آیه 63 سوره نور
<<62 | آیه 63 سوره نور | 64>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای مؤمنان) شما دعای رسول (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) و ندا کردن او را مانند ندای بین یکدیگر (بدون حفظ ادب مقام رسالت) قرار مدهید (یا دعای او را مانند دعای خود نامستجاب مپندارید)، خدا به حال آنان که (برای سرپیچی از حکمش) به یکدیگر پناه برده و از میان شما رخ پنهان میدارند آگاه است. پس باید کسانی که امر خدا را مخالفت میکنند و از آن روی میگردانند بترسند که مبادا به فتنهای بزرگ (تسلط سلطان جور) یا عذاب دردناک دیگر (مانند قتل و اسارت) گرفتار شوند.
دعوت پیامبر را [به ایمان، عمل صالح و امور اجتماعی] در میان خود مانند دعوت بعضی از شما از بعضی دیگر قرار ندهید، خدا کسانی از شما را که برای [بی اعتنایی به دعوت پیامبر] با پنهان شدن پشت سر دیگران آهسته از نزد او بیرون می روند می شناسد. پس باید کسانی که از فرمانش سرپیچی می کنند، برحذر باشند از اینکه بلایی [در دنیا] یا عذابی دردناک [در آخرت] به ایشان رسد.
خطاب كردن پيامبر را در ميان خود، مانند خطاب كردن بعضى از خودتان به بعضى [ديگر] قرار مدهيد. خدا مىداند [چه] كسانى از شما دزدانه [از نزد او] مىگريزند. پس كسانى كه از فرمان او تمرّد مىكنند بترسند كه مبادا بلايى بديشان رسد يا به عذابى دردناك گرفتار شوند.
آنچنان كه يكديگر را صدا مىزنيد، پيامبر را صدا مزنيد. خدا مىداند چه كسانى از شما در پناه ديگرى خود را پنهان مىسازند و آهسته آهسته بيرون مىروند. آنان كه از فرمان او سرپيچى مىكنند بايد بترسند كه مباد به آنها فتنهاى يا عذابى دردآور برسد.
صدا کردن پیامبر را در میان خود، مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهی؛ خداوند کسانی از شما را که پشت سر دیگران پنهان میشوند، و یکی پس از دیگری فرار میکنند میداند! پس آنان که فرمان او را مخالفت میکنند، باید بترسند از اینکه فتنهای دامنشان را بگیرد، یا عذابی دردناک به آنها برسد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- يتسللون: خارج مىشوند به طور مخفى. سلل كشيدن با نرمى مانند كشيدن شمشير از غلاف و موى از خمير. على هذا تسلّل خارج شدن به آرامى و پنهانى است.
- لواذا: پناه بردن «لاذ يلوذ لواذا» آن در آيه به معناى ملاوذين است، يعنى در پناه هم خارج مىشوند.[۱]
نزول
از طریق ضحاک از ابن عباس روایت شده که مسلمین هنگامى که پیامبر را صدا میزدند و یا با او تکلم مینمودند، وى را به یا محمد و یا ابا القاسم صدا میزدند سپس این آیه نازل گردید و به آنها دستور داد که در موقع بر خوردن به پیامبر او را به یا نبىالله و یا رسول الله صدا بزنند.[۲]
و گویند وقتى که دختر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام پدر بزرگوارش را میخواند به یا رسول الله خطاب مینمود.[۳]
ابومنصور زید بن طاهر و بشار البصرى بعد از هفت واسطه از امام حسین علیهالسلام و ایشان از مادر گرامى خود حضرت صدیقه کبرى علیهاالسلام نقل نمایند که فرمود: بعد از نزول این آیه نزد پدر بزرگوارم رفتم، خواستم مطابق معمول وى را به (یا اباه) خطاب نمایم ولى به این جمله خطاب نکرده بلکه به (یا رسول الله) خطاب کردم. پیامبر فرمود: اى دختر عزیز من این آیه درباره تو اهل تو نازل نشده زیرا تو از منى و من از تو بلکه این آیه درباره کسانى که ادب و احترام را مراعات نمى کنند، نازل گردیده و اگر تو مرا به کلمه (یا اباه) صدا بزنى من بیشتر خوشحال میشوم و قلب من خشنودتر میگردد سپس بر روى من بوسه زد.[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِواذاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «63»
آن گونه كه يكديگر را صدا مىزنيد پيامبر را صدا نزنيد. خدا مىداند چه كسانى از شما مخفيانه و با پنهان شدن پشت سر ديگرى از صحنه مىگريزد. پس كسانى كه از فرمان او سرپيچى مىكنند، بايد از اين كه فتنهاى دامنشان را بگيرد، يا به عذاب دردناكى گرفتار شوند، بترسند.
نکته ها
«تسلل»، خارج شدن پنهانى و «لواذ» پنهان شدن پشتسر ديگرى است كه اين كار منافقان بود.
در مورد معناى اين آيه، چهار احتمال وجود دارد:
1- پيامبر را مثل ديگران، به اسم صدا نزنيد. در روايت مىخوانيم: «يا محمّد»، «يا ابالقاسم» نگوييد، بلكه «يا رسول اللّه» و «يا نبىّ اللّه» بگوييد. «1» در روايت ديگر آمده است كه اين آيه دربارهى جانشينان معصوم آن حضرت نيز جريان دارد. «2»
2- پيامبر را مثل ديگران، با صداى بلند صدا نزنيد. «3» 3- دعوت پيامبر را مثل دعوت ديگران نشمريد. اگر پيامبر صلى الله عليه و آله شما را به كارى مثل رفتن به جبهه و خواندن نماز دعوت كرد، حتماً اطاعت كنيد و دعوت او را ساده نگيريد.
4- دعاى پيامبر را مثل ديگران ندانيد، نفرين و دعاى پيامبر مستجاب است، مواظب باشيد. «4»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». بحار، ج 23، ص 301.
«3». تفسير مجمعالبيان.
«4». تفسير كبير فخررازى.
جلد 6 - صفحه 220
پیام ها
1- رهبرى الهى، حريم دارد. هم نام او را با احترام ببريد و هم با تمام وجود تسليم او باشيد. لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ ...
2- ساده گرفتن پيامهاى رهبر و بىتوجّهى به آنها، فتنه و عذاب به دنبال دارد.
فِتْنَةٌ أَوْ ... عَذابٌ أَلِيمٌ
3- مخالفت فرمان خدا و رسول، يا فتنهى دنيوى به دنبال دارد يا كيفر اخروى.
يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ ... فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِواذاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (63)
بعد از آن جميع مكلفين را امر مىفرمايد:
لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ: قرار ندهيد خواندن پيغمبر را ميان خود، كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً: مثل خواندن بعض شما بعض ديگر را.
«1». تفسير على بن ابراهيم قمى، ج 2، ص 110 و نيز تفسير برهان، ج 3، ص 153.
«2». سوره نساء، آيه 80.
جلد 9 - صفحه 292
مفسرين را در بيان آن چند وجه است:
وجه 1- نخوانيد و ندا نكنيد پيغمبر را مانند ندا كردن شما يكديگر را، يعنى چنانكه شما يكديگر را به اسم و لقب صدا زنيد، پيغمبر را نيز به اسم و لقب خطاب منمائيد و نگوئيد: يا محمد صلّى اللّه عليه و آله يا ابا القاسم، بلكه بگوئيد: يا رسول اللّه، يا نبىّ اللّه. «1» بنابراين آيه شريفه بيان تعظيم و تفخيم شأن حضرت نبوى باشد، و اين وجه اصح و اقوى است؛ چنانچه حضرت باقر عليه السّلام در تفسير اين آيه فرمايد: لا تقولوا يا محمدّ و يا ابا القاسم لكن قولوا يا نبىّ اللّه و يا رسول اللّه. «2».
در مناقب از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه حضرت فاطمه سلام اللّه عليها گويد: زمانى كه اين آيه نازل شد، ترسيدم از آنكه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله را «يا ابة» گويم، پس بودم من كه مىگفتم: يا رسول اللّه.
پس اعراض فرمود از من يك مرتبه و دو مرتبه و سه مرتبه، بعد پيش آمد و فرمود:
اى فاطمه، بدرستى كه آيه نازل نشده در حق تو و نه در اهل تو و نه در نسل تو، تو از منى و من از تو هستم، اينست و جز اين نيست كه نازل شده در حق اهل جفا و غلظت از قريش كه صاحب نخوت و تكبرند؛ بگو مرا يا ابة، زيرا آن زنده سازد قلب راى و خشنود نمايد پروردگار را. «3» وجه 2- مراد از دعا، دعوت آن حضرت و امر او باشد، يعنى امر پيغمبر را مانند امر بعض از شما به بعضى ديگر قرار ندهيد، زيرا امر آن حضرت واجب و لازم است بر شما به قرينه «فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ».
وجه 3- بلند نكنيد صداى خود را در خواندن آن حضرت.
وجه 4- حذر كنيد دعاى پيغمبر را بر شما، زير دعاى آن حضرت مستجاب و محقق باشد نه مثل دعاهاى شما.
«1». تفسير ابو الفتوح رازى، ج 8، ص 247.
«2». تفسير ابو الفتوح رازى، ج 8، ص 247.
«3». تفسير برهان، ج 3، ص 154 و نيز تفسير صافى، ج 3، ص 451.
جلد 9 - صفحه 293
قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِواذاً: بتحقيق مىداند خدا كسانى را كه خارج مىشوند يكى يكى از شما در حالتى كه پناه مىبرند بعضى به بعضى و پنهان مىشوند به هم. ابن عباس نقل نموده كه دشوار مىآمد بر منافقين خطبه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در روز جمعه، پس پناه مىبردند به بعض اصحاب و خارج مىشدند از مسجد به پنهانى بدون استيذان؛ آيه شريفه در شأن آنها نازل شد و در آن اشاره است به تهديد مجازات: «1» فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ: پس بايد بترسند و بيانديشند آنانكه مخالفت مىكنند و اعراض نمايند از امر پيغمبر يا امر خدا. أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ:
اينكه برسد ايشان را فتنه يعنى بليهاى كه ظاهر كند آنچه در قلبهاى ايشان است از نفاق، يا برسد ايشان را عقوبتى در دنيا. أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ: يا برسد ايشان را عذابى دردناك در آخرت.
تنبيه: آيه شريفه تهديد و وعيد بزرگى است نسبت به كسانى كه مخالفت كنند و اعراض نمايند از فرامين الهى و دستورات حضرت رسالت پناهى كه حذر كنند از آنكه به سبب مخالفت، مورد سخط سبحانى واقع شوند و ناگهان عذاب قهر الهى آنها را فرا گيرد كه پشيمانى در آن موقع سودى نخواهد داشت. بنابراين عاقل را لازم است كه انديشه نمايد از نافرمانى خداى تعالى. و اگر اتفاقا خطائى از او سرزند، آن را به توبه و تدارك محو نمايد، و مبادا غفلت او را دريابد و بواسطه غرور و هواى نفس و شهوات و دنيا، بكلى فراموش نمايد؛ زيرا در نامه عمل ثبت، و جزا و پاداش آن محقق باشد، و از حكومت عدل الهى فرار و گريزگاهى نخواهد بود؛ نعوذ باللّه.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (62) لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِواذاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (63) أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ وَ يَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (64)
ترجمه
جز اين نيست كه مؤمنان آنانند كه گرويدند بخدا و رسولش و چون باشند با او بر كارى جمع آورنده نميروند تا آنكه دستور خواهند از او همانا آنانكه دستور خواهند از تو آنگروه آنانند كه ميگروند بخدا و رسولش پس چون رخصت خواستند از تو براى بعضى كارهاشان پس رخصت ده به هر كه خواهى از ايشان و آمرزش خواه براى ايشان از خدا همانا خدا آمرزنده مهربانست
قرار ندهيد خواندن رسول را ميانتان چون خواندن برخى از شما برخى را بتحقيق ميداند خدا آنانرا كه ميروند آهسته و پنهان از شما به پناه يكديگر پس بايد بترسند آنانكه مخالفت ميورزند از فرمانش كه برسد آنها را بلائى يا برسد آنها را عذابى دردناك
آگاه باشيد همانا خدا را است آنچه در آسمانها و زمين است بتحقيق ميداند آنچه را شما بر آنيد و روزى را كه برگردانيده ميشوند بسوى او پس خبر ميدهد آنانرا بآنچه كردند و خدا بهر چيزى دانا است.
تفسير
خداوند تبارك و تعالى پس از بيان شمهئى از آداب معاشرت اهل ايمان با يكديگر آداب معاشرت ايشانرا با پيغمبر اكرم بيان فرموده باين تقريب كه اهل ايمان كامل منحصرند در كسانيكه از صميم قلب باور كردند توحيد خدا و نبوت محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم رسول او را و علامت آن آنستكه وقتى با آنحضرت در محلى براى امرى از امور اجتماعى باشند بيرون نروند از جماعت تا اذن بگيرند از او آن كسانيكه اذن ميگيرند از پيغمبر آن جماعت كسانى هستند كه ايمان بخدا و پيغمبرش دارند نه غير ايشان پس وقتى كه اذن خواستند از تو اى پيغمبر كه خارج شوند از محل اجتماع براى بعضى از امور لازمه خودشان اذن بده بهر كس بخواهى و صلاح بدانى از ايشان و چون اين بيرون رفتن خالى از تقصير يا قصورى نيست طلب مغفرت نما از خدا براى آنها كه خدا آمرزنده و مهربان است قمى ره فرموده نازل شد در باره قومى كه چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم جمع ميفرمود آنها را براى امرى از امور كه فرمانى بآنها بدهد يا بجهاد بفرستد متفرق ميشدند بدون اذن لذا خداوند آنها را نهى فرمود از اين امر و ظاهرا امر جامع امرى است كه بدون اجتماع صورت نپذيرد و نفع آن راجع بعموم باشد مانند جمعه و جماعت و
جلد 4 صفحه 55
جهاد و مشورت و امثال اينها از امور اجتماعى هر چه باشد كه مسلمانان بعد از اعلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم بحضور بايد حاضر شوند و تا آخر باشند كه تكليف آنها معلوم شود و نبايد قبل از اخذ تصميم بدون اجازه آنحضرت متفرق گردند كه آن علامت نفاق و بى اعتنائى باصلاح امور مسلمانان است و لذا استيذان با آنكه آنهم چندان حسنى ندارد چون ترجيح امر انفرادى دنيوى است بر امر اجتماعى اخروى مگر آنكه براى امر ضرورى اهمّى باشد علامت ايمان بخدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم قرار داده شده براى آنكه هر چه باشد بهتر از كفر و نفاق است و چون محتمل است در واقع براى امر ضرورى مهمى ناچار از بيرون رفتن باشند به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم دستور داده شده كه بهر كس بخواهد و احراز فرمايد واقعا معذور از توقف است رخصت خروج بدهد و از خدا بخواهد كه از تقصير يا قصور او بگذرد و نيز قمى ره فرموده كه نازل شد در باره حنظلة بن ابى عيّاش كه شب زفافش مصادف شده بود با شبى كه فرداى آن بايد مسلمانان در احد جنگ نمايند پس از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم اجازه خواست كه شب را بماند و خداوند اين آيه را نازل فرمود و به پيغمبر رخصت داده شد كه بهر كس بخواهد اذن بدهد و شب را نزد اهلش بسر برد و صبح جنب بود كه در جنگ شركت نمود و شهيد شد پس پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود ديدم ملائكه را كه غسل ميدادند حنظله را در بين آسمان و زمين و از آنروز ملقّب شد حنظله بغسيل الملائكه و ظاهرا اين دو شأن نزول هم چون با يكديگر منافاتى ندارند مانند آيه سابقه راجع بصدر و ذيل اين آيه است و راجع بآيه بعد در مناقب از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه حضرت زهرا سلام اللّه عليها فرمود چون نازل شد اين آيه من ترسيدم از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم كه باو يا ابه يعنى اى پدر بگويم پس يا رسول اللّه ميگفتم و چند مرتبه گفتم و پيغمبر اعراض فرمود بعد رو كرد بمن و فرمود اى فاطمه اين آيه در باره تو و اهلت و نسلت نازل نشده تو از منى و من از توام جز اين نيست كه نازل شده است در اهل جفاء و غلظت از قريش صاحبان گردنكشى و تكبر بگو يا ابه آن گفتار تو بيشتر زنده ميكند قلب مرا و زيادتر خوشنود مينمايد خدا را و قمى ره نقل فرموده كه نخوانيد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم را چنانچه ميخوانيد بعضى از شما بعضى را و از امام باقر عليه السّلام
جلد 4 صفحه 56
نقل شده كه مراد آنستكه نگوئيد يا محمد و نه يا ابا القاسم ولى بگوئيد يا نبى اللّه و يا رسول اللّه ولى بعضى گفتهاند مراد آنستكه قرار ندهيد دعوت و احضار پيغمبر شما را براى امر اجتماعى مانند دعوت بعضى از شما بعضى را چون تخلف از فرمان او تخلف از فرمان خدا است خدا ميداند و ميشناسد اشخاصى را كه بتدريج و مخفيانه از شما در پناه و به تبع يكديگر از مجمع بدون اذن خارج ميشويد چون تسلّل خروج در خفيه و آهسته است و لو اذا مصدر است كه در موضع حال قرار گرفته يعنى بيرون ميروند مخفيانه و بتدريج در حاليكه جاى دادهاند خودشان را در پناه يكديگر يا در پناه كسانيكه اذن گرفتهاند بى اذن پس بايد حذر كنند و بترسند كسانيكه مخالفت و اعراض مينمايند از امر خدا كه فرمان پيغمبر او است از آنكه برسد آنها را محنت و بليّتى در دنيا كه ظاهر شود نفاقشان و رسوا و خوار گردند يا برسد آنها را عذاب اليم قتل يا آتش جهنم و در جوامع فتنه بتسلط سلطان جائر و عذاب اليم بعقوبت اخروى از امام صادق عليه السّلام تفسير شده و آگاه باشيد كه مملوك و مخلوق حق است هر موجودى كه در آسمانها و زمين وجود دارد و خالق آنها اطلاع كامل بر ضمائر و سرائر آنها دارد از نفاق و وفاق و تجافى از تكليف و استقامت در آن و بر روز رجوع و بازگشت همه كه به پيشگاه او است براى جزاى اعمالشان از خير و شر پس آگاه ميكند آنها را باعمال خودشان و توابع آن از ثواب و عقاب و چيزى بر او مخفى و پوشيده نخواهد بود در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه حفظ كنيد اموال و فروج خودتان را بتلاوت سوره نور و حفظ كنيد بآن زنهاى خودتان را همانا كسيكه مداومت نمايد بقرائت آن در هر روز يا در هر شب زنا نميكند احدى از اهل خانهاش هرگز تا بميرد و بعد از مردن مشايعت ميكند او را هفتاد هزار ملك كه تمام استغفار ميكنند براى او از خدا تا داخل شود در قبر و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه زنها را در بالاخانهها جا ندهيد و بآنها خط نياموزيد و بياموزيد بآنها بافتن و سوره نور را و الحمد للّه اولا و آخرا و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 4 صفحه 57
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لا تَجعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَينَكُم كَدُعاءِ بَعضِكُم بَعضاً قَد يَعلَمُ اللّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُم لِواذاً فَليَحذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَن أَمرِهِ أَن تُصِيبَهُم فِتنَةٌ أَو يُصِيبَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ (63)
قرار ندهيد دعوت رسول را بين خودتان مثل دعوت بعض شما بعض ديگر را محققا خدا ميداند كساني را از شما که از خدمت رسول بطور خفا بيرون ميروند بدون استيذان به پناهگاه، پس بايد حذر كنند كساني که مخالفت ميكنند اوامر رسول را اينکه که اصابت كند آنها را بلائي يا اصابه كند آنها را عذاب دردناكي.
(لا تَجعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَينَكُم كَدُعاءِ بَعضِكُم بَعضاً) اينکه جمله را مفسرين چند وجه تفسير كردهاند لكن آنچه به نظر ميرسد و شاهد خبري دارد اينست که رسول را به اسم صدا نزنيد نگوئيد يا محمّد يا إبن عبد اللّه يا ابا القاسم چنانچه يكديگر را ميخوانيد بلكه به القاب شريفه يا رسول اللّه يا نبي اللّه، يا خيرة خلق اللّه
جلد 13 - صفحه 567
يا صفوة اللّه يا حبيب اللّه و امثال اينها و شاهد بر اينکه معني است حديثي که سيد رضي (قده) در كتاب (مناقب الفاخرة في العترة الطاهرة) مسندا از صديقه طاهره نقل فرمود. که موقعي که امير المؤمنين عليه السلام اينکه آيه شريفه را براي صديقه طاهره تلاوت فرمود و حضرت صديقه قبل از نزول اينکه آيه پدر بزرگوارش را يا ابتاه خطاب ميكرد.
پس از نزول يا رسول اللّه خطاب كرد حضرت فرمود اينکه آيه نسبت به شما نيست شما همان يا ابتاه بگوئيد قلب من خوشنود ميشود، اينکه آيه راجع به كساني است که اهل جفاء هستند.
سپس صورت مرا بوسيد و آب دهان مبارك را به صورت من ماليد ديگر احتياج به عطر پيدا نكردم.
(قَد يَعلَمُ اللّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُم لِواذاً) سلة خروج شيئي است از شيئي به لينت و ملايمت و تدريجا از اينکه جهت اولاد و احفاد را سلاله ميگويند، سلالة النبيين، سلالة الأئمه، سلالة السادات و نحو اينها و در اينجا مراد خروج آنها است واحدا واحدا از ميدان جنگ بطور خفا يا از پاي خطبه پيغمبر يا از مجمع جماعت و نحو اينها بدون استيذان و بيك پناه گاهي پناه ميبرند.
(فَليَحذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَن أَمرِهِ) اوامر رسول اللّه واجب الاطاعة است و عين اطاعة اللّه است و مخالفت او مخالفة اللّه است چنانچه اطاعت اوصياء عين اطاعت رسول و اطاعت خداوند است.
(أَن تُصِيبَهُم فِتنَةٌ) بليات و مصائب دنيوي.
(أَو يُصِيبَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ) در آخرت به عقوبات الهي.
568
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 63)- سپس دستور دیگری در ارتباط با فرمانهای پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله بیان کرده، میگوید: صدا کردن پیامبر را در میان خود، مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهید» (لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً).
او هنگامی که شما را برای مسألهای فرا میخواند حتما یک موضوع مهم الهی و دینی است، باید آن را با اهمیت تلقی کنید، و بطور جدی روی آن بایستید، که فرمانش فرمان خدا و دعوتش دعوت پروردگار است.
سپس ادامه میدهد، «خداوند کسانی از شما را که (برای جدا شدن از برنامههای مهم پیامبر) پشت سر دیگران پنهان میشوند، و یکی پس از دیگری فرار میکنند میداند» و میبیند (قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِینَ یَتَسَلَّلُونَ مِنْکُمْ لِواذاً).
«پس آنها که فرمان او را مخالفت میکنند باید بترسند از این که فتنهای دامنشان را بگیرد، یا عذاب دردناک به آنها برسد» (فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.