آیه 53 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ ۚ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<52 آیه 53 سوره اعراف 54>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 8
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا جز این انتظار دارند که تأویل آن (آیات و مآل اعمال آنها هنگام مرگ یا ظهور قیامت) به آنان برسد؟ آن روز که تأویل آن فرا رسد کسانی که آن را پیش از این فراموش کرده بودند خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان حق را برای ما آوردند (کاش مخالفت نمی‌کردیم) آیا کسی به شفاعت ما بر خواهد خاست یا بار دیگر به دنیا باز می‌گردیم تا غیر از این اعمال زشت به اعمال صالحی بپردازیم؟ راستی که آن کافران خود را در زیان سخت افکنده‌اند و آنچه به دروغ می‌بافتند همه نابود شده و از دستشان رفته است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Do they not consider [the consequences of] its fulfillment? The day when its fulfillment comes, those who had forgotten it before will say, ‘Our Lord’s apostles had certainly brought the truth. If only we had some intercessors to intercede for us, or we would be returned, so that we may do differently from what we did!’ They have certainly ruined their souls, and what they used to fabricate has forsaken them.

معانی کلمات آیه

ينظرون: نظر: نگاه كردن و انتظار. ينظرون در اصل «ينتظرون» به معنى انتظار كشيدن است.

تأويل: اول: رجوع، «آل إليه إي رجع». تأويل: برگشتن و برگشت دادن. تأويل قرآن، واقع شدن خبرهاى آن در خارج است.

نسوه: نسيان: فراموشى و بى اعتنايى. «نسوه»: بى اعتنا شدند به آن.

شفعاء: شفيع: واسطه. جمع آن شفعاء است.

يفترون: فريه: دروغ. افتراء: جعل دروغ.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَيَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «53»

آيا (كافران) جز تأويل كتاب (تحقّق تهديدهاى قرآن)، انتظار ديگرى دارند؟ روزى كه تأويل كتاب (و نشانه‌هاى حسابرسى) فرارسد، كسانى كه آن (روز قيامت) را از پيش (در دنيا) فراموش كرده بودند، خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان حقّ را آوردند (ولى ما نپذيرفتيم)، آيا براى ما شفعيانى هست تا شفاعتمان كنند يا (ممكن است) ما به دنيا بازگردانده شويم تا كارى جز آنچه مى‌كرديم انجام دهيم؟ (اين حسرت‌ها بى‌فايده است،) قطعاً آنان سرمايه خود را باخته و آنچه به دروغ مى‌ساختند (و بت‌ها را شفيعان خود مى‌پنداشتند)، از كف دادند.

جلد 3 - صفحه 78

نکته ها

مراد از تأويل در اين آيه، به قرينه‌ى جملات بعد، تحقّق تهديدها و وعده‌هاى الهى در مورد كيفر و پاداش در قيامت است.

در آيه‌ى 43 اين سوره، بهشتيان مى‌گفتند: «لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»، اينجا نيز اهل دوزخ همين اقرار را دارند.

چون آيه‌ى قبل مربوط به نزول «كتاب» است، بعضى مفسّران گفته‌اند: مراد از «نَسُوهُ» فراموش كردن كتاب آسمانى است.

پیام ها

1- خداوند در قرآن، منكران را توبيخ مى‌كند كه تا تحقّق تهديدهاى او را نبينند، ايمان نخواهند آورد. هَلْ يَنْظُرُونَ‌ ...

2- ناله‌ها، اعتراف‌ها و آرزوها در قيامت، به جايى نمى‌رسد. پس بايد در دنيا هشدارهاى قرآن را جدّى بگيريم. يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ‌ ...

3- خسارت بزرگ، فراموش كردن قرآن و قيامت است. «نَسُوهُ»

4- قيامت، روز آگاهى و بيدارى است. «قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»

5- رسالت پيامبران در مسير تربيت انسان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»

6- كافران، دين و آخرت را جدّى نمى‌گيرند، روز قيامت كه متوجّه‌ى خطاى خود مى‌شوند، آرزوى برگشت مى‌كنند، ولى اين آرزو، بيهوده است. «أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ» در جاى ديگر مى‌فرمايد: آنان اگر هم بازگردند، همان كارها را ادامه مى‌دهند. «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ» «1»

7- شفاعت براى همه نيست. «فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ»

8- در قيامت، خبرى از جلوه و تأثير طاغوت‌ها، بت‌ها، ثروت‌ها و قدرت‌ها نيست. ضَلَّ عَنْهُمْ‌ ...


«1». انعام، 28.

جلد 3 - صفحه 79

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع