آیه 59 سوره انبیاء
<<58 | آیه 59 سوره انبیاء | 60>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
قوم ابراهیم گفتند: کسی که چنین کاری با خدایان ما کرده همانا بسیار ستمکار است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ»: مراد این است کسی که چنین کرده است، خویشتن را در معرض هلاک انداخته و به خود و دیگران ستم روا داشته است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلَّا كَبِيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ «58»
پس (سرانجام، ابراهيم در يك فرصت مناسب) همه آنها، جز بزرگشان را كاملًا خرد كرد تا شايد آنها به سراغ آن بيايند (و وجدانهاى خفتهى آنها بيدار شود).
قالُوا مَنْ فَعَلَ هذا بِآلِهَتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ «59»
گفتند: چه كسى با خدايان ما اين چنين كرده؟ قطعاً او از ستمكاران است.
قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ «60»
گفتند: شنيدهايم جوانى كه به او ابراهيم مىگويند، بتها را (به بدى) ياد مىكرد.
نکته ها
حضرت ابراهيم عليه السلام روزى كه همهى مردم از شهر بيرون مىرفتند، با آنها نيز همراه شد، امّا در ميانه راه با عنوان كردن عذرى به شهر بازگشت و با فرصت مناسب بدست آمده، هدف خويش را عملى ساخت.
كلمه «جذاذ» بمعناى قطعه قطعه شدن است.
اگر چه پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله نيز در روز فتح مكّه حدود 360 بت را شكست، امّا اين كار به اتّفاق همراهان و لشكريان ايشان بود، ولى حضرت ابراهيم عليه السلام به تنهايى و يك تنه آن همه بت را خرد كرد.
شايد اگر حضرت ابراهيم بت بزرگ را هم مىشكست، با جريحهدار كردن كامل احساسات آنان، نه تنها به مقصود خود دست نمىيافت، بلكه نتيجه معكوس مىگرفت و زمينه تفكّر
جلد 5 - صفحه 466
بكلّى از ميان مىرفت. «إِلَّا كَبِيراً لَهُمْ»
پیام ها
1- بت شكنى، از جمله وظايف اصلى پيامبران الهى است. «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً»
2- اگر استدلال و موعظه فايدهاى نبخشد، نوبت به برخورد انقلابى مىرسد. «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً»
3- قدرت جسمانى و جسارت، يك ارزش، و ناتوانى و زبونى يك نقيصه است. «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً»
4- براى بيدار كردن افكار عمومى و محو شرك، تلف كردنِ برخى اشيا و اموال لازم است. (بتهاى زمان ابراهيم و گوساله سامرى داراى قيمت و ارزشى بودند). «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً»
5- بت از احترام ومالكيّت ساقط است وشكستن آن جايز است. «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً»
6- بتهاى بزرگ، در ديد بتپرستان بزرگ است نه در نزد موحّدان. «كَبِيراً لَهُمْ»
7- شكستن بتها مقدّمه رهايى فكر از جمود و فراهم آمدن زمينهى سؤال و جواب است. «لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ»
8- عقيدهى انحرافى، انسان را دچار قضاوت انحرافى مىكند. «إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ»
(گاهى انسان چنان سقوط مىكند كه بالاترين ظلم (شرك) را حقّ، و روشنترين حقايق (توحيد) را ظلم مىپندارد)
9- كفّار، ابتدا حضرت ابراهيم عليه السلام را ظالم معرفى كردند تا بتوانند براحتى او را محاكمه كنند. «إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ»
10- فرياد مبارزه و ظلم ستيزى ابراهيم عليه السلام به همه جا رسيده بود. «سَمِعْنا»
11- جوانان هم مىتوانند در راه حقّ، موج آفرينى كنند. «سَمِعْنا فَتًى»
12- حضرت ابراهيم عليه السلام قبل از عمليات تخريب، با تبليغات خود زمينه انقلاب عليه بتها را فراهم آورده بود. «يَذْكُرُهُمْ»
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 467
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم