آیه 52 سوره انبیاء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<51 آیه 52 سوره انبیاء 53>>
سوره : سوره انبیاء (21)
جزء : 17
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

هنگامی که با پدرش (یعنی عمویش) و با قومش گفت: این مجسمه‌های بی‌روح و بتهای بی‌اثر چیست که شما به خدایی می‌پرستید و بر آن عمری متوقف شده‌اید؟

ترجمه های انگلیسی(English translations)

when he said to his father and his people, ‘What are these images to which you keep on clinging?’

معانی کلمات آیه

تماثيل: مجسمه‏ ها. مفرد آن تمثال است. راغب گويد: «التمثال: الشي‏ء المصور».

عاكفون: عكف و عكوف: ملازمت با تعظيم. «العكوف: الاقبال على الشي‏ء و ملازمته على سبيل التعظيم» عاكفون: ملازمت‏ كنندگان به عبادت.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمِينَ «51»

و همانا ما پيش از اين، ابراهيم را به رشد و كمال خود رسانديم، و (البتّه) ما به (شايستگى‌هاى) او آگاه بوديم.

إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ «52»

آن زمان كه به پدرش (عمويش) و قومش گفت: چيست اين (صورت‌ها و) مجمسه‌هاى بى‌روحى كه شما همواره آنها را پرستش مى‌كنيد؟

قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِينَ «53»

(آنان در پاسخ) گفتند: ما پدرانمان را بر پرستش آنها يافته‌ايم!

قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «54»

(ابراهيم) گفت: به تحقيق كه شما و پدرانتان در گمراهى آشكار بوده و هستيد!

نکته ها

در آيات گذشته، سخن پيرامون تورات و قرآن بود، امّا در اين آيه خداوند مى‌فرمايد:

فرستادن پيامبران و كتب آسمانى، مسئله جديدى نيست و ما پيش از اينها نيز در زمان ابراهيم عليه السلام برنامه‌ى دعوت منحرفان را داشتيم.

با نگاهى به تاريخچه‌ى بت‌پرستى، به دست مى‌آيد كه ساختن مجسّمه در ابتدا، جنبه‌ى‌

جلد 5 - صفحه 461

يادبود بزرگان را داشته كه تدريجاً حالت قداست به خود گرفته و به صورت پرستش آنها درآمده است. «1»

كلمه‌ى «تماثيل» جمع «تمثال» به معناى مجسّمه‌هاى بى‌روح است.

پیام ها

1- انبيا پيش از مبعوث شدن، مورد توجّه خداوند هستند. «مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمِينَ»

2- رشد واقعى آن است كه انسان را به يكتاپرستى برساند. رُشْدَهُ‌ ... إِذْ قالَ لِأَبِيهِ‌ ...

3- حضرت ابراهيم خود آمادگى پذيرش رشد را داشت. «رُشْدَهُ» و نفرمود: «رشدا». (استعدادها وظرفيت‌هاى وجودى انسان‌ها براى رشد متفاوت است)

4- در نهى از منكر، شرط سنّى وجود ندارد. «قالَ لِأَبِيهِ»

5- نهى از منكر را از نزديكان خود شروع كنيم. «قالَ لِأَبِيهِ»

6- در نهى از منكر، تعداد ملاك نيست، گاه مى‌بايست يك نفر در مقابل يك گروه قرار گيرد. «قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ»

7- در نهى از منكر، ابتدا به نهى از بزرگ‌ترين منكرات بپردازيم. «قالَ‌ .. ما هذِهِ التَّماثِيلُ»

8- يكى از شيوه‌هاى موفّق در نهى از منكر، مخاطب قرار دادن وجدان‌هاست. «ما هذِهِ التَّماثِيلُ»

9- باطل‌ها و منكرات را تحقير كنيم. «ما هذِهِ التَّماثِيلُ»

10- در نهى از منكر، مردم را از شخصيّت و كرامت انسانى‌شان آگاه سازيم. «أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ» و نفرمود «تعكفونها»

11- جلوه رشد در مبارزه با خرافات و ترك آن است. رُشْدَهُ‌ .. إِذْ قالَ‌ ...

12- پدران، زمينه‌ساز انحرافات نسل خود هستند. «وَجَدْنا آباءَنا»

13- رفتار نياكان در تربيت فرزندان مؤثر است، هرچند برآن سفارش هم نكنند. «وَجَدْنا آباءَنا»


«1». تفسير نمونه.

جلد 5 - صفحه 462

14- تقليد كوركورانه وتعصّب كور بر رفتار نياكان، مذموم و ممنوع است. «وَجَدْنا آباءَنا- أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ»

15- در نهى از منكر، خجالت كشيدن، كنايه‌گويى و رودربايستى، جايگاهى ندارد. «أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ»

16- نه قدمت و نه كثرت، هيچكدام دليلى بر حقّانيت نيست. «أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ»

17- در عقائد بايد تكيه‌گاه استدلال باشد نه راه نياكان. وَجَدْنا آباءَنا ... آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ‌

18- گمراهى، درجاتى دارد. «ضَلالٍ مُبِينٍ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع