آیه 60 سوره زمر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَكَبِّرِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<59 آیه 60 سوره زمر 61>>
سوره : سوره زمر (39)
جزء : 24
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند بنگری که همه رویشان سیاه شده است (رسوای خدا و خلق گردیدند) آیا متکبران را نه منزل در دوزخ است؟

ترجمه های انگلیسی(English translations)

On the Day of Resurrection you will see those who attributed lies to Allah with their faces blackened. Is not the [final] abode of the arrogant in hell?

معانی کلمات آیه

  • مثوى: اقامتگاه. «ثواء»: اقامت.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ «60»

و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بستند رو سياه مى‌بينى، آيا در دوزخ جايگاهى براى متكبّران نيست؟

نکته ها

دروغ بستن به خداوند نمونه‌هاى بسيار دارد، از جمله:

الف) براى خداوند شريك قرار دادن.

ب) خدا را به چيزى شبيه كردن.

ج) فرشتگان را فرزند خدا دانستن.

د) كار زشت خود را به خداوند نسبت دادن.

ه) ادّعاى خدايى يا پيامبرى كردن.

و) تحريف و بدعت در قوانين الهى.

در روايات مى‌خوانيم: اگر شخصى حديثى را جعل كند و به امامان معصوم عليهم السلام نسبت دهد در حقيقت به خداوند دروغ بسته است، زيرا سخن اهل بيت عليهم السلام از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سخن پيامبر از خداست. «1»

پیام ها

1- كسانى كه وجهه‌ى نورانى خداوند را با دروغ تاريك مى‌كنند، كيفرشان آن است كه صورت خودشان در قيامت سياه شود. «كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ»

2- گرچه سياهىِ طبيعى عيب نيست، (نظير سياهى مو و چشم) امّا سياهى عارضى نشانه‌ى حقارت و ذلّت است. «وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ»

3- روسياهى واقعى و سياهى دل در قيامت ظاهر مى‌شود. «وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ»

«1». تفسير برهان.

جلد 8 - صفحه 195

4- انگيزه‌ى دروغ بستن به خداوند تكبّر است. كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ‌ ... لِلْمُتَكَبِّرِينَ‌

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص309

منابع