آیه 70 سوره یوسف
<<69 | آیه 70 سوره یوسف | 71>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
چون بار آن قافله را مهیا ساخت جام (زرین شاه) را در رحل برادر نهاد و آنگاه از غلامان منادیی ندا کرد که ای اهل قافله، شما بیشک دزدید.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
سقايه: سقى: آب دادن. سقايه: ظرفى كه با آن آب مى دهند . مراد از آن در آيه ، پيمانه است ؛گويى مشربه را پيمانه كرده بودند؛ چنان كه در آيه 72 ، صواع آمده است و به معنى پيمانه مى باشد.
مؤذن: اعلام كننده. اذان و تأذين: اعلام كردن . أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ : اعلام كننده اى اعلام كرد . علم يكى از معانى اذن است . اذان از آن مى باشد .
العير: عير: كاروان. طبرسى فرموده: در اصل كاروانى است كه از خرها تشكيل مىشود. سپس به هر قافله ، عير گفته اند. به نظر راغب ، آن اسم مردان و شتران است..[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ جَعَلَ السِّقايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ «70»
پس چون بارهاى برادران را مجهّز و مهيا ساخت، ظرف آبخورى (گران قيمتى) را در خورجين برادرش (بنيامين) قرار داد، سپس منادى صدا زد؛ اى كاروانيان! قطعاً شما دزد هستيد.
نکته ها
«سقايه» پيمانهاى است كه در آن آب مىنوشند. «رَحْلِ» به خورجين و امثال آن مىگويند كه روى شتر مىگذارند. «عير» به معنى كاروانى كه مواد غذايى حمل مىكنند. «1»
اين چندمين بارى است كه يوسف طرح ابتكارى مىدهد، يك بار بهاى غلّه را در بار برادران گذاشت تا دوباره بازگردند و اين بار ظرف قيمتى را در محموله برادر گذاشت تا او را نزد خود نگاه دارد.
«1». مفردات.
جلد 4 - صفحه 252
حضرت يوسف عليه السلام در مرحلهى قبل بضاعت را توسط غلامان در بار برادران گذارد، «اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِي رِحالِهِمْ» ولى در سفر دوم شخصاً سقايه را در بار بنيامين قرار داد. (چون موضوع سرّى بود). «جَعَلَ السِّقايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ»*
در تفاسير آمده است كه در جلسه دو نفرهاى كه يوسف و بنيامين با هم داشتند، يوسف از او پرسيد آيا دوست دارد در نزد وى بماند. بنيامين اعلام رضايت كرد، ولى يادآور شد كه پدرش از برادران تعهد گرفته كه او را برگردانند. يوسف گفت: من راه ماندن تو را طراّحى مىكنم و لذا با موافقتِ بنيامين اين نقشه كشيده شد.
نظير فيلمها، نمايشها و صحنههاى تئاتر كه افراد در ظاهر و در شكل مجرم و گناهكار احضار و مخاطب مىشوند و يا حتّى شكنجه مىگردند، ولى آنها بخاطر توجيه قبلى و رضايت شخصى و مصلحت مهمترى آن را پذيرا شدهاند.
سؤال: چرا در اين ماجرا به بىگناهانى نسبت سرقت داده شد؟
پاسخ: بنيامين با آگاهى از اين طرح و اتّهام، براى ماندن در نزد يوسف اعلام رضايت كرد و باقى برادران هر چند در يك لحظه ناراحت شدند، ولى بعد از بازرسى از آنها رفع اتهام گرديد.
علاوه بر آنكه كارگزاران از اينكه يوسف خود پيمانه را در ميان بار گذارده «جَعَلَ» خبر نداشتند وبطور طبيعى فرياد زدند: «إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «لا كِذبَ على المصلح» كسى كه براى اصلاح و رفع اختلاف ديگران دروغى بگويد، دروغ حساب نمىشود، و آنگاه حضرت اين آيه را تلاوت فرمودند. «1»
پیام ها
1- گاهى صحنهسازى براى كشف ماجرايى جايز است و براى مصالح مهمتر، نسبت دادن سارق به بىگناهى كه از قبل توجيه شده باشد، مانعى ندارد. «2» «إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير الميزان.
جلد 4 - صفحه 253
2- اگر در ميان گروهى يك نفر خلافكار باشد، مردم تمام گروه را خلافكار مىنامند. «إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم