آیه 71 سوره شعراء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<70 آیه 71 سوره شعراء 72>>
سوره : سوره شعراء (26)
جزء : 19
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

جواب دادند که ما بتهایی را می‌پرستیم و ثابت بر پرستش آنها بوده و هستیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They said, ‘We worship idols, and are constant in our devotion to them.’

معانی کلمات آیه

  • نظل: ظل در اينجا به معنى دوام است «فنظل»: پيوسته مى‌‏شويم.
  • عاكفين: عكوف، ملازمت و اقامت در نزد شى‏ء «عاكفين»: ملازمان.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْراهِيمَ «69» إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما تَعْبُدُونَ «70» قالُوا نَعْبُدُ أَصْناماً فَنَظَلُّ لَها عاكِفِينَ «71»

(اى پيامبر!) سرگذشت ابراهيم را بر مردم بخوان. آن گاه كه به پدرش (عمويش آذر) و قومش گفت: شما چه مى‌پرستيد؟ گفتند: بت‌هايى را مى‌پرستيم كه همواره ملازم آنهاييم.

قالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ «72» أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ «73» قالُوا بَلْ وَجَدْنا آباءَنا كَذلِكَ يَفْعَلُونَ «74»

ابراهيم گفت: آيا هر گاه آنها را مى‌خوانيد (يا دعا مى‌كنيد) سخن شما را مى‌شنوند؟ يا به شما سود و زيانى مى‌رسانند؟ بت‌پرستان گفتند: (نه) بلكه پدرانمان را يافتيم كه اين‌گونه (پرستش) مى‌كردند.

قالَ أَ فَرَأَيْتُمْ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ «75» أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ «76»

ابراهيم گفت: آيا در آنچه مى‌پرستيد انديشه و نگاه (عميق) كرده‌ايد؟ شما و پدران پيشين شما (دقّت كرده‌ايد)؟

نکته ها

بعد از حضرت موسى كه نامش بيش از 130 مرتبه در قرآن آمده، نام حضرت ابراهيم،

جلد 6 - صفحه 325

بيش از ديگر پيامبران در قرآن آمده است.

بر اساس روايات مراد از كلمه‌ى «أب» در اين آيه، آذر عموى ابراهيم است. زيرا امكان ندارد كه پدرِ پيامبرى همچون ابراهيم كافر باشد. از نظر لغت نيز به مربّى و جدّ و پدر زن نيز «أَب» گفته مى‌شود. در آيه 133 سوره بقره مى‌خوانيم كه فرزندان يعقوب به پدرشان گفتند:

«نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ» با اينكه يعقوب فرزند اسحاق است، در اين آيه هم به جدّ (ابراهيم) و هم به عمو (اسماعيل)، أَب گفته است.

تقليد از اهل علم و دانشمندان، گاهى وسيله‌ى تكامل و رشد و ترقّى است؛ «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» «1»* و فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ‌ ... «2» ولى از عوام وسيله‌ى تحجّر و جمود است. «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا»* زيرا پايبندى بى‌چون و چرا به سنّت‌ها و آداب ملّى و قومى، سبب تخدير جامعه و سدّ راه فكر و نوآورى و مانع شناخت حقيقت است.

چون حضرت ابراهيم مورد ستايش همه‌ى گروه‌هاى يهودى و مسيحى است، بيان تاريخ او براى اهل‌كتاب زمان پيامبر و همچنين مسلمانان، درس‌آموز خواهد بود.

كلمه‌ى «رأيتم» از ريشه‌ى «رأى» و «رؤيت» است. بنابراين «رأيتم» هم شامل ديدن با چشم مى‌شود و هم نگريستن با عقل.

پیام ها

1- پيامبر اسلام مأمور حفظ تاريخ انبياى قبل از خود است. «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ»

2- سرگذشت حضرت ابراهيم عليه السلام مهم و مفيد است. ( «نَبَأَ»، به خبر مهم گويند)

3- سنّت‌ها و قوانين حاكم برتاريخ، ثابت است. بنابراين تاريخ ديروز مى‌تواند براى امروز درس باشد. «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْراهِيمَ»

4- در نهى از منكر، از خودى‌ها شروع كنيم. «لِأَبِيهِ»

5- در نهى از منكر، سن شرط نيست. «قالَ لِأَبِيهِ»

6- در نهى از منكر، قدرت شرط نيست. «قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ» (با توجّه به اينكه آن‌

«1». نحل، 43؛ انبياء، 7.

«2». انعام، 90.

جلد 6 - صفحه 326

زمان حضرت ابراهيم در شرايطى بود كه عمويش او را طرد كرد.)

7- در نهى از منكر، از تنهايى نترسيد. «قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ»

8- در دفاع از حقّ، مراعات فاميل را نكنيد. «قالَ لِأَبِيهِ»

9- خداوند با بيان اين كه نزديك‌ترين بستگان ابراهيم بت پرست بودند و از او اطاعت نكردند، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را دلدارى مى‌دهد. «لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ‌- نَعْبُدُ أَصْناماً»

10- در شيوه‌ى تبليغ، وجدان‌ها را با سؤال بيدار كنيد. «ما تَعْبُدُونَ» (با آنكه ابراهيم عليه السلام مى‌ديد كه آنها چه چيزهايى را مى‌پرستند، ولى براى اينكه آنان را به تفكّر وادار كند ووجدانشان را بيدار نمايد، از آنان پرسش نمود.)

11- انسان، موجودى است پرستش‌گر، اگر حقّ را پرستش نكند به باطل رو خواهد كرد. «ما تَعْبُدُونَ‌- نَعْبُدُ أَصْناماً»

12- قرآن كريم در نقل تاريخ، نقاط حساس و سازنده را مطرح مى‌كند. «ما تَعْبُدُونَ» (قرآن در مطالبى كه از تاريخ نقل مى‌كند، به تعداد و نام و زمان و مكان اشاره ندارد، بلكه پيام و محتواى عبرت انگيز را بيان مى‌كند.)

13- در نهى از منكر، از منكرات مهم شروع كنيد. «ما تَعْبُدُونَ» (آرى مهم‌ترين منكر، شرك به خداوند است.)

14- هر عبادتى ارزش ندارد، نوع معبود و مقدار شعور مهم است. «نَعْبُدُ أَصْناماً»

15- پرستش، يك خواست لحظه‌اى نيست، بلكه در عمق جان انسان ريشه دارد. «عاكِفِينَ»

16- بدتر از انحراف، افتخار به انحراف است. «فَنَظَلُّ لَها عاكِفِينَ» «نظل» يعنى هميشه بت مى‌پرستيم و «عاكِفِينَ» يعنى بر پرستش آن ملازم هستيم.)

17- استدلال و منطق، اوّلين گام تبليغ است. «هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ‌- أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ»

18- انگيزه‌ى پرستش، يا خيررسانى است، يا دفع شرّ و بت‌ها هيچ يك را ندارند. «يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ»

19- با افراد عادّى، استدلال روشن و قابل فهم داشته باشيد. «هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ»

جلد 6 - صفحه 327

20- در عقايد، تقليد ممنوع است. «وَجَدْنا آباءَنا»

21- گاهى آداب ورسوم نياكان، مانعى بر راه عقل ومنطق است. «وَجَدْنا آباءَنا»

22- سابقه، دليل حقّانيّت نيست. «وَجَدْنا آباءَنا»

23- بت‌پرستان نيز بى‌اثر بودن بت‌ها را باور دارند، فقط گرفتار نياكان خود هستند. «بَلْ وَجَدْنا آباءَنا»

24- تعصّب و قوم گرايى ممنوع است. «وَجَدْنا آباءَنا»

25- جهل و ساده‌انديشى، بستر و زمينه‌ى انحراف است. «أَ فَرَأَيْتُمْ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ» (شرك مبناى علمى و برهانى ندارد)

26- تدبّر و تعقّل براى انسان، يك ضرورت است. «أَ فَرَأَيْتُمْ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ»

27- مناظره، بحث واحتجاج، ميان افكار گوناگون لازم است. أَ فَرَأَيْتُمْ ما كُنْتُمْ‌ ...

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص360-361

منابع