آیه 7 سوره سجدة

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ۖ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ

مشاهده آیه در سوره


<<6 آیه 7 سوره سجدة 8>>
سوره : سوره سجدة (32)
جزء : 21
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آن خدایی که هر چیز را به نیکوترین وجه خلقت کرد و آدمی را نخست از خاک (پست بدین حسن و کمال) بیافرید.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

who perfected everything that He created and commenced man’s creation from clay.

معانی کلمات آیه

  • طين: گل، راغب گويد: گاهى به آن طين گويند هر چند كه خشك شده باشد؟ اين سخن با صلصال كه در آيات ديگر هست تطبيق مى‏‌شود، ظاهرا منظور از آن، در آيه گل خشك شده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


ذلِكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «6»

اوست (خداوندى) كه از پنهان و آشكار آگاه، (و) شكست‌ناپذير و مهربان است.

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ «7»

كسى كه هر چه را آفريد نيكو آفريد، و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد.

ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «8»

سپس (بقاى) نسل او را از عصاره‌اى از آب پست و بى‌مقدار مقرّر فرمود.

«1». تفسير نمونه.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 304

ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ «9»

سپس (اندام) او را موزون ساخت و از روح خويش در وى دميد، و براى شما گوش و چشم‌ها و دل‌ها قرار داد، (ولى) اندكى از شما سپاس مى‌گزاريد.

نکته ها

كلمه‌ى «سوى» از «تسواه»، به معناى ايجاد تعادل و تناسب و دورى از هرگونه افراط و تفريط است.

حقايق جهان براى ما دو گونه است: پيدا و نا پيدا؛ امّا نزد خدا چيزى غايب و پنهان نيست.

پیام ها

1- قوانين حاكم بر جهان، براساس علم بى‌پايان الهى است. يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ... عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ (آرى، تدبير و اداره هر مجموعه‌اى به آگاهى از آن نياز دارد.)

2- علم الهى، نسبت به پيدا و پنهان يكسان است. «عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ»

3- قدرت الهى با مهر همراه است. «الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»

4- همه‌ى آفريده‌ها نيكوست. «أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ» (حتّى زهر در بدن مار يك ارزش است، درست مثل آب دهان كه در دهان انسان نعمت است؛ امّا اگر خارج شود، به هر كجا بيفتد يك اهانت است.)

5- همه چيز آفريده‌ى خداست. «كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ»

6- ذكر جداگانه‌ى انسان، در كنار همه‌ى هستى، نشانه‌ى اهميّت و ارزش ويژه‌ى انسان است. «كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ‌- خَلْقَ الْإِنْسانِ»

7- آنچه نطفه مى‌شود، تنها يك سلّول و اسپرم بيش نيست. «سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ»

8- هنرمند، خداوند است كه قطره‌اى آب ناچيز و پست، موجودى شريف و ارزشمند مى‌سازد. خَلْقَ‌ ... مِنْ ماءٍ مَهِينٍ‌

9- آفرينش حضرت آدم با آفرينش بنى‌آدم متفاوت است. «بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ» (آفرينش حضرت آدم از خاك بود، ولى‌

جلد 7 - صفحه 305

نسل او از نطفه و آب آفريده شدند.)

10- دريافت كمالات الهى، به آمادگى و تعادل نياز دارد. (اوّل اندام موزون، سپس دميده شدن روح الهى) «ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ»

11- از نشانه‌هاى شرافت انسان، دميده شدن روح الهى در اوست. «مِنْ رُوحِهِ»

12- آفرينش انسان اوليه تدريجى بوده است. بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ‌ ... ثُمَّ سَوَّاهُ‌

13- وسعت دايره ديد انسان بيش از گوش اوست. (انسان در يك لحظه نمى‌تواند دو صدا را مجزّا از هم بشنود، ولى مى‌تواند چند چيز را با هم تماشا كند، به علاوه انسان از راه گوش تنها صداى اشياى و افراد را مى‌شنود، ولى از راه چشم، موقعيّت، رنگ، حجم، حركت و سكون را مى‌بيند.) ( «السَّمْعَ» مفرد و «الْأَبْصارَ» جمع آمده است.)

14- در ميان اعضاى بدن، آنچه وسيله‌ى شناخت و معرفت است، مهم‌تر است.

(لذا تنها نام گوش و چشم و دل برده شده است.) «السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ»

15- توجّه به دوران‌هاى پيدايش انسان، راهى به سوى خودشناسى و خداشناسى و شكرگزارى است. «قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ»

16- انسان بايد شكرگزار باشد، وگرنه سزاوار توبيخ است. «قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏8، ص: 278

منابع