آیه 5 سوره جمعه
<<4 | آیه 5 سوره جمعه | 6>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
وصف حال آنان که علم تورات بر آنان نهاده شد (و بدان مکلف شدند) ولی آن را حمل نکردند (و خلاف آن عمل نمودند) در مثل به حماری ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد)، آری مثل قومی که حالشان این است که آیات خدا را تکذیب کردند بسیار بد است و خدا هرگز ستمکاران را (به راه سعادت) رهبری نخواهد کرد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- اسفار: كتابها و نامهها. مفرد آن سفر (بكسر اول) است، ناگفته نماند: سفر (بر وزن عقل) به معنى پرده برداشتن و آشكار كردن است، كتاب و نوشته را از آن جهت سفر گويند كه مطالب را آشكار مىكند.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «5»
كسانىكه مكلّف به تورات شدند، ولى حق آن را ادا نكردند، مانند الاغى هستند كه كتابهايى حمل مىكند، (ولى چيزى از آن نمىفهمد.) گروهى كه آيات خدا را انكار كردند، مَثَل بدى دارند و خداوند قوم ستمگر را هدايت نمىكند.
نکته ها
در آيات قبل سخن از بعثت بود و در اين آيه سخن از يهوديانى است كه بر اساس كتاب
جلد 10 - صفحه 30
آسمانى خود، تورات، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را مىشناختند ولى لجاجت كرده و حاضر به پذيرش رسالت او نشدند.
«أسفار» جمع «سفر» به معناى كتابى است كه از حقايق پرده بردارى مىكند. «1» تورات، از بخشهاى مختلفى تشكيل يافته كه به هر بخش كه همانند يك سوره از قرآن مىباشد، يك «سِفر» مىگويند. مانند سِفر پيدايش.
گرچه قرآن در اين آيه، از يهوديان انتقاد مىكند، اما در واقع كنايهاى است به مسلمانان كه مبادا شما نيز قرآن را بشنويد، ولى به آن عمل نكنيد.
قرآن در چند مورد، انسانهاى نااهل را به چارپايان تشبيه كرده كه يكى از آنها عالمان بىعمل هستند كه در اين آيه به آنها اشاره شده است. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» «2»
سعدى مىگويد:
علم چندان كه بيشتر خوانى
چون عمل در تو نيست نادانى
نه محقق بود نه دانشمند
چارپايى بر او كتابى چند
آن تهى مغز را چه علم و خبر
كه بر او هيزم است يا دفتر
حضرت على عليه السلام فرمود: عالمى كه به علمش عمل كند اهل نجات است و كسى كه به علمش عمل نكند، اهل هلاكت و حسرت خواهد بود و دوزخيان از بوى بد او اذيّت مىشوند و بيشترين حسرت و ندامت در دوزخ از آنِ كسى خواهد بود كه مردم را به سوى خدا دعوت كرده و آنان سخن او را پذيرفته و به بهشت وارد شدهاند، ولى دعوت كننده خود به دوزخ مىرود؛ زيرا گرفتار هواىنفس و آرزوهاى طولانى شده است.
«ان اشد اهل النار ندامة و حسرة رجل دعا عبدا الى الله فاستجاب و قبل منه و اطاع الله فادخله الله الجنة و ادخل الداعى النار بتركه علمه و اتباعه الهوى و طول الأمل» «3»
امام صادق عليه السلام فرمود: «ان العالم اذا لم يعمل بعلمه زلت موعظته عن القلوب كما يزل المطر عن الصفا» «4» موعظه عالمى كه به علمش عمل نكند از دلها منحرف مىشود، همانگونه
«1». مفردات راغب.
«2». اعراف، 179.
«3». كافى، ج 1، ص 44.
«4». كافى، ج 1، ص 44.
جلد 10 - صفحه 31
كه باران از روى سنگ منحرف مىشود.
امام سجاد عليه السلام فرمودند: در انجيل آمده است: «ان العلم اذا لم يعمل به لم يزدد صاحبه الا كفرا و لم يزدد من الله الا بعدا» «1» به دانشمندى كه به علمش عمل نكند، جز كفر و دورى از خدا چيزى افزوده نمىشود.
در اين آيه تمثيلىتند و هشداردهنده در مورد عالمانِ بىعمل دينى مطرح شده است.
پيشوايان دينى نيز در اين باره تمثيلات و تشبيهات بسيارى را بيان كردهاند كه به گوشهاى از آنها اشاره مىكنيم:
- عالم بىعمل، همچون شمعى است كه ديگران از نورش بهرهمند مىشوند، ولى خود هلاك مىگردد. «2»
- عالم بىعمل، مانند گنجى است كه انفاق نشود. «3»
- عالم بد، مثل سنگى است كه در مسير آب قرار گرفته است؛ نه خود از آن مىنوشد و نه مىگذارد آب به ديگران برسد. «4»
- عالم بىعمل، مانند چاه فاضلابى است كه درون آن متعفّن است. «5»
- عالم بىعمل، مانند قبرى است كه ظاهرش سالم است ولى درون آن استخوانهاى پوسيده است. «6»
گوشهاى از سيماى زشت يهود در قرآن
سنگدل هستند: مِنَ الَّذِينَ هادُوا ... أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ «7»
رفاه طلب هستند: «لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ» «8» در روى زمين فساد مىكنند: «يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً» «9»
«1». كافى، ج 1، ص 45.
«2». ميزانالحكمه، ج 9، ص 54.
«3» ميزان الحكمه، ج 9، ص 55.
«4» ميزان الحكمه، ج 9، ص 55.
«5». محجّة البيضاء، ج 1، ص 130.
«6». محجّة البيضاء، ج 1، ص 130.
«7». مائده، 41.
«8». بقره، 61.
«9». مائده، 64.
جلد 10 - صفحه 32
حتى به خداوند تهمت مىزنند: «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» «1»
كتاب الهى را تحريف مىكنند: «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» «2»
هر كجا وحى طبق ميل آنها نباشد، تكبّر مىورزند: «أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ» «3»
نسبت به اهل ايمان، بيشترين كينه را دارند: «أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ» «4»
انبيا را به قتل مىرساندند: لَقَدْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ رُسُلًا ... فَرِيقاً كَذَّبُوا وَ فَرِيقاً يَقْتُلُونَ «5»
غضب شده خداوند هستند: «وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ» «6»*
گروهى از آنان مورد لعنت حضرت عيسى و حضرت داود بودهاند: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَى» «7»
پیام ها
1- استفاده از تمثيل در بيان حقايق، شيوهاى قرآنى است. (قرآن دانشمندان بىعمل را به الاغ تشبيه كرده است كه به ظاهر سنگين است، ولى در واقع، خفيف است). مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ... كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً
2- افشاىِ عالمان ناصالح و زبان گشودن به انتقاد از آنان، امرى قرآنى است. «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً»
3- اگر عمل نكردن به تورات، انسان را تا مرز حيوانى همچون الاغ پايين مىآورد، عمل نكردن به قرآن كه كتاب برتر است، انسان را چگونه مىسازد؟
«كَمَثَلِ الْحِمارِ» 4- در اختيار داشتن و حملِ كتاب آسمانى مهم نيست، عمل به آن مهم است. لَمْ
«1». مائده، 64.
«2». نساء، 46.
«3». بقره، 87.
«4». مائده، 82.
«5». مائده، 70.
«6». بقره، 61.
«7». مائده، 78.
جلد 10 - صفحه 33
يَحْمِلُوها ... يَحْمِلُ أَسْفاراً
5- عمل نكردن به علم و دانش خود، نوعى تكذيب عملى آن است. «بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا»
6- عمل نكردن به علم، نوعى ظلم است. «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»
7- دليل محروميّتها، عملكرد خود ماست. «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص157
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم