They ask you to hasten the punishment, and indeed hell will besiege the faithless
They ask you to hasten on the chastisement, and most surely hell encompasses the unbelievers;
They bid thee hasten on the doom, when lo! hell verily will encompass the disbelievers
They ask thee to hasten on the Punishment: but, of a surety, Hell will encompass the Rejecters of Faith!-
معانی کلمات آیه
«لَمُحِیطَةٌ»: احاطه خواهد کرد. در بر خواهد گرفت. اسم فاعل معنی استقبال دارد. یا این که بر اثر کفر و معاصی که موجب دخول دوزخ بوده، انگار دوزخ هم اینک ایشان را در بر گرفته است.
وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَوْ لا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجاءَهُمُ الْعَذابُ وَ لَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «53»
آنان با عجله از تو عذاب (الهى را) مىخواهند و اگر مهلت معيّن (براى آنان مقرّر) نبود، قطعاً عذاب به سراغشان مىآمد، (ولى بدانند) عذاب ناگهانى به سراغشان خواهد آمد در حالى كه از آن غافلند.
آنان از تو عذاب فورى مىخواهند و حال آن كه جهنم بر كافران احاطه دارد.
نکته ها
در قرآن چندين بار آمده است: كفّارى كه به عذاب الهى تهديد مىشدند، به خاطر ناباورى يا استهزا، پيوسته از پيامبرشان عذاب فورى تقاضا مىكردند؛ از اين عجلهى كفّار در همهى موارد انتقاد شده است.
در تأخير عذاب و قهر الهى بركاتى است از جمله:
الف: فرصتى است براى توبه.
ب: پيدايش فرزندان صالح از پدران منحرف.
ج: آزمايش مردم در ديندارى و مقاومت.
جلد 7 - صفحه 160
پیام ها
1- لطف يا قهر الهى، حكيمانه، حساب شده و داراى برنامه است و با عجلهى اين و آن تغيير نمىكند. «يَسْتَعْجِلُونَكَ»
2- سقوط فكرى انسان به قدرى است كه حاضر است هلاك شود، ولى حقّ را نپذيرد. «يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ»
3- امور اين عالم، داراى زمانبندىهاى حساب شده و معيّن است. «أَجَلٌ مُسَمًّى»
يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ: تعجيل مىكنند تو را به حلول عذاب، وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ: و حال آنكه جهنم فرا گرفته است به ناگرويدگان، يعنى موجبات جهنم، مانند كفر و عناد و انكار و معاصى؛ محيط است به ايشان و البته احاطه خواهد كرد آتش جهنم به آنها؛ و چون موجبات عذاب جهنّم به ايشان احاطه كرده به سبب سوء اختيار آنان، پس بالفعل جهنم به ايشان احاطه نموده.
و گفتند چرا فرستاده نميشود بر او نشانههائى از پروردگارش بگو جز اين نيست كه نشانهها نزد خدا است و نيستم من مگر بيم دهندهاى آشكار
آيا كافى نباشد آنانرا اينكه فرستاديم بر تو كتابرا كه خوانده ميشود
جلد 4 صفحه 236
بر آنها همانا در اين هر آينه رحمت و نصيحتى است از براى گروهى كه ميگروند
بگو كافى است خدا ميان من و ميان شما كه گواه باشد ميداند آنچه در آسمانها و زمين است و آنانكه ايمان آوردند بباطل و كافر شدند بخدا آنگروه آنان زيانكارانند
و بشتاب ميخواهند از تو عذاب را و اگر نبود وقتى نامبرده شده هر آينه آمده بود آنها را عذاب و هر آينه خواهد آمد البته آنها را ناگهان و آنها نميدانند
بشتاب ميخواهند از تو عذاب را و همانا دوزخ هر آينه احاطه دارد بكسانيكه كافر شدند
روز كه فراگيرد آنها را عذاب از بالاى سرشان و از زير پاهاشان و گويد بچشيد آنچه را بوديد كه ميكرديد.
