پس اگر شما روی بگردانید من به وظیفه خود که ابلاغ رسالت (و اتمام حجت) بر شماست قیام کردم، و خدای من قومی دیگر را جانشین شما خواهد کرد و به او هیچ ضرری نتوانید رسانید، که پروردگار من بر هر چیز نگهبان است.
پس اگر روی [از حق] برگردانید [زیانش متوجه خود شماست] یقیناً آنچه را که من برای آن به سوی شما فرستاده شده ام به شما ابلاغ کردم، و پروردگارم گروهی غیر از شما را جایگزینِ [شما] خواهد کرد، و نمی توانید هیچ زیانی به او رسانید؛ زیرا پروردگارم بر همه چیز نگهبان است.
پس اگر روى بگردانيد، به يقين، آنچه را كه به منظور آن به سوى شما فرستاده شده بودم به شما رسانيدم، و پروردگارم قومى جز شما را جانشين [شما] خواهد كرد. و به او هيچ زيانى نمىرسانيد. در حقيقت، پروردگارم بر هر چيزى نگاهبان است.
اگر هم رويگردان شويد، من رسالت خويش را به شما رسانيدم و پروردگار من مردم ديگرى را جانشين شما خواهد ساخت و هيچ به او زيانى نمىرسانيد. زيرا پروردگار من، نگهبان همه چيزهاست.
پس اگر روی برگردانید، من رسالتی را که مأمور بودم به شما رساندم؛ و پروردگارم گروه دیگری را جانشین شما میکند؛ و شما کمترین ضرری به او نمیرسایند؛ پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است!»
But if you turn your backs [on me], then [know that] I have communicated to you whatever I was sent to you with. My Lord will make another people succeed you, and you will not hurt Allah in the least. Indeed my Lord is watchful over all things.’
But if you turn back, then indeed I have delivered to you the message with which I have been sent to you, and my Lord will bring another people in your place, and you cannot do Him any harm; surely my Lord is the Preserver of all things.
And if ye turn away, still I have conveyed unto you that wherewith I was sent unto you, and my Lord will set in place of you a folk other than you. Ye cannot injure Him at all. Lo! my Lord is Guardian over all things.
"If ye turn away,- I (at least) have conveyed the Message with which I was sent to you. My Lord will make another people to succeed you, and you will not harm Him in the least. For my Lord hath care and watch over all things."
معانی کلمات آیه
«تَوَلَّوْا»: پشت بکنید. اعراض نمائید. «یَسْتَخْلِف»: جاینشین و جایگزین میسازد. «حَفِیظٌ»: مطّلع و آگاه. مراقب و مواظب.
پس اگر شما (از دعوتم) روى برگردانيد، پس براستى كه من آنچه را كه به خاطر آن به سوى شما (مأمور و) فرستاده شدهام، به شما رساندهام و پروردگارم گروه ديگرى را جانشين شما خواهد كرد، و شما هيچ ضررى به او نمىرسانيد. همانا پروردگارم بر هر چيزى نگهبان است.
جلد 4 - صفحه 78
پیام ها
1- انبيا پس از دعوت وابلاغ امر الهى، اتمام حجّت مىكنند. «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ»
2- مسئوليّت مبلّغ، بيان معارف دينى است، نه اجباربر آن. «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ»
3- مبلّغ دين و رهبر امّت نبايد اعراض مردم را نشانهى ضعف و شكست خود به حساب آورد. «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ»
4- استقرار يا انقراض امّتها، بدون حساب و تصادفى نيست، بلكه تابع قانون و سنّتهايى است كه خداوند حاكم فرموده است. «يَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْماً غَيْرَكُمْ» (شرك، گناه ومخالفت با انبيا، از عوامل نابودى جامعهها و تحوّلات تاريخى است)
5- كفر، سرپيچى، مرگ و نابودى ما، ضررى را متوجّه خداوند نمىسازد. فَإِنْ تَوَلَّوْا، يَسْتَخْلِفُ ... غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ
6- خداوند بر همه چيز و همه كس حافظ است، لذا كفر و توطئهى ما بر خداوند ضررى نمىرساند. «إِنَّ رَبِّي عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ»
فَإِنْ تَوَلَّوْا: پس اگر اعراض كنيد از حق و اجابت دعوت من، فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ: پس بتحقيق رسانيدم به شما آنچه مبعوث شده بودم بدان بسوى شما. يعنى وحى الهى و فرمايشات سبحانى را به شما رسانيدم و بر شما اتمام حجت نمودم و چون مخالفت كرديد، حق تعالى شما را هلاك خواهد كرد به عذاب به سبب سوء اختيار شما، نه قصور من در تبليغ. وَ يَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْماً غَيْرَكُمْ: و جانشين خود گرداند پروردگار من بجاى شما قومى غير از شما.
اين آيه شريفه وعيد عظيمى است نسبت به ايشان كه تماما هلاك خواهند شد. وَ لا تَضُرُّونَهُ شَيْئاً: و زيان نتوانيد رسانيد حق را چيزى به اعراض شما از من، يا از قبول دعوت حق. حاصل نتايج عمليات از خير و شر عايد خود شما گردد لا غير. إِنَّ رَبِّي عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ: بتحقيق پروردگار من بر همه
جلد 6 - صفحه 90
چيز نگهبان است، يعنى افعال و احوال شما در علم الهى محفوظ و مجازات آنها از او فوت نمىشود. يا ذات سبحانى حافظ و نگهبان است مرا از ضرر شما، پس ممكن نيست كه اذيتى به من رسانيد.
تبصره: چون انبياى عظام مظهر صفات الهى باشند، لذا از راه لطف و مرحمت، نهايت رأفت و شفقت را در دعوت مردم منظور دارند به حدى كه در نصايح خود حق را يادآورى نمايند به اميد آنكه شايد هدايت يابند. ملاحظه فرما كه حضرت هود در مكالمات با قوم چگونه محبت را اعمال فرمايد و ايشان را به پروردگار و منعم حقيقى آشنا سازد به تكرار كلمه «ربّى» به جهت هشيارى و آگاهى به خداوندگارى و توجه به حقشناسى و سپاسدارى، با اين حال چنان در كفر و گمراهى ثابت و راسخ شده كه ابدا متأثر نشوند بلكه در عناد و انكار بيفزايند، لا جرم حكم ربانى به عذاب آنها نافذ آمد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ مُفْتَرُونَ (50) يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَ فَلا تَعْقِلُونَ (51) وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ (52) قالُوا يا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِكِي آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ (53) إِنْ نَقُولُ إِلاَّ اعْتَراكَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (54)
و فرستاديم بسوى قوم عاد برادرشان هود را گفت اى قوم من بپرستيد خدا را نيست مر شما را هيچ خدائى جز او نيستيد شما مگر افتراء زنندگان
اى قوم من نميطلبم از شما بر آن مزدى نيست مزد من مگر بر آنكه آفريد مرا آيا پس تعقّل نمينمائيد
و اى قوم من طلب آمرزش نمائيد از پروردگارتان پس توبه كنيد بسوى او ميفرستد از آسمان بر شما باران پى در پى و مىافزايد بر قوّت شما قوّتى و رو نگردانيد با آنكه باشيد گناهكاران
گفتند اى هود نياوردى براى ما دليل واضحى و نيستيم ما واگذارندگان خدايان خودمان را بگفتار تو و نيستيم ما مر تو را گروندگان
نميگوئيم مگر آنكه رساندهاند تو را بعضى از خدايان ما ببدى گفت همانا من گواه ميگيرم خدا را و گواه باشيد كه من بيزارم از آنچه شريك ميگيريد
از غير او پس كيد كنيد با من تمامى پس مهلت مدهيد مرا
همانا من توكّل كردم بر خدا كه پروردگار من و پروردگار شما است نيست هيچ جنبندهاى مگر آنكه او در دست دارد موى پيشانى آنرا بدرستيكه پروردگار من بر راه راست است
پس اگر روى گردانيد پس بتحقيق رساندم بشما آنچه را فرستاده شدم بآن بسوى شما و جانشين گرداند پروردگار من گروهى را غير شما و ضرر نميرسانيد او را چيزى
جلد 3 صفحه 90
همانا پروردگار من بر همه چيز نگهبان است.
تفسير
خداوند بعد از حضرت نوح حضرت هود را ارسال فرمود بسوى قوم خود و معمول عرب آنستكه اهل هر قبيلهاى بيكديگر برادر خطاب ميكنند و آنها اهل يك قبيله و از نسل عاد بودند و در اين باب شمّهاى در سوره اعراف گذشت و بعد از آنكه آنحضرت بمنصب رسالت فائز شد خطاب بقوم خود فرمود و آنها را دعوت بتوحيد و منع از شرك نمود و ادّعاء آنها را كه ميگفتند بتها با خدا شريكند در استحقاق عبادت و خداوند بآنها حقّ شفاعت داده باطل فرمود به اين تقريب كه اين صرف ادّعاء بدون دليل و افتراء بخداوند جليل است و تصوّر نكنيد كه من در اين دعوت قصد استفادهاى از شما دارم و بدانيد كه براى رضاى خدا بدون توقّع اجر و مزد ميخواهم شما را براه راست هدايت نمايم چنانچه اين طريقه مرضيّه تمام انبياء عظام بوده كه براى رفع تهمت و تأثير موعظه و نصيحت اين اظهار را در بدو دعوت مينمودند و انتظار دارم كه شما تعقّل و تفكّر كنيد اگر صدق گفتار مرا يافتيد تصديق نمائيد و طلب مغفرت كنيد از خداوند براى گناهان سابق خودتان و رجوع كنيد از عبادت بتها بعبادت او تا خداوند بر شما تفضّل فرمايد و مزارع و باغاتتان را بباران پى در پى سيراب و شما را بزيادتى قوّت كامياب نمايد چون آنها زارع بودند و احتياج بباران و قوّت بدنى داشتند و از دعوت من اعراض ننمائيد و اصرار بر گناه نداشته باشيد قوم او در جواب گفتند تو دليل و حجّت واضحى بر ادّعاء خود ندارى و معجزهاى نياوردى كه ما تصديق تو را نمائيم با آنكه دليل بر توحيد واضح است و آنحضرت معجزاتى هم داشته ولى آنها تعقّل در ادلّه توحيد نمىنمودند و معجزات را حمل بر سحر و شعبده ميكردند و از باب تكبّر و عناد و لجاج نميخواستند زير بار گفتار حقّ بروند و دست از رويّه باطل خود بردارند لذا صريحا گفتند ما دست از عبادت خدايان خود كه بتهايند بر نميداريم بصرف گفتار تو و مأيوس باش از اجابت ما كه بتو ايمان نخواهيم آورد بلكه گمان ما آنستكه چون تو بخدايان ما جسارت نمودى و آنها را باطل خواندى به غضب آنها گرفتار شدى و بتو آسيبى رساندهاند كه ديوانه شدى لذا اين اظهارات را مينمائى حضرت هود فرمود من خدا را گواه ميگيرم و شما هم شاهد باشيد كه از بت و بت پرستى بيزارم و از شما ترسى ندارم هر مكر و حيله و تدبيرى كه داريد در باره من
جلد 3 صفحه 91
بكار بريد به اتّفاق يكديگر و ابدا مهلت ندهيد مر او اين فرمايش را وقتى فرمود كه تنها بود ولى مستظهر بلطف و كمك و حفظ الهى بود كه از آنها با كثرت و قدرت و عداوتيكه داشتند نترسيد و لذا در تعقيب اين بيان فرمود من توكّل بخدا كردم كه پروردگار من و شما است و قوّت و قدرت و عظمت او فوق هر قوّت و قدرت و عظمتى است و كسى از تحت اراده و نفوذ امر او بيرون نيست بلكه هر جنبنده و متحرّكى از انسان و حيوان مقهور و مسخّر در دست او است مانند كسيكه موى جلو سر كسى را در دست گرفته باشد و بهر جاى بخواهد بكشد ولى خدا كسى را براه باطل نميكشد بلكه براه راست دعوت ميفرمايد چون خود بر راه حقّ و عدل ثابت و مستقيم است و مردم را بجانب خود سوق ميدهد عيّاشى ره از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه انّ ربّى على صراط مستقيم يعنى او بر حقّ است جزاى خوبى را به خوبى و جزاى بدى را ببدى ميدهد و عفو ميفرمايد هر كس را بخواهد و مىبخشد منزّه و بلند مرتبه است پس اگر اعراض نمائيد و رو گردان شويد من بوظيفه خود عمل نمودم و ظاهر آنستكه لفظ تولّوا بمعنى تتولّوا است بر سبيل حكايت قول حضرت هود و محتمل است بر سبيل حكايت از قول خدا باشد يعنى پس اگر اعراض كردند بگو من بوظيفه خود در ابلاغ رسالت و اتمام حجّت كوتاهى نكردم و اگر باز شما در قبول ايمان و اطاعت كوتاهى كنيد خداوند شما را هلاك و نابود ميفرمايد و بجاى شما خلقى را موجود و متمكّن مينمايد كه مؤمن و مطيع باشند و شما بهيچ وجه نميتوانيد بخدا ضررى برسانيد چون او بىنياز از اطاعت و عبادت شما است و از انظار و افكار شما مخفى و مستور است و بر شما و اعمالتان رقيب و حفيظ و عليم است و هر كس را بجزاى عمل خود از خير و شرّ خواهد رساند و هر كس را بخواهد از بليّات حفظ خواهد فرمود ..
وَ لا تَضُرُّونَهُ شَيئاً نه بود شما براي او نفعي دارد و نه از شرك و كفر شما باو ضرري متوجه ميشود و نه هلاكت شما بدستگاه او نقصي ميرساند.
إِنَّ رَبِّي عَلي كُلِّ شَيءٍ حَفِيظٌ حفظ تمام اشياء بيد قدرت او است که قدرت دارد من و گروندگان بمن را از شرّ شما حفظ فرمايد و از عذاب وارده بر شما نجات دهد و نگهداري كند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 57)- سر انجام «هود» در آخرین سخن به آنها چنین میگوید: «اگر شما از راه حق روی برتابید (به من زیانی نمیرسد) چرا که من رسالت خویش را به شما ابلاغ کردم» (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ).
اشاره به این که گمان نکنید اگر دعوت من پذیرفته نشود برای من شکست است، من انجام وظیفه کردم، انجام وظیفه، پیروزی است.
سپس همان گونه که بت پرستان او را تهدید کرده بودند، او به طرز شدیدتری آنها را به مجازات الهی تهدید میکند و میگوید: اگر شما دعوت حق را نپذیرید «خداوند به زودی (شما را نابود کرده و) گروه دیگری را جانشین شما میکند و هیچ گونه زیانی به او نمیرسانید» (وَ یَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ شَیْئاً).
این قانون خلقت است، که هرگاه مردمی لیاقت پذیرا شدن نعمت هدایت و یا نعمتهای دیگر پروردگار را نداشته باشند، آنها را از میان برمیدارد و گروهی لایق
ج2، ص355
به جای آنان مینشاند.
این را هم بدانید که: «پروردگار من حافظ همه چیز و نگاهدارنده هرگونه حساب است» (إِنَّ رَبِّی عَلی کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ).
نه فرصت از دست او میرود، نه موقعیت را فراموش میکند، نه پیامبران و دوستان خود را به دست نسیان میسپارد، بلکه همه چیز را میداند و بر هر چیز مسلط است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: