آیه 6 سوره رعد
<<5 | آیه 6 سوره الرعد | 7>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای رسول ما) کافران پیش از تقاضای آمرزش و احسان (به تمسخر) از تو تقاضای تعجیل در عذاب میکنند؟ در صورتی که چه عقوبتهای عبرتآموز بر امّتان کافر گذشته رسید! و خدا بر ظلم خلق هم بسیار صاحب عفو و مغفرت است و هم صاحب قهر و انتقام سخت است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
مثلات: مثله به معنى عقوبت است ؛ علت اين تسميه ، ميان عقوبت و عمل جانى نوعى تماثل هست و يا عقوبت قومى بر ديگران عبرت و مثل مى گردد . جمع آن ، مثلات است. مراد از آن ، عقوبتها و شايد ، عقوبتهاى شبيه هم است..[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقابِ «6»
وپيش از رحمت ونيكى، به شتاب از تو عذاب وبدى مىخواهند در حالى كه پيش از آنان عذابها بوده است. وهمانا پروردگارت نسبت به مردم با همهستمشان داراى آمرزش است و به يقين پروردگارت سخت كيفر است.
جلد 4 - صفحه 319
نکته ها
«مثلات» جمع «مثله» عذاب وعقوبتى است كه به انسان روى مىآورد.
گاهى عناد و لجاجت به جايى مىرسد كه انسان حاضر است آرزوى هلاكت كند، ولى حقّ را نپذيرد. در قرآن مجيد به نمونههايى از اين نوع روحيّهها اشاره شده است، از جمله:
كافران مىگفتند: «وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ» «1» خدايا! اگر اين قرآن، حقّ و از جانب توست، پس يا از آسمان بر ما سنگ ببار و يا ما را به عذابى دردناك مبتلا نما (كه ما آن را نمىپذيريم).
در جاى ديگر آمده: اگر ما اين قرآن را بر غير عرب (عجم) نازل مىكرديم و پيامبر آن را بر مردم قرائت مىفرمود: «وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ» «2» ايمان نمىآوردند وآن را نمىپذيرفتند.
يا اينكه اهل كتاب به كفّار و بتپرستان مىگفتند: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا» «3» راه شما از راه اسلام بهتر است. در صورتيكه اهل كتاب از مشركان به اسلام نزديكترند، ولى لجاجت، آنها را از ابراز حقّ دور مىداشت.
تعجيل عدّهاى از مردم به نزول قهر الهى، مىتواند به واسطه اين دلايل باشد:
الف: غفلت و فراموشى تاريخ گذشتگان و باور نكردن و بعيد دانستن قهر الهى.
ب: حسادت به داشتههاى ديگران. چنانكه در تاريخ آمده است چون اميرمؤمنان، حضرت على عليه السلام به امامت رسيد، شخصى كه تحمّل اين موضوع را نداشت، آرزوى مرگ كرد كه در شأن نزول سوره معارج بدان اشاره شده است.
ج: احساس بريدگى و يأس و به بنبست كامل رسيدن.
د: استهزا و عدم قبول و پذيرش، حتّى به قيمت جاندادن.
قرآن مىفرمايد: اگر خداوند به جهت گناه و عملكرد بد مردم آنها را فوراً عذاب كند، هيچكس روى زمين باقى نمىماند، امّا او از راه لطف، صبر مىكند تا شايد مردم توبه كنند.
«1». انفال، 32.
«2». شعراء، 198- 199.
«3». نساء، 51.
جلد 4 - صفحه 320
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ... «1» و آيه وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ ... «2»
پیام ها
1- انسان در اثر لجاجت، چنان سقوط مىكند كه حاضر است نابود شود، ولى حقّ را نپذيرد. «وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ»
2- تاريخ پيشينيان، بهترين الگو ونمونه است. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»
3- قهر الهى را شوخى نپنداريد و به نمونههاى گذشته توجّه كنيد. «مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»
4- سنّت خداوند مهلتدادن است و كارى به عجله مردم ندارد. «لَذُو مَغْفِرَةٍ»
5- راه توبه و بازگشت، براى افراد لجوج نيز باز است. لَذُو مَغْفِرَةٍ ... عَلى ظُلْمِهِمْ
6- خداوند، انسانها را با همهى بدىهايى كه از آنها سر مىزند باز دوست دارد. «لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى ظُلْمِهِمْ»
7- لطف خداوند بر قهر او مقدم است. «مَغْفِرَةٍ- الْعِقابِ»
8- خوف و رجا و بيم و اميد، در كنار هم عامل رشد است. «لَذُو مَغْفِرَةٍ- لَشَدِيدُ الْعِقابِ»
9- قهر ولطف الهى از مقام ربوبيّت اوست. «رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ، رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقابِ»
«1». نحل، 61.
«2». فاطر، 45.پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم