آیه 74 سوره فرقان
<<73 | آیه 74 سوره فرقان | 75>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و آنان هستند که گویند: پروردگارا، ما را زنان و فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند، و ما را (سر خیل پاکان و) پیشوای اهل تقوا قرار ده.
و آنان که می گویند: پروردگارا! ما را از سوی همسران و فرزندانمان خوشدلی و خوشحالی بخش، و ما را پیشوای پرهیزکاران قرار ده.
و كسانىاند كه مىگويند: «پروردگارا، به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد، و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان.»
و آنان كه مىگويند: اى پروردگار ما، از همسران و فرزندانمان دلهاى ما را شاد دار، و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان.
و کسانی که میگویند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرارده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- قرة اعين: قر از: ثبات و محل استقرار. «قرت عينه» يعنى چشمش آرام گرفت قُرَّةَ أَعْيُنٍ: آرامى چشمها، آن كنايه از شادى است «قرة عين» چيزى است كه سبب سرور و شادى باشد.[۱]
نزول
محمد بن العباس بعد از چهار واسطه از سدّى او از ابومالک و او از ابن عباس نقل نماید که این آیه درباره امام على مرتضى علیهالسلام نازل گردیده است.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً «73»
وآنان كسانى هستند كه چون به آيات پروردگارشان تذكّر داده شوند، كر و كور (چشم وگوش بسته) به سجده نمىافتند (بلكه عمل آنان آگاهانه است).
«1». تفسير نورالثقلين.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 288
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً «74»
و كسانىاند كه مىگويند: پروردگارا! به ما از ناحيهى همسران و فرزندانمان مايهى روشنى چشم عطا كن و مارا پيشواى پرهيزگاران قرار ده.
نکته ها
ايمان بايد بر اساس آگاهى وبصيرت باشد. در قرآن مىخوانيم: «وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا» «1» يعنى مؤمنان خردمند، ابتدا در آفرينش آسمانها و زمين فكر مىكنند، سپس اقرار مىنمايند كه پروردگارا! تو اينها را بيهوده نيافريدى. در اين آيه نيز مىفرمايد: مؤمنان، چشم وگوش بسته عبادت نمىكنند.
پیام ها
1- تعبّد وبصيرت، از اوصاف عباد الرّحمن است. إِذا ذُكِّرُوا ... لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً بندگان رحمن، آگاهانه به سراغ دين مىروند.
2- انسان در برابر همسر و فرزند و نسل خود متعهّد است و بايد براى عاقبت نيكوى آنها تلاش و دعا كند. رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا ...
3- در تربيت علاوه بر علم وتلاش بايد از خدا نيز كمك خواست. رَبَّنا هَبْ لَنا ...
4- فرزند صالح، نور چشم است. «قُرَّةَ أَعْيُنٍ»
5- تشكيل خانواده وداشتن همسر و فرزند و دعا براى بدست آوردن آنها، مورد توجّه اسلام است. رَبَّنا هَبْ لَنا ...
6- در دست گرفتن مديريّت جامعه، آرزوى عبادالرحمن است، زيرا عهدهدار شدن امامت و رهبرى متّقين، ارزش است. «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً»
7- در دعا به حداقل اكتفا نكنيد، بلند همّت باشيد. «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» (خدايا ما
«1». آلعمران، 191.
جلد 6 - صفحه 289
را در رسيدن به كمال، رهبر متّقين قرار ده، نه آنكه تنها از متّقين باشيم)
8- بندگان خدا، وحدت هدف و وحدت كلمه دارند. «إِماماً» و نفرمود:/ «ائمة».
(ممكن است كلمه «امام» به جاى «ائمة»، رمز آن باشد كه در جامعه اسلامى رهبر بايد يك نفر باشد)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً (74)
صفت دوازدهم:
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا: و آنانكه از روى نياز مىگويند: اى پروردگار ما، هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ: ببخش ما را از زنان ما و فرزندان ما كسى را كه روشنى ديدهها بود، يعنى ما از ايشان خوشدل و شادمان باشيم.
مراد زنان و اولادان صالح هستند، زيرا چون مؤمن، اهل و ولد خود را صالح و متقى بيند، دل او شاد و چشم او روشن گردد. و مراد طلب بخشش ايشان از خدا، ازواج و ذرّيّات موصوفه را طلب توفيق ايشان است از حضرت سبحان براى طاعت و حيازت ازواج و اولاد خود، و مقرر است كه مشاركت اهل مؤمن با او در طاعت، موجب مسرت قلب و روشنى چشم اوست به جهت مساعدت ايشان در دين و توقع لحوق ايشان به او در بهشت. محمّد بن كعب گويد: هيچ چيز روشنى چشم مؤمن را زياد نكند كه بيند زن و اولاد خود را مطيع و فرمانبردار حق سبحانه. «1» ابن عباس گفته: مراد ولد باشد وقتى كه بيند او را كه فقه بنويسد. «2» وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً: و قرار ده ما را براى پرهيزكاران پيشوا، يعنى ما را چندان توفيق عطا فرما در پرهيزكارى كه شايسته امامت متقيان باشيم كه اهل تقوى به ما اقتدا كنند در امر دين به افاضه علم و توفيق عمل. حاصل آنكه ايشان در دعا درخواست كنند كه تقوى و صلاح و علم و عمل ما را به مرتبهاى رسان كه همه مردمان به ما اقتدا نمايند. 2- با ما لطفى فرما كه چون ذكر متقيان شود، ما را پيش از همه ذكر كنند. 3- توفيق عطا فرما ما را كه اقتدا كنيم به
«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 425. چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
«2». همان مدرك.
جلد 9 - صفحه 383
كسانى كه پيش از ما بودهاند از صلحا و اتقيا، تا اقتدا به ما كنند آنانكه بعد از ما باشند.
نكته: بنابراين معنى جايز است كه «لام» به حسب لفظ در متقين باشد و به حسب معنى در ضمير منصوب «اجعلنا» و تقدير اينكه «و اجعل لنا من المتّقين اماما» و مصدق اينست آنچه در منهج از ابو بصير روايت شده كه خدمت حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم از اين آيه (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً) آن حضرت فرمود كه: آيه را بر ظاهر خود حمل كرده و طلب كارى بزرگ كردهاى، بدان كه آيه در معنى آنست كه «اجعل لنا من المتّقين اماما» يعنى قرار ده براى ما از متقيان امامى و پيشوائى تا به او اقتدا كنيم. «1» تتمه: در مناقب- سعيد بن جبير گويد: قسم به خدا اين آيه خاصه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام است كه بيشتر دعاى آن جناب آن بوده كه ببخش ما را از زنان ما، يعنى فاطمه سلام اللّه عليها و ذريات ما كه حسن و حسين عليهما السّلام مىباشند روشنى چشم؛ و فرمود امير المؤمنين عليه السّلام:
به حق خدا سؤال نكردم از پروردگار اولاد خوشرو و خوش قامت را، بلكه سؤال نمودم اولاد مطيع و خائف از خدا را كه هر وقت به آن اولاد فرمانبردار خدا نظر نمايم، چشم من روشن شود. «2» على بن ابراهيم قمى- از حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مائيم آن اهل البيت، «ازواجنا» خديجه، «ذرياتنا» فاطمه، «قرة اعين» حسن و حسين و «اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام است. «3»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً (71) وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً (72) وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً (73) وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً (74) أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً (75)
خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً (76) قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً (77)
ترجمه
و آنكه توبه نمود و كردكار شايستهئى پس بدرستيكه او بازگشت مينمايد بسوى خدا بازگشتنى
و آنانكه حاضر نميشوند در امر باطل و چون بگذرند بر امر بيهوده، بگذرند با آنكه باشند بزرگواران
و آنانكه چون متذكّر شوند بآيتهاى پروردگارشان وارد و مقيم نشوند بر آنها در حالى كه باشند كران و كوران
و آنانكه ميگويند پروردگار ما ببخش بما از جفتهامان و فرزندانمان روشنى ديدهها و قرار ده ما را براى پرهيزكاران پيشوا
آنگروه جزا داده شوند در بهشت رفيعترين مقام را بسبب آنچه صبر كردند و رسانده ميشوند در آن بشارت و سلام را
جاودانيان در آن، چه خوب قرارگاه و جايگاهى است
بگو چه
جلد 4 صفحه 93
اعتنائى دارد بشما پروردگار من اگر نباشد دعاى شما پس بتحقيق تكذيب كرديد پس بعد از اين خواهد شد لازم.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب احوال توبه كنندگان سابق فرموده كه كسيكه توبه كند از معاصى سابقه خود و عمل شايسته بجا آورد پس او رجوع و بازگشت مينمايد بسوى رحمت خدا رجوع و بازگشتى خوب و نيكو مثل اينكه اصلا گناهى نكرده بلكه ثواب هم برده در صورتى كه به نيّت خلوص و تقرّب بخدا از روى صدق و صفا توبه كرده باشد چون گفتهاند توبه از معصيت غير از توبه بسوى خدا است و خداوند او را ثابت و مستقرّ بر عزم خود ميدارد و موفق باطاعت و عبادت ميفرمايد و اين اختصاص بگناهكاران سابق ندارد بلكه شامل است هر گناه و گناهكارى را و آنانكه حاضر نميشوند در مجالس غنا و طرب و لهو و لعب چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن غنا است و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده مثل آنرا و قمى ره نقل نموده كه غنا مجالس لهو است و چون مرور و عبور نمايند و اتّفاقا بمعصيت يا امر قبيح و بيهودهئى بر خورند بكمال متانت و بزرگوارى از آن صرف نظر و چشمپوشى كنند و داخل و واقف و خائض در آن نشوند مثلا اگر به بينند در جائى ساز و نوازى است وارد نشوند يا درويشى معركه گرفته نايستند يا جمعى مشغول بيهوده گوئى و ياوه سرائيند با آنها شركت ننمايند و بآقا منشى و بزرگى رفتار نمايند و از آن بگذرند و وقتى بخواهند لفظ قبيحى ذكر نمايند مانند نام مخصوص عورت بكنايه از آن تعبير نمايند و باين معانى اخبارى از ائمه اطهار رسيده و شواهدى از لغت موجود است و آنانكه وقتى تذكّر داده شوند بآيات قرآنيّه و تلاوت كنند آنرا براى آنها وارد و متوجه و مقيم نشوند بر آنها بغير گوش شنوا و چشم بينا مانند كران و كوران بلكه توجه نمايند و وارد شوند و اقامت كنند در وادى معرفت بآن با گوش شنوا و چشم بينا و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه يعنى با بصير تند و شكّاك نيستند و آنانكه آرزو و دعاشان اين است كه ميگويند پروردگارا زنان و فرزندانى بما عنايت فرما كه بواسطه علم و تقوى موجب سرور قلب و روشنى چشمهاى ما باشند تا در دنيا با ما مساعد و قرين و در بهشت با ما مأنوس و همنشين گردند و قرار ده ما را
جلد 4 صفحه 94
براى پرهيزكاران پيشوا كه بما اقتدا نمايند در اطاعت و عبادت و ما سر آمد همه باشيم در علم و تقوى و همّتشان بقدرى بلند است در معنويّات و روحيّات كه سعى ميكنند خودشان را بچنين مقامى برسانند و از روايات متعدده باب استفاده ميشود كه اين مقام مخصوص بائمه اطهار است و در مناقب از سعيد بن جبير نقل نموده كه قسم ياد نمود اين آيه مخصوص بامير المؤمنين عليه السّلام است چون بيشتر دعاى آنحضرت اين بود و مقصودش از ازواج فاطمه عليها السلام و از ذريّات حسنين عليهما السلام بودند و فرمود قسم بخدا هيچ وقت از پروردگارم فرزند زيباى رعنا نخواستم ولى از خدا فرزندان خدا پرست خدا ترس خواستم كه هر وقت به بينم مشغول عبادتند قلبم شاد و چشمم روشن گردد و فرمود قرار ده ما را براى پرهيزكاران پيشوا كه ما به پيشينيان خودمان از پرهيزكاران اقتدا كنيم و بما اقتدا كنند پرهيزكارانى كه ميآيند بعد از ما و در مجمع از اهل بيت عليهم السلام نقل نموده كه و اجعل لنا من المتّقين اماما قرائت فرمودهاند و در بعضى از روايات اين معنى تأييد شده و در مقام ردّ قرائت مشهور فرمودهاند سؤال بزرگى از خدا نمودند كه آنها را امام اهل تقوى قرار دهد و پس از سؤال از حقيقت امر تصريح بنزول قرائت متقوله فرمودهاند و ذريّتنا نيز قرائت شده است و مؤيّد آن روايتى است كه از ابو سعيد خدرى در برهان نقل شده كه بعد از نزول اين آيه پيغمبر بجبرئيل فرمود كيست ازواجنا عرض كرد خديجه فرمود ذريّتنا عرض كرد فاطمه فرمود قرّة اعين عرض كرد الحسن و الحسين فرمود و اجعلنا للمتّقين اماما عرض كرد امير المؤمنين صلوات اللّه عليهم اجمعين و آن جماعت كه صبر نمودند بر ترك معاصى و تحصيل علم و عمل و طلب مقامات عاليه جزا داده ميشوند در آخرت بنزول در اعلى منازل بهشت براى صبرشان در دنيا و ملائكه بآنها تبريك ورود ميگويند و ابلاغ سلام الهى را مينمايند و بشارت ميدهند بزندگى هميشگى و سلامتى دائمى يا خودشان بيكديگر تحيّت و تبريك ميگويند و دعا و سلام مينمايند و هميشه آنجا هستند نه ميميرند و نه از آنجا بيرون ميروند و خوب مقرّو مكانى است براى تمكّن و اقامت غرفه و قصر بلند بهشتى كه گفتهاند از طلا و نقره و لؤلؤ و مرجان است و اخيرا به پيغمبر اكرم دستور فرموده كه بمردم بفرمايد خدا بشما چه اعتنائى
جلد 4 صفحه 95
دارد يا چه ميكند نسبت بشما اگر شما دعا و عبادت نكنيد يا حكمت در دعوت او شما را بدين اسلام نباشد و بايد بدانيد كه توجه و عنايت او براى دعا و عبادت شما است و ثواب و عقاب او در اثر قبول و عدم قبول شما است دعوت او را كه نافع و مضرّ بحال خودتان است نه خدا ولى شما تكذيب نموديد پيغمبر را و قبول نكرديد دعوت حق را پس جزاء و وبال آن لازم و دامنگير شما خواهد شد در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند زياد قرآن خواندن افضل است يا زياد دعا كردن فرمود زياد دعا كردن و اين آيه را تلاوت فرمود و در ثواب الأعمال و مجمع از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره فرقان را در هر شب بخواند خداوند او را عذاب نكند هرگز و حساب نكشد از او و باشد منزل او در فردوس اعلى خداوند توفيق عنايت فرمايد انشاء اللّه تعالى.
جلد 4 صفحه 96
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَب لَنا مِن أَزواجِنا وَ ذُرِّيّاتِنا قُرَّةَ أَعيُنٍ وَ اجعَلنا لِلمُتَّقِينَ إِماماً (74)
ديگر از صفات عباد الرحمن اينست که ميگويند پروردگار ما ببخش به ما از زوجات و ذراري ما که باعث نوري چشمان ما باشند و قرار ده ما را براي اهل تقوي پيشوا اينکه آيه شريفه را دو نحوه ميتوان تفسير كرد يك نحوه اينكه ازواج و ذراري ما را صالح و پاك و پاكيزه قرار ده که باعث روشنايي چشم ما باشند و تقواي ما را بيش از اهل تقوي قرار ده که ما در ميانه متقين مقدم باشيم و پيشوا، نحوه ديگر آنكه ما را امام هر متقين قرار ده و ازدواج و ذراري ما را باعث آبروي ما مقرر فرما و به هر دو تفسير اينکه اختصاص دارد به پيغمبر و ائمه طاهرين.
اولا ازواج آنها مثل خديجه و صديقه طاهره و رباب و شاه زنان و نرجس و نجمه مادر حضرت رضا و امثال اينها و ذريات آنها مثل زينب كبري، ام كلثوم، ابو الفضل، علي اكبر، قاسم بن حسن، معصومه قم، سكينه و بسياري از سادات رجالا و نساء و آنها امام و پيشوا و مقتدا بودند بر كساني که داراي تقوي باشند و تحت اطاعت آنها در آيند و در اينکه باب اخبار بسياري داريم در برهان نقل كرده که اينکه آيه مخصوص به پيغمبر و ائمه طاهرين است.
و ممكن است بگوئيم اينها مصداق اتم اينکه آيه هستند و پس از تنزل شامل
جلد 13 - صفحه 661
علماء اعلام از سادات و غير آنها که مراجع تقليد هستند و پيشواي اهل تقوي که به آنها مراجعه ميكنند ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 74)- یازدهمین ویژگی این مؤمنان راستین آن است که توجه خاصی به تربیت فرزند و خانواده خویش دارند و برای خود در برابر آنها مسؤولیت فوقالعادهای قائلند «و آنها پیوسته (از درگاه خدا میخواهند و) میگویند:
پروردگارا! از همسران و فرزندان ما کسانی قرار ده که مایه روشنی چشم ما گردند»! (وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ).
بدیهی است منظور این نیست که تنها در گوشهای بنشینند و دعا کنند، بلکه دعا دلیل شوق و عشق درونیشان بر این امر است، و رمز تلاش و کوشش.
و بالاخره دوازدهمین وصف برجسته این بندگان خالص خدا که از یک نظر مهمترین این اوصاف است این که آنها هرگز به این قانع نیستند که خود راه حق را بسپرند بلکه همّتشان آن چنان والاست که میخواهند امام و پیشوای جمعیت مؤمنان باشند و دیگران را نیز به این راه دعوت کنند.
ج3، ص353
آنها چون زاهدان گوشه گیر و منزوی، تنها گلیم خویش را از آب بیرون نمیکشند، بلکه سعیشان این است که بگیرند غریق را! لذا در پایان آیه میفرماید: آنها کسانی هستند که میگویند: «پروردگارا! ما را امام و پیشوای پرهیزکاران قرار ده» (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً).
آری! آنها بندگان خاص رحمانند، و همان گونه که رحمت عام خدا همگان را فرا میگیرد، رحمت این بندگان خدا نیز از جهاتی عام است، علم و فکر و بیان و قلم و مال و قدرتشان پیوسته در مسیر هدایت خلق خدا کار میکند. آنها سر مشقهایی برای پرهیز کاران محسوب میشوند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.