تفسير
يكى از توقعات بيجاى كفار مكه از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله آن بود كه هر روز تقاضاى معجزهاى مينمودند بدلخواه خودشان از قبيل احياء موتى و اژدها شدن عصا و طلا گشتن كوه صفا غافل از آنكه امور عالم بر طبق نظام اتمّ و احسن منظّم و مرتّب شده و بدون حاجت قوى نبايد بر خلاف آن تقديرى شود لذا اولا خداوند متعال به پيغمبر اكرم دستور فرموده كه در جواب كسانيكه براى تشكيك در عقائد مسلمانان و اضلال مردم ضعيف الايمان بر سبيل اعتراض ميگويند چرا معجزات يا معجزهاى مانند معجزات انبياء سابق بر اين پيغمبر از طرف خدا نازل نميگردد تا ما معتقد بصدق او شويم بفرمايد امر از اين قرار است كه اختيار نزول معجزات با خداوند است هر وقت و براى هر كس صلاح باشد هر چه بخواهد ظاهر خواهد فرمود من فقط موظّفم كه احكامى را از طرف خداوند بشما ابلاغ نمايم و در صورت مخالفت از عذاب او بترسانم با آنكه انبياء سابق كتابيكه بخودى خود معجزه باشد نداشتند و خداوند نازل فرموده بر من كتابيكه معجزه باقيه است تا روز قيامت و بعدا فرموده آيا كفايت نميكند آنها را چنين كتابى در اثبات صدق تو با آنكه پيوسته بر آنها قرائت ميشود و موجب دوام نعمت و رحمت و تذكر و پند و نصيحت است براى كسانيكه بآن ايمان مىآورند و بمفادش عمل مينمايند نه كسانيكه از آن اعراض و بتقليد اجانب اقبال ميكنند از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه بعضى از مسلمانان مكتوباتى از مقالات يهود را نزد آنحضرت آوردند و او فرمود كافى است براى گمراهى قومى آنكه از آورده پيغمبر خودشان اعراض
جلد 4 صفحه 237
و بآورده غير اقبال نمايند و باز دستور داده كه بفرمايد كافى است خدا كه شاهد باشد ميان من و شما كه آنچه آوردهام از جانب او است و ميداند آنچه در آسمانها و زمين است و حال من و حال شما را از معجزاتيكه آوردم و حمل بر سحر و شعبده و چشم بندى نموديد و آنكسانيكه معتقد شدند باين امور باطله در آيات الهى و منكر توحيد خدا شدند و عبادت نمودند بتها و شياطين را آنها زيان كارانند در دنيا و آخرت براى از دست دادن عزّت و رسيدن بذلّت و فروختن بهشت و خريدن جهنم و مبادله نمودن ايمان بكفر و نيز فرموده كه بعضى از اين قوم لجوج عنود بعد از اخبار نمودن تو آنها را بخسران در دنيا و انذار نمودن تو آنانرا بعذاب آخرت تعجيل مينمايند در وعده عذاب و ميگويند ببار بر ما سنگ از آسمان غافل از آنكه امور الهى بر طبق حكمت و مصلحت باقتضاء وقت و مقام مقدّر شده و اگر اين ملاحظه نبود البته عذاب بر آنها نازل ميشد ولى آسوده خاطر نباشند كه در آتيه نزديكى ناگهان عذاب الهى بر آنها نازل خواهد شد بطوريكه از انتظار و ترقّب آنها خارج باشد و ندانند وقت و كيفيّت آنرا چنانچه در وقعه بدر مشهودشان شد و در وقت مرگ ديدند و در قيامت خواهند ديد و عجب در آنستكه الآن موجبات جهنم بر آنها احاطه دارد و بعدا خودش و باز از تو بعجله عذاب را طلب مينمايند چون روز قيامت عذاب از زير پا و بالاى سر و ساير جوانب و اطراف بر اهل جهنم احاطه دارد و خدا و ملائكه ميگويند بچشيد جزاى اعمال و كردار زشت خودتان را و نقول بصيغه متكلّم مع الغير نيز قرائت شده است و در آيه اولى بجاى آيات اولى آيه بصيغه مفرد نيز قرائت نمودهاند.
مسئله: يكي از خصوصيات قيامت اينست که نعم بهشتي و عذابهاي جهنمي شعور و ادراك دارند و در تحت امر و نهي الهي هستند مثلا اهل بهشت که تمام يك درجه نيستند هر چه ايمان آنها قويتر و تقواي آنها زيادتر و اعمال صالحه آنها بهتر باشد درجات آنها بالاتر مثلا فلان اطعمه بهشتي لذتبخش بيشتر است بر آن درجه اعلا لكن درجه ما دون درك نميكند تا مهموم و مغموم شود و همين نحو است عذابهاي جهنم هر چه شقاوت و كفر و معاصي بيشتر آتش بيشتر ميسوزاند آنهم درجه ما دون درك نميكند که قدري تسكين قلب او شود هر که خود را در سختترين عذاب ميپندارد چنانچه اهل بهشت خود را در بهترين حالت درك ميكنند عذاب
جلد 14 - صفحه 341
از كفار برداشته نميشود «امروز اگر نبود دو روز دگر بود».
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 54)- بالاخره سومین پاسخ را قرآن در این بیان آیه کرده، میگوید: «آنها در برابر تو در مورد عذاب عجله میکنند در حالی که جهنم هم اکنون کافران را احاطه کرده است»! (یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ).
ج3، ص512
اگر عذاب دنیا تأخیر بیفتد عذاب آخرت صد در صد قطعی است آنچنان مسلم است که قرآن به صورت یک امر فعلی از آن یاد میکند و میگوید: «جهنم گویی هم اکنون آنها را احاطه کرده است»!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: