آیه 67 سوره زخرف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<66 آیه 67 سوره زخرف 68>>
سوره : سوره زخرف (43)
جزء : 25
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

در آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمنند به جز متقیان.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

On that day, friends will be one another’s enemies, except for the Godwary.

معانی کلمات آیه

  • اخلاء: خلّه (بضم اول): دوستى و مودت خالص. خليل: دوست. جمع آن اخلاء است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «66»

آيا جز قيامت را انتظار مى‌برند كه ناگهان به سراغشان آيد در حالى كه بى خبرانند.

الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ «67»

دوستانِ (امروز)، در آن روز با يكديگر دشمن‌اند، جز اهل تقوا.

نکته ها

حال كسانى‌كه بر اساس غير تقوا، دوستانى انتخاب كرده‌اند، در قيامت چنين است:

- پشيمانى و حسرت كه چرا با او دوست شدم. «يا وَيْلَتى‌ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا» «2» واى بر من! اى كاش فلانى را دوست خود بر نمى‌گزيدم.

- دوستان هيچ نقشى براى كمك به يكديگر ندارند. «وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً» «3»

- دوستان، دشمن يكديگر مى‌شوند. «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» (آيه مورد بحث)

- به يكديگر لعنت خواهند كرد. «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» «4»

- از يكديگر فرار مى‌كنند. «يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ» «5»

«1». زخرف، 61.

«2». فرقان، 28.

«3». معارج، 10.

«4». اعراف، 38.

«5». عبس، 34- 36.

جلد 8 - صفحه 472

- گناهان خود را به گردن يكديگر مى‌اندازند. «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» «1»

- از يكديگر برائت دارند. «يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ» «2»

پیام ها

1- وقوع قيامت ناگهانى است و زمان آن بر كسى معلوم نيست. «بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ»

2- تمام دوستى‌هايى كه بر اساس تقوا نباشد، به دشمنى تبديل مى‌شود. الْأَخِلَّاءُ ... عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ‌

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص48

منابع