آیه 69 سوره نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 69 نساء)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا

مشاهده آیه در سوره


<<68 آیه 69 سوره نساء 70>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و آنان که اطاعت خدا و رسول کنند البته با کسانی که خدا به آن‌ها لطف فرموده یعنی با پیغمبران و صدّیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد، و اینان نیکو رفیقانی هستند.

و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده؛ و اینان نیکو رفیقانی هستند.

و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند، در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته [يعنى‌] با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند.

و هر كه از خدا و پيامبرش اطاعت كند، همراه با كسانى خواهد بود كه خدا نعمتشان داده است، چون انبياء و صديقان و شهيدان و صالحان. و اينان چه نيكو رفيقانند.

و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Whoever obeys Allah and the Apostle—they are with those whom Allah has blessed, including the prophets and the truthful, the martyrs and the righteous, and excellent companions are they!

And whoever obeys Allah and the Apostle, these are with those upon whom Allah has bestowed favors from among the prophets and the truthful and the martyrs and the good, and a goodly company are they!

Whoso obeyeth Allah and the messenger, they are with those unto whom Allah hath shown favour, of the prophets and the saints and the martyrs and the righteous. The best of company are they!

All who obey Allah and the messenger are in the company of those on whom is the Grace of Allah,- of the prophets (who teach), the sincere (lovers of Truth), the witnesses (who testify), and the Righteous (who do good): Ah! what a beautiful fellowship!

معانی کلمات آیه

صديقين: صديق مبالغه صادق است و آن كسى است كه قول و فعل و زندگى و عقيده اش صدق و راست باشد.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: حسن بصرى و سعيد بن جبير و مسروق و قتادة و ربيع و سدى و عامر گويند: كه سبب نزول آيه اين بود كه بعضى از مردم چنين توهم مي‌كردند كه چون انبياء در بالاترين مقام آخرت يعنى اعلى عليين هستند دسترسى به آنان و ديدار و حضور با آنان با وجود بر تقوى و پرهيزكارى و اطاعت از خدا و رسول ميسر نخواهد بود و به همين مناسبت اين آیه نازل گرديد[۳][۴].[۵]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً «69»

و هر كس كه از خدا و پيامبر اطاعت كند، پس آنان (در قيامت) با كسانى همدم خواهند بود كه خداوند بر آنان نعمت داده است، مانند پيامبران، صدّيقان، شهيدان و صالحان و اينان چه همدم‌هاى خوبى هستند.

ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً «70»

اين همه تفضّل از سوى خداست و خداوند براى آگاه بودن بس است.

نکته ها

در سوره‌ى حمد در كنار صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» آمده بود، و اين بار دوم است كه در كنار آيه‌ى صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ» مطرح است. گويا غير از انبيا

جلد 2 - صفحه 102

و شهدا و صدّيقان و صالحان، ديگران بيراهه مى‌روند و راه مسقيم، منحصراً راه يكى از اين چهار گروه است.

در روايات، بهترين نمونه‌ى صدّيقان، امامان معصوم عليهم السلام و صدّيقه، فاطمه‌ى زهرا عليها السلام معرّفى شده است. مراد از «شهدا»، يا كشتگان ميدان جهادند، يا گواهان اعمال در قيامت.

همنشينى با انبيا در دنيا براى همه‌ى پيروان واقعى امكان ندارد، بنابراين مراد آيه همنشينى در آخرت است.

پیام ها

1- قرار گرفتن در راه انبيا و شهدا و داشتن رفقاى خوب، جز با اطاعت از فرمان خدا و رسول به دست نمى‌آيد. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ، فَأُولئِكَ‌ ...»

2- رفيق خوب، انبيا، شهدا، صدّيقان و صالحانند. رفقاى دنيايى را هم بايد با همين خصلتها گزينش كرد. «حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً»

3- اطاعت از رسول، پرتوى از اطاعت خدا و در طول آن است، پس با توحيد، منافاتى ندارد. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ»

4- پاداش اطاعت از پيامبر، همجوارى با همه‌ى انبياست. چون همه يك نورند و يك هدف دارند و اطاعت از يكى، همراه شدن با همه است. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ‌ ... مَعَ‌ ... النَّبِيِّينَ‌»

5- آگاه بودن خدا، بهترين عامل تشويق براى انجام وظيفه است. «بِاللَّهِ عَلِيماً»

6- مقام نبوّت از مقام صدّيقين و شهدا و صالحين بالاتر است (چون نام انبيا قبل از آنها برده شده است). «مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ‌ ...»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً (69)

شأن نزول: آورده‌اند روزى ثوبان رضوان اللّه عليه كه محبّ حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود، به محضر آن سرور حاضر شد به حالت زار و ضعيف. حضرت فرمود: يا ثوبان رنگ تو چرا تغيير كرده و روى تو زرد شده؟

گفت: يا رسول اللّه ديدن جمال نورانى تو را من از عمر خود نشمارم. حال در فكر آنم كه چون وقت اجل رسد و مفارقت ضرورى اتفاق افتد، چه چاره سازم.

و سخت‌تر محنتى آنكه اگر در آخرت اهل نيران باشم، تو را كى بينم و اگر به بهشت روم، به مقام رفيعه تو چگونه رسم؟ حق تعالى شكسته دلان فراق را به مژده وصال مسرور ساخته، اين آيه نازل فرمود:

وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ‌: و هر كه اطاعت كند خداى را در اوامر و نواهى، و رسول او را در احكام و حدود شرعى منقاد و مطيع شود، فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ‌: پس آن گروه، مطيعين خدا و رسول باشند در روز قيامت، با آن كسانى كه انعام فرموده است خداى تعالى ايشان را به فضل و رحمت و احسان خود، مِنَ النَّبِيِّينَ‌: از پيغمبران و رسل و اولوا العزم، وَ الصِّدِّيقِينَ‌: و با راستگويان كه پيش از همه كس تصديق انبيا كرده‌اند، وَ الشُّهَداءِ: و كشتگان راه خدا. مراد شهداء «احدند». و نزد اكثر عام است و شامل جميع شهداء. وَ الصَّالِحِينَ‌: و ستودگان در اعمال و اقوال و افعال، و اقامه نمايندگان‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 498

به صلاح و تقوى، و اينها نيز بر طريق اطلاق واقعند.

تنبيه: در انوار فرمايد: حق تعالى مقربين درگاه خود را در آيه به چهار قسم منقسم گردانيده به حسب منازل ايشان در علم و عمل، و حثّ ساير مردمان را فرموده بر آنكه از ايشان متأخر نشوند: اول- انبيا كه فائزند به كمال علم و عمل و متجاوز به حد كمال و متصاعد به درجه تكميل. دوم- صديقان كه نفوس ايشان يك بار تصاعد مى‌نمايد به مراقى نظر در حجج و آيات، و يك بار به معارج تصفيه و رياضات تا منتهى مى‌شوند به اوج تصديق و مطلع مى‌شوند بر اشياء و اخبار مى‌نمايند از آن بر نهجى كه در نفس الامر است. سيّم- شهدايند كه حرص بر طاعت و جدّ در اظهار حق ايشان را منتهى ساخته به بذل مهج خود در اعلاى كلمه توحيد و اسلام. چهارم- صالحانند كه صرف اعمار خود كرده‌اند در طاعت الهى، و صرف اموال خود نموده‌اند در مرضات سبحانى.

خلاصه آنكه مطيعين خدا و رسول در كتاب و سنت روز قيامت با اين چهار طبقه قرب مقام دارند.

وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً: و چه نيكويند اين جماعت از روى هم‌نشينى. يا در حالتى كه هم‌نشينان باشند، و مى‌تواند كه رفيق بر معنى واحد باشد، يعنى هر يك از اينها نيكو رفيقى‌اند.

تنبيه: در تفسير اهل البيت صلوات اللّه عليهم از امام محمد باقر عليه السّلام مروى است كه: مراد از پيغمبران، محمد مصطفى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است؛ و صديقان، على مرتضى عليه السّلام؛ و به شهيدان، حسن رضا و حسين شهيد كربلا عليه السّلام؛ و صالحان، اولاد حسين بن على از زين العابدين تا امام حسن عسكرى؛ و مراد به حسن اولئك رفيقا حضرت حجة صلوات اللّه عليهم اجمعين مى‌باشد. «1» العياشى ابو بصير از ابى عبد اللّه عليه السّلام روايت نموده كه آن حضرت به‌

«1» مدرك ياد شده، صفحه 66.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 499

من فرمود: يا ابا محمّد لقد ذكركم اللّه فى كتابه. اى ابا محمد، بدرستى كه حق تعالى شما را ياد فرموده در كتاب خود، پس اين آيه تلاوت نمود و فرمود: فرسول اللّه النّبيّون فى الاية و نحن الصّدّيقون و الشّهداء و انتم الصّالحون، فتسمّوا بالصّلاح كما سمّيكم اللّه تعالى. «1» يعنى مراد به نبيين، رسول خدا؛ و مائيم صديقون و شهداء، و شمائيد صالحان. پس به صلاح آراسته شويد و نام برآريد همچنانكه حق تعالى شما را به آن نام نهاده.

در خبر است كه روزى أبو ذر غفارى رضوان اللّه عليه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حديثى روايت مى‌كرد. جمعى آن را باور نداشته، تكذيب نمودند. أبو ذر دلتنگ شد. خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شكايت مكذبان را عرضه داشت. حضرت فرمود: ما اظلّت الخضراء و لا اقلّت الغبراء على اصدق لهجة من أبي ذر آسمان سايه نيفكند و زمين برنداشت كسى را كه راستگوتر از أبي ذر باشد. چون اين كلام ميمنت انجام ادا فرمود، نظر مبارك به امير المؤمنين عليه السّلام افتاد، فرمود: الّا هذا الرّجل المقبل فانّه الصّدّيق الاكبر و الفاروق الاعظم: مگر اين مرد كه رو به ما دارد، پس بدرستى و بتحقيق او صدّيق اكبر و فاروق اعظم مى‌باشد. «2»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً (69)

ترجمه‌

و كسانيكه اطاعت كنند خدا و پيغمبر را پس آنانند با كسانيكه انعام فرموده است خدا بر آنها از پيغمبران و راستگويان و شهيدان و نيكمردان و خوبند آنگروه از جهت رفاقت..

تفسير

كسانيكه اطاعت خدا و پيغمبر را نمودند يا پيغمبرانند يا اولياء خدا كه در اقوال و افعالشان صادق و بكمال علم و معرفت نائلند يا مجاهدين در راه خدايند بجهاد اصغر كه در معركه جنگ كشته شدند يا بجهاد اكبر كه نفس اماره خود را بقوّه عقل كشته‌اند و يا مردان خوب و متدين نيكو سيرت و پسنديده خصلتند و اينها همه‌

جلد 2 صفحه 79

مستغرق نعمت جاويد الهى هستند نهايت آنكه مراتب آنها مختلف و مقامات آنها اعلى و ادنى دارد ولى در عين حال همه با يكديگر دوست و رفيق و مهربانند و هيچكدام از يكديگر كدورت و ملالتى ندارند و چه خوب رفقائى هستند و رفيق مانند صديق بر يكى و جماعت صادق ميشود و در كافى از حضرت باقر (ع) روايت نموده كه اعانت نمائيد ما را بورع همانا كسيكه ملاقات نمايد خدا را با ورع از براى او نزد خداوند مقام وسيعى است و اين آيه را تلاوت فرمودند پس از آن فرمودند از ما است پيغمبر و از ما است صدّيق و از ما هستند شهيدان و از ما هستند نيكوكاران و از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه مؤمنان دو دسته‌اند يك دسته آنانند كه بشروط الهى وفا نموده و لغزشى براى آنها روى نداده و آنها با انبيا و صدّيقين و شهداء و صالحين محشورند و شفاعت مينمايند و كسى شفاعت آنها را نمينمايد و يك دسته آنانند كه لغزشى براى آنها روى داده كه مورد شفاعت خواهند شد و عاقبت آنها بخير است و عياشى از آنحضرت روايت نموده كه خطاب فرمود به بعضى از شيعيان و فرمود شما صالحانيد كه خداوند در اين آيه ياد از شما فرموده پس بزيور صلاح آراسته شويد چنانچه خداوند شما را باين اسم خوانده است و عياشى از حضرت رضا (ع) نقل نموده كه حق خدا است كه دوست ما را رفيق پيغمبران و صدّيقان و شهداء و صالحان قرار دهد و چه خوب رفقائى هستند آنها و در عيون از پيغمبر (ص) روايت نموده كه از براى هر امتى فاروق و صدّيقى است و صديق و فاروق اين امت على بن ابى طالب (ع) است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ مَن‌ يُطِع‌ِ اللّه‌َ وَ الرَّسُول‌َ فَأُولئِك‌َ مَع‌َ الَّذِين‌َ أَنعَم‌َ اللّه‌ُ عَلَيهِم‌ مِن‌َ النَّبِيِّين‌َ وَ الصِّدِّيقِين‌َ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِين‌َ وَ حَسُن‌َ أُولئِك‌َ رَفِيقاً (69)

و كساني‌ ‌که‌ اطاعت‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ كنند اينها ‌با‌ كساني‌ هستند ‌که‌ مشمول‌ نعم‌ الهي‌ هستند ‌از‌ انبياء و صديقين‌ و شهداء و صلحاء و اينها رفقاء خوبي‌ هستند.

مسئله‌اي‌ ‌است‌ مسلم‌ ‌که‌ مثوبات‌ و درجات‌ ‌در‌ بهشت‌ مختلف‌ ‌است‌ ‌هر‌ چه‌ ايمان‌ قوي‌تر و اخلاق‌ نيكوتر و عبادات‌ بيشتر و بهتر ‌باشد‌ درجات‌ بالاتر و مثوبات‌ زيادتر ميشود و ‌اينکه‌ موضوع‌ موجب‌ شبهات‌ و اشكالاتي‌ ‌شده‌: يكي‌ آنكه‌ مسلما درجات‌ و مقامات‌ انبياء خاصه‌ نبينا ‌محمّد‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و اوصياء بالاخص‌ ائمه‌ اطهار و صديقين‌ و شهداء بالاخص‌ صديق‌ اكبر امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و سيد الشهداء ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ و صالحين‌ مثل‌ ‌عبد‌ صالح‌ ابي‌ الفضل‌ العباس‌ ‌از‌ همه‌ بالاتر و كجا دست‌ ساير مؤمنين‌ ‌با‌ ضعف‌ ايمان‌ و قلت‌ عبادات‌ و عدم‌ تزكيه‌ اخلاق‌ بدامن‌ ‌آنها‌ ميرسد و ‌با‌ ‌آنها‌ محشور ميشوند.

اشكال‌ ديگر آنكه‌ ‌اينکه‌ اختلاف‌ درجات‌ باعث‌ حسرت‌ و اندوه‌ اهل‌ بهشت‌ ميشود و ‌در‌ بهشت‌ غم‌ و اندوه‌ نيست‌ وَ نَزَعنا ما فِي‌ صُدُورِهِم‌ مِن‌ غِل‌ٍّ اعراف‌ ‌آيه‌ 43 اشكال‌ سوم‌‌-‌ بسا ميشود پدر ‌در‌ درجات‌ عاليه‌ و پسر ‌در‌ نازله‌ و بالعكس‌، و همچنين‌ زن‌ و شوهر، مادر و فرزند، خواهر و برادر و ارحام‌ و رفقاء و آشنايان‌ و حال‌ آنكه‌ اينها ميخواهند ‌با‌ يكديگر محشور باشند و جدايي‌ باعث‌ حزن‌ اينها ميشود و حل‌ ‌اينکه‌ اشكالات‌ باينست‌ ‌که‌ آخرت‌ ‌در‌ بهشت‌ دار تزاحم‌ نيست‌ ‌در‌ عين‌ حفظ مراتب‌ تمام‌ اهل‌ بهشت‌ ‌با‌ ‌هم‌ محشور و رفت‌ و آمد و مصاحبت‌ و مكالمت‌ دارند مثال‌‌-‌ ‌اگر‌ كسي‌ دعوت‌ ضيافتي‌ بكند و سلطان‌ و تمام‌ هيئت‌ وزراء و علماء اعلام‌ و آيات‌ اللّه‌ العظام‌ و حجج‌ اسلام‌ و اعيان‌ مملكت‌ ‌را‌ دعوت‌ نمايد و مجلس‌ مجللي‌ ترتيب‌ دهد و ‌هر‌ گونه‌ تشريفاتي‌ فراهم‌ نمايد تماما سر يك‌ سفره‌ و ميز ‌با‌ ‌هم‌

جلد 5 - صفحه 130

نهار ‌ يا ‌ شام‌ ميخورند هيچكدام‌ زيادتر ‌از‌ ديگري‌ بهره‌ برداري‌ نميكنند ‌با‌ اينكه‌ شئون‌ و مراتب‌ ‌هر‌ يك‌ بجاي‌ ‌خود‌ محفوظ ‌است‌، ‌پس‌ امري‌ ‌که‌ لازم‌ ‌است‌ اجابت‌ دعوت‌ و دخول‌ ‌در‌ مجلس‌ ضيافت‌ ‌است‌ لذا ميفرمايد مَن‌ يُطِع‌ِ اللّه‌َ وَ الرَّسُول‌َ ‌که‌ اجابت‌ دعوت‌ كند باطاعت‌ اوامر الهي‌ و دستورات‌ ‌رسول‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ضيافتخانه‌ الهي‌ وارد ميشود و پوشيده‌ نباشد ‌که‌ ظاهر ‌آيه‌ شريفه‌ اطاعت‌ جميع‌ اوامر و دستورات‌ ‌است‌ ‌پس‌ ‌اگر‌ ‌در‌ يكي‌ ‌از‌ اوامر ‌ يا ‌ نواهي‌ مخالفت‌ نمود صدق‌ ‌من‌ يطع‌ اللّه‌ و الرسول‌ ‌بر‌ ‌او‌ مشكل‌ ‌است‌ بلكه‌ داخل‌ ‌در‌ ‌من‌ يعص‌ اللّه‌ و الرسول‌ ميشود.

فَأُولئِك‌َ ‌اينکه‌ كساني‌ ‌که‌ اطاعت‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ كردند (‌مع‌ النبيين‌) البته‌ ‌هر‌ امتي‌ ‌با‌ نبي‌ ‌خود‌ و ‌اينکه‌ امت‌ مرحومه‌ ‌با‌ نبي‌ خاتم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌، لذا ‌در‌ اخبار بسيار ‌اينکه‌ جمله‌ تفسير ‌شده‌ بوجود حضرت‌ رسالت‌ و مسلما ‌از‌ باب‌ بيان‌ مصداق‌ اتم‌ ‌است‌ چنانچه‌ (و الصديقين‌) تفسير بامير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌، ‌شده‌ چون‌ صديق‌ اكبر و فاروق‌ اعظم‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ زيارتش‌ ميخواني‌ ‌در‌ مقابل‌ كساني‌ ‌که‌ كذاب‌ مفتري‌ ‌را‌ صديق‌ نام‌ نهادند و طاغوت‌ ‌را‌ فاروق‌ (‌بر‌ عكس‌ نهند نام‌ زنگي‌ كافور) وَ الشُّهَداءِ تفسير ‌شده‌ بحضرت‌ حمزه‌ سيد الشهداء و البته‌ ‌در‌ زمان‌ نزول‌ ‌آيه‌ فرد اتم‌ شهداء ‌اينکه‌ بزرگوار بوده‌ لكن‌ قضيه‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌در‌ كربلا ‌اينکه‌ عنوان‌ خصيصه‌ حسين‌ (ع‌) شد ‌ثم‌ اصحاب‌ ‌آن‌ بزرگوار بالاخص‌ مثل‌ قمر بني‌ هاشم‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ نزد ‌خدا‌ درجه‌اي‌ ‌است‌ ‌که‌ (يغبطها جميع‌ الشهداء) (‌ثم‌ الامثل‌ فالامثل‌) (و الصالحين‌) ‌در‌ بعض‌ اخبار تفسير ‌شده‌ بشيعيان‌ صالح‌ بالجمله‌ ‌اينکه‌ چهار عنوان‌ ‌از‌ باب‌ مثل‌ ‌است‌ و فرد اجلاي‌ اهل‌ بهشت‌ و الا اهل‌ بهشت‌ كلا ‌با‌ ‌هم‌ محشورند نيكان‌ اخيار ابرار ‌از‌ ‌آن‌ درجه‌ اعلا وجود مقدس‌ نبي‌ اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌تا‌ ادني‌ درجه‌ اهل‌ بهشت‌ (اللهم‌ ارزقنا بمحمد و آله‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌) (و حسن‌ اولئك‌ رفيقا) كدام‌ رفيقي‌ ‌است‌ بهتر ‌از‌ ‌محمّد‌ و آل‌ ‌محمّد‌ (ص‌)، اللهم‌ احشرنا معهم‌.

131

برگزیده تفسیر نمونه


آیه 69-

شأن‌ نزول‌:

در مورد نزول این آیه و آیه بعد نقل شده: یکی از صحابه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به نام «ثوبان» که نسبت به آن حضرت، محبت و علاقه شدیدی داشت، روزی با حال پریشان خدمتش رسید، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از سبب ناراحتی او سؤال نمود، در جواب عرض کرد: امروز در این فکر فرو رفته بودم که فردای قیامت اگر من اهل بهشت باشم، مسلما در مقام جایگاه شما نخواهم بود، و اگر اهل بهشت نباشم که تکلیفم روشن است، و بنابراین در هر حال از درک حضور شما محروم خواهم شد، با این حال چرا افسرده نباشم!؟ این دو آیه نازل شد و به این گونه اشخاص بشارت داد که افراد مطیع پروردگار در بهشت نیز همنشین پیامبران و برگزیدگان خدا خواهند بود، سپس پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: به خدا سوگند، ایمان مسلمانی کامل نمیشود مگر این که مرا از خود و پدر و مادر و همه بستگان بیشتر دوست دارد، و در برابر گفتار من تسلیم باشد.

تفسیر:

دوستان بهشتی

در آیات قبل امتیازات مطیعان فرمان خدا را میشمرد این آیه آن را تکمیل کرده، میفرماید: «و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خداوند نعمت خود را بر آنها تمام کرده» (وَ مَن یطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنعَمَ اللّهُ عَلَیهِم).

و همانطور که در سوره حمد، بیان شده است کسانی که مشمول این نعمتند، همواره در جاده مستقیم گام برمیدارند و کوچکترین انحراف و گمراهی ندارند.

سپس در توضیح این جمله اشاره به چهار طایفه کرده، میفرماید: «از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان» (مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِینَ).

1- «انبیاء» و فرستادگان مخصوص پروردگار که نخستین گام را برای هدایت و رهبری مردم و دعوت به صراط مستقیم برمیدارند.

2- «راستگویان» کسانی که هم در سخن راست میگویند و هم با عمل و کردار صدق گفتار خود را اثبات میکنند و نشان میدهند که مدعی ایمان نیستند بلکه به راستی به فرمانهای الهی ایمان دارند.

3- «شهدا» و کشته شدگان در راه هدف و عقیده پاک الهی، و یا افراد برجستهای که روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسانها هستند.

4- «صالحان» و افراد شایسته و برجستهای که با انجام کارهای مثبت و سازنده و مفید و پیروی از اوامر انبیاء به مقامات برجستهای نائل شدهاند.

در پایان میفرماید: «آنها رفیقهای خوبی هستند» (وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً).

از آیه فوق این حقیقت به روشنی استفاده میشود که موضوع معاشران خوب و همنشینهای با ارزش به قدری اهمیت دارد که حتی در عالم آخرت برای تکمیل نعمتهای بهشتی این نعمت بزرگ به «مطیعان» ارزانی میگردد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  3. صاحبان روض الجنان و مجمع البيان گويند: اين آيه درباره ثوبان مولى رسول الله نازل گرديد كه علاقه شديدى به رسول خدا صلى الله عليه و آله داشت به قسمى كه درباره ديدار پيامبر كم صبر بود در يكى از روزها رنگ صورت وى تغيير يافته و جسم او لاغر شده بود پيامبر وقتى او را به اين حال ديد، فرمود: اى ثوبان تو را چه شده است؟ كه رنگ پريده و لاغر شده اى. عرض كرد: يا رسول الله مريض نيستم و دردى هم ندارم ولى گاهى كه شما را نمى بينم بر من سخت مي‌گذرد و در اين انديشه ام كه در آخرت شما را نخواهم ديد زيرا جايگاه شما در اعلى عليّين است و مرا بدان جا دسترسى نيست و در اين فكرم كه اگر شما را در آخرت نبينم به من چه خواهد گذشت سپس اين آيه نازل گرديد، - قتادة و مسروق الاجدع گويند كه اصحاب پيامبر گفتند: سزاوار نيست يا رسول اللّه در دنيا ما از تو جدا باشيم و تو را نبينيم و در آخرت همچون جايگاه تو در بالاترين درجات است لذا از ديدار تو محروم مي‌باشيم و اين آية نازل گرديد.
  4. صاحب كشف الاسرار گويد: اين آيه درباره عبدالله بن زيد بن عبد ربّه الانصارى الخزرجى كه سخت رسول خدا صلی الله علیه و آله را دوست مي‌داشت، نازل گرديد روزى نزد پيامبر آمد و گفت: يا رسول الله ما جز ديدار تو آرزو و نصيبى در دنيا نداريم و نيز از وى نقل كرده و گويند كه گفت: گاهى اتفاق افتاده كه گرسنه بودم و دست به طعام برده بودم و در آن ميان پيامبر در ياد من مى افتاد، نمى توانستم آن طعام را بخورم مگر اين كه طعام را مى گذاشتم و به ديدار رسول خدا صلی الله علیه و آله مى شتافتم و گويد كه به خود پيامبر گفتم: يا رسول الله هر وقت وجود شما در يادم مى آيد، شتابانه به ديدار شما مى شتابم سپس گفتم: يا رسول الله فردا كه در بهشت خواهى بود ما تو را چگونه مى توانيم ببينيم و اين آيه در جواب او نازل گرديد، گويند: روزى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از دنيا رفت خبر به عبدالله رسيد از كثرت تأثر دست به دعا برداشت و گفت: خدايا بعد از دوست خود نمى توانم كسى را ببينم و نمي‌خواهم كه چيزى را ببينم از تو مي‌خواهم كه مرا كور نمائى، - طبرانى و ابن مردويه در تفسير خود حكايت مزبور را بدون ذكر نام كسى روايت نموده اند و در تفسير ابن ابى‌حاتم از عكرمة نقل شده كه حكايت مزبور مربوط به جوانى بوده است چنان كه در تفسير طبرى نيز از سعيد بن جبير و مسروق و ربيع و قتادة و سدى روايت شده است.
  5. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 217.

منابع