آیه 7 سوره حشر
<<6 | آیه 7 سوره حشر | 8>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنچه را که خدا از اموال کافران دیار به رسول خود غنیمت داد آن متعلق به خدا و رسول و (ائمه) خویشاوندان رسول و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان (ایشان) است. این حکم برای آن است که غنایم، دولت توانگران را نیفزاید (بلکه به مبلغان دین و فقیران اسلام تخصیص یابد) و شما آنچه رسول حق دستور دهد (و منع یا عطا کند) بگیرید و هر چه نهی کند واگذارید و از خدا بترسید که عقاب خدا بسیار سخت است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- دولة: دول: گرديدن «دال الايام دولة: دارت» طبرسى فرموده: آن به ضم دال در مال و به فتح آن در جنگ به كار مىرود، طبرسى و زمخشرى آن را اسم گرفتهاند بعضى احتمال دادهاند كه مصدر باشد، اين كلمه فقط يك بار در قرآن آمده است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «7»
آنچه را خداوند از اهل آبادىها به رسولش بازگرداند، پس براى خدا و براى رسول و براى خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است تا (اين اموال) تنها ميان ثروتمندان شما در گردش نباشد و آنچه پيامبر براى شما آورده، بگيريد و آنچه شما را از آن بازداشته، ترك كنيد و از خدا پروا كنيد كه خداوند، سخت كيفر است.
نکته ها
«دُولَةً» به معناى گردش و دست به دست كردن اموال است.
در قرآن، چهار مرتبه به لزوم پشتيبانى اقتصادى از اهل بيت پيامبر عليهم السلام اشاره و به
جلد 9 - صفحه 543
پرداخت بخشى از خمس، فيىء و ديگر درآمدها به آنان تأكيد شده است: «وَ لِذِي الْقُرْبى» «1»، «وَ لِذِي الْقُرْبى» «2»، «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ» «3» و «فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ» «4»
در آيه چهارم اين سوره براى كسانى كه با پيامبر مخالفت مىكنند، عبارتِ «شَدِيدُ الْعِقابِ» آمده بود و در اين آيه نيز براى افرادى كه ممكن است به تقسيم فيئ توسط پيامبر ايراد بگيرند، عبارتِ «شَدِيدُ الْعِقابِ» آمده است.
در اين آيه، ابتدا حكم آمده، فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي ... سپس دليل حكم، كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً ... و در پايان، توجه به احكام حكومتى پيامبر مطرح شده است.
خداوند براى «ذى القربى» هم مقام معنوى را سفارش كرده «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» «5» و هم پشتوانه اقتصادى را. ما أَفاءَ اللَّهُ ... لِذِي الْقُرْبى
گرچه براى تقسيم فيئدر اين آيه شش مورد بيان شده، ولى لازم نيست در تمام موارد به طور يكسان تقسيم شود. «6»
فيئ، به شخص رسول خدا صلى الله عليه و آله اختصاص ندارد، بلكه براى موقعيّت و مقام و جايگاه اوست و لذا بعد از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در اختيار جانشينان بر حق او يعنى اهل بيت عليهم السلام است و در زمان غيبت، در اختيار فقهاى عادلِ بى هوى و هوس.
هر كجا با تلاش رزمندگان به غنايم رسيديم، تنها خمس آن ميان شش گروه تقسيم مىشود، چنانكه در آيه 41 سوره انفال آمده است، ولى هر كجا بدون زحمت چيزى بدست آيد، تمامش ميان آن شش گروه تقسيم مىشود.
پیام ها
1- قوانين قرآن، كلى است، نه مخصوص به شأن و زمان نزول. (قانون فيئ مربوط به تمام مواردى است كه كفّار آن را رها كرده و رفتهاند و مخصوص يهود بنىنضير نيست. كلمه «ما» و «قرى» نشان عموميّت است.) «ما أَفاءَ اللَّهُ
«1». انفال، 41.
«2». حشر، 7.
«3». اسراء، 26.
«4». روم، 38.
«5». شورى، 23.
«6». تفسير احسنالحديث.
جلد 9 - صفحه 544
عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى»
2- اموالِ كفّار فرارى، در اختيار رهبر دينى است. «ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ»
3- نظام اسلامى به پشتوانه اقتصادى نياز دارد كه يكى از آنان فيئ و اموالى است كه بدون جنگ، به خاطر فرار يا متاركه كفّار نصيب مسلمانان مىشود. ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ ...
4- رعايت ادب و شئون، در سخن لازم است. (ابتدا نام خدا، سپس رسول خدا و سپس ديگران). فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ ...
5- سهم خداوند، زير نظر پيامبر در راه رضاى خدا مصرف مىشود. فَلِلَّهِ ...
6- فقرزدايى، جزء برنامههاى اصلى اسلام است. «وَ الْمَساكِينِ»
7- اگر گردش ثروت در دست اغنياى مسلمانان ممنوع است، پس در دست كفّار قطعاً مورد نهى است. كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ ...
8- برنامهريزان اقتصادى در نظام اسلامى بايد به تعديل ثروت وعدم تمركز آن در دست يك گروه خاص توجه داشته باشند. كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ ...
9- اطاعت از فرامين پيامبر واجب است، زيرا پيامبر معصوم است، وگرنه به طور مطلق و بى چون و چرا دستوراتش واجب الاطاعه نبود. ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ ...
10- سنت پيامبر، لازم الاجرا است. «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ»
11- لازم نيست تمام دستورات در قرآن آمده باشد، بلكه هر امر و نهى كه در سخنان پيامبر آمده باشد بايد اطاعت شود. «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»
12- در انجام فرمان پيامبر، سرعت به خرج دهيم. فَخُذُوهُ ... فَانْتَهُوا (حرف فاء براى سرعت است).
13- در مسائل مالى و تقسيم آن لغزشگاهى است كه بايد با تقوا از آن گذشت. ما أَفاءَ اللَّهُ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ
جلد 9 - صفحه 545
14- اطاعت بى چون و چرا از پيامبر، نمودى از تقوا است. ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ
15- بى تقوايى، كيفرى شديد دارد. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ»
16- ياد كيفر سخت، سبب تقوا است. وَ اتَّقُوا اللَّهَ ... شَدِيدُ الْعِقابِ
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص91
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم