او بر آب قرار داشت، تا شما را بيازمايد كه كدام يك نيكوكارتريد و اگر بگويى كه شما پس از مرگ زنده خواهيد شد، همانا كفّار خواهند گفت: اين نيست مگر سحرى آشكار.

نکته ها

مراد از شش روز در آيه، شش مرحله و دوران است. زيرا در ابتداى آفرينش، خورشيدى نبود تا شب و روزى باشد.

كلمه‌ى «عرش» به سقف و مكان مسقّف و داربست و همچنين به تختِ بلند و بزرگ پادشاهان اطلاق مى‌شود و گاهى به عنوان كنايه از قدرت بكار رفته است. مثلًا مى‌گويند:

فلانى بر تخت نشست، يا آنكه فلانى را از تخت پائين كشيدند، يعنى قدرتش از بين رفت.

سؤال: اين آيه، هدف خلقت را آزمايش انسان مى‌داند، «لِيَبْلُوَكُمْ» ولى آيات ديگر امور ديگرى را بيان كرده‌اند، چگونه است؟

پاسخ: هدف‌ها در طول يكديگر و به صورت مرحله‌اى است، چنانكه شخمِ زمين براى كشت است و كشت براى گندم و گندم براى نان و نان براى انسان. آيات قرآن نيز مراحلى را براى هدف خلقت انسان بيان كرده است:

الف: آفرينش براى آزمايش است. «لِيَبْلُوَكُمْ»

ب: آزمايش، براى جدا كردن خوبان از بدان است. «لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» «1»

ج: جدا كردن خوبان از بدان، براى جزا و كيفرِ متناسب است. «لِتُجْزى‌ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ» «2»


«1». انفال، 37.

«2». جاثيه، 22.

جلد 4 - صفحه 24

د: جزا و كيفرِ متناسب، براى عمل به وعده بوده است. «وَعْداً عَلَيْنا» «1»

حضرت على عليه السلام فرمود: آزمايش خداوند براى دانستن نيست، بلكه آزمايش او براى بروز عكس‌العمل از انسان است، تا اگر عملش خوب بود، پاداش گيرد و اگر بد بود، كيفر بيند. «2»

در روايات، «أَحْسَنُ عَمَلًا» به «احسن عقلا و اورع عن محارم اللّه و اسرع فى طاعة اللّه» «3» و در بعضى روايات به «ازهد فى الدنيا» «4» تفسير شده است، چنانكه امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: حُسن عمل، يعنى عملِ همراه علم، اخلاص و تقوى، نه عمل زياد. «5»

پیام ها

1- جهان، براى انسان آفريده شده است. خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‌ ... لِيَبْلُوَكُمْ‌

2- گرچه قدرت الهى مى‌تواند همه چيز را در يك لحظه بيافريند، ولى حكمت الهى اقتضا مى‌كند كه آفرينش تدريجى باشد. خَلَقَ‌ ... فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ‌

3- سرچشمه‌ى مادّى آسمان‌ها وزمين، آب ويا موادّ مذابّ بوده است. «كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ»

4- آب، قبل از آسمان‌ها و زمين وجود داشته است. «كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ»

5- هدف از آفرينش همه‌ى موجودات، رشد معنوى واختيارى انسان بوده است.

خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‌ ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا

6- كيفيّت عمل مهم است، نه كميّت آن. «أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»

7- آسمان و زمين براى كار نيك آفريده شده، نه براى كاميابى و لذّت‌طلبى و غافل بودن. «أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»

8- منكرين معاد، برهان ندارند و فقط تهمت مى‌زنند. «إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ»


«1». انبياء، 104.

«2». نهج‌البلاغه، خطبه 144.

«3». تفسير مجمع‌البيان.

«4». بحار، ج 74، ص 93.

«5». تفسير كنزالدقائق.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 25

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع