آیه 62 سوره کهف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبًا

مشاهده آیه در سوره


<<61 آیه 62 سوره کهف 63>>
سوره : سوره کهف (18)
جزء : 15
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

پس چون که از آن مکان بگذشتند موسی به شاگردش گفت: چاشت ما را بیاور که ما در این سفر رنج بسیار دیدیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

So when they had passed on, he said to his lad, ‘Bring us our meal. We have certainly encountered much fatigue on this journey of ours.’

معانی کلمات آیه

غدائنا: غداء (با دال مهمله): صبحانه «الغداء: طعام الغداة».

نصب: (بر وزن شرف) رنج و خستگى.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقِينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً «62»

پس همين كه (از كنار دريا) گذشتند، موسى به جوان (همراه) خود گفت: غذاى چاشت ما را بياور، به راستى كه از اين سفر رنج بسيار ديده‌ايم.

قالَ أَ رَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَ ما أَنْسانِيهُ إِلَّا الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَ اتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَباً «63»

(آن جوان) گفت: آيا به ياد دارى وقتى كه به صخره پناه برديم و من (پريدن) ماهى (به دريا) را فراموش كردم (كه براى تو بگويم) و كسى جز شيطان آن را از ياد من نبرد، تا آن را يادآورى كنم. و (در كمال) شگفتى ماهى راه خود را در دريا پيش گرفت (و رفت).

جلد 5 - صفحه 197

نکته ها

«غداء» به غذاى صبح و «عشاء» به غذاى شب گفته مى‌شود.

به فرموده‌ى امام صادق عليه السلام، حضرت موسى در سه نوبت از گرسنگى به خدا شكايت كرد:

اوّل: پس از آنكه براى دختران شعيب آب آورد و به گوسفندان آنان كمك كرد، به گوشه‌اى رفت و گفت: پروردگارا! براى خيرى كه بر من نازل كنى نيازمندم. «1»

دوّم: در اين آيه. «2»

سوّم: آنجا كه از اهل روستا غذا خواستند و آنها ندادند، به خضر اعتراض كرد كه چرا براى مردمى كه غذا به ما ندادند، رايگان كار مى‌كنى؟ «3»

وعده‌گاه موسى و خضر نشانه‌اى داشت و آن اينكه آن ماهى كه غذاى موسى و همراهش بود، از ظرف غذا به دريا برود. وقتى به محلّ قرار رسيدند و ماهى به دريا پريد، همراه موسى فراموش كرد آن را به موسى بگويد. چون مقدار زيادى راه رفتند، همراه موسى ماجرا را نقل كرد. مقدار اضافه‌ى راه را برگشتند و در همان محلّ، خضر را ديدار كردند.

حضرت موسى عليه السلام چهار سفر داشت:

1- سفر هَرب. «فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ» «4»

2- سفر طَلب. «فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ» «5»

3- سفر طرَب. «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‌ لِمِيقاتِنا» «6»

4- سفر تَعب. «لَقَدْ لَقِينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً» «7»

پیام ها

1- از آداب سفر، داشتن همسفر وتدارك غذا است. «آتِنا غَداءَنا» «8»


«1». قصص، 24.

«2». تفسير نورالثقلين.

«3». كهف، 77.

«4». شعراء، 21.

«5». قصص، 30.

«6». اعراف، 143.

«7». تفسير كشف‌الاسرار.

«8». همچنان كه اصحاب كهف نيز پول نقد همراه داشتند. «فابعثوا بورقكم هذه» كهف، 19.

جلد 5 - صفحه 198

2- در راه تحصيل علم و معرفت و رسيدن‌به آرمان‌ها، پيامبران نيز سختى‌ها را متحمّل شده‌اند. «لَقِينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً»

3- شياطين، مانع ملاقات و همراهى موسى وخضرها هستند و به همين دليل همراه موسى را به فراموشى انداختند. «ما أَنْسانِيهُ إِلَّا الشَّيْطانُ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع