آیه 61 سوره بقره
<<60 | آیه 61 سوره بقره | 62>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (به یاد آرید) وقتی که به موسی اعتراض کردید که ما بر یک نوع طعام صبر نخواهیم کرد، از خدای خود بخواه تا برای ما از زمین نباتاتی برآورد مانند سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز. موسی گفت: آیا میخواهید غذای بهتری را که دارید به پستتر از آن تبدیل کنید؟ (حال که تقاضای شما این است) به شهر مصر فرود آیید که در آنجا آنچه درخواست کردید مهیّاست. و بر آنها ذلّت و خواری مقدّر گردید، و چون دست از ستمکاری و عصیان برنداشته و به آیات خدا کافر میگشتند و انبیا را به ناحق کشتند دیگر بار به خشم و قهر خدا گرفتار شدند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
بقل: سبزى.
قثاء: خيار. ظاهرا خيار معمولى نيست بلكه شبيه به آن است. در اقرب الموارد گويد: «... نوع من الفاكهة يشبه الخيار» شايد مراد خيار چنبر باشد كه خيارى است شيار دار.
فوم: فوم به معنى: گندم، نخود، سير و غيره آمده است.
عدس: دانه اى است معروف و خوردنى.
بصل: پياز.
مصر: شهر. اصل آن به معنى حد و مرز است. شهر را از آن مصر گويند كه ممصور و محدود است و نيز نام مملكت قبطى ها است.
مسكنة: درماندگى. اصل آن سكون به معنى آرام گرفتن پس از حركت است، راغب ترجيح داده كه ميم آن زائد باشد. آل عمران/ 112.
باءو: بوء در اصل به معنى مساوات است چنان كه بيضاوى و راغب گفته است، مجمع البيان آن را از زجاج نقل كرده و عبادة بن صامت گويد: خدا انفال را مال پيغمبرش كرد «فقسمها بينهم على بواء» ولى آن حضرت ميان يارانش مساوى قسمت كرد. معنى آن را رجوع نيز گفته اند، ولى معناى اول با آيات قرآن بهتر مى سازد لازم است آن را با هم شدن و قرين شدن معنى كرد. (قاموس قرآن) [۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«61» وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ
و (نيز بخاطر آوريد) زمانى كه گفتيد: اى موسى! ما هرگز يك نوع غذا را تحمّل نمىكنيم، پس پروردگارت را بخوان تا از آنچه (به طور طبيعى از) زمين مىروياند، از سبزى و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما (نيز) بروياند.
موسى گفت: آيا (غذاى) پستتر را بجاى نعمت بهتر مىخواهيد؟ (اكنون كه چنين است بكوشيد از اين بيابان خارج شده و) وارد شهر شويد، كه هر چه خواستيد براى شما فراهم است. پس (مُهر) ذلّت و درماندگى، بر آنها زده شد و (مجدّداً) گرفتار غضب پروردگار شدند. اين بدان جهت بود كه آنها به آيات الهى كفر مىورزيدند و پيامبران را به ناحقّ مىكشتند، و اين به سبب آن بود كه آنان گنهكار و سركش و متجاوز بودند.
جلد 1 - صفحه 126
نکته ها
بنىاسرائيل به جاى شكرگزارى از نعمتهاى «من و السلوى»، به فكر زيادهخواهى و تنوّع طلبى افتاده و از غذاهاى زمينى خواستند و براى نمونه، تعدادى از آنها مانند: سبزى، خيار، پياز و سير را نام بردند. حضرت موسى در برابر اين درخواستها، ضمن تأسّف از اينكه آنها نعمتهاى نيكو و بهتر را با نعمتهاى ساده عوض مىكنند، به آنها گفت: اگر بناى كاميابى از اينها را داريد، بايد به شهر رفته و با دشمنانتان بجنگيد، شما از يك طرف حال جهاد نداريد و از طرف ديگر تمام امتيازات شهرنشينى را مىخواهيد. سرانجام اين قوم با چنين ويژگىها و خصوصيّاتى، به ذلّت و خوارى افتاده و گرفتار قهر و غضب الهى خواهند شد.
تنوّع طلبى و افزون خواهى، دامى براى اسير شدن انسانهاست. استعمارگران نيز از همين خصيصهى مردم، براى لباس، مسكن، مركب و تجمّلات استفاده كرده و مردم را به اسارت خود مىكشند.
پیام ها
1- شكمپرستى، عامل هبوط وسقوط انسانهاست. «لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ ... اهْبِطُوا»
2- رفاهطلبى، زمينهى ذلّت و خوارى است. «لَنْ نَصْبِرَ ... ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ ...»
3- بىادبى، نشانهى روحيّهى سركشى و طغيانگرى است. آنها مىتوانستند بجاى «لَنْ نَصْبِرَ» هرگز صبر نمىكنيم، بگويند: يكنواختى غذا براى ما سنگين شده است. و يا بجاى «فَادْعُ لَنا رَبَّكَ»، بگويند: «فادع لنا ربنا»
4- بنىاسرائيل، نژاد پر توقّع و افزون طلب هستند. «فَادْعُ لَنا، يُخْرِجْ لَنا»
5- بيان خواستههاى جزيى، نشانهى شدّت وابستگى و حقارت طبع است. «بقل، قثاء، فوم، عدس و بصل»
6- راضى بودن به آنچه خداوند خواسته و صبر بر آن، تأمين كنندهى خير و مصلحت واقعى انسان است. «أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ...»
7- شهرنشينى و داشتن همه نوع امكانات، نشانهى رشد و تكامل نيست، بلكه گاهى مايهى سقوط و هبوط است. «اهْبِطُوا مِصْراً»
جلد 1 - صفحه 127
8- كارهاى خطرناك، وابسته به افكار انحرافى وخطرناك است. «يَكْفُرُونَ، يَقْتُلُونَ»
9- تاريخ انبيا، با شهادت در راه خداوند گره خورده است. «يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ»
10- تعدّى و معصيت پى درپى، موجب كفر و كفر، عامل هر گونه جنايت است.
«يَكْفُرُونَ، عَصَوْا»
11- ذلّت و بدبختى، مربوط به نژاد نيست، بلكه مربوط به خصوصيّات و عقايد و اعمال انسانهاست. «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم