آیه 50 سوره نور

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 50 نور)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<49 آیه 50 سوره نور 51>>
سوره : سوره نور (24)
جزء : 18
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا در دلهایشان مرض (جهل و نفاق) است یا شک و ریبی دارند یا می‌ترسند که خدا و رسول (در مقام قضاوت) بر آنها جور و ستمی کنند؟ (خدا ظلم نخواهد کرد) بلکه آنها خود مردمی ظالم و متعدیند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Is there a sickness in their hearts? Do they have doubts, or fear that Allah and His Apostle will be unjust to them? Indeed, it is they who are the wrongdoers.

معانی کلمات آیه

  • يحيف: حيف: ميل در حكم به طرف ظلم. كه آن را حكم جور گويند. «حاف عليه حيفا: جار و ظلم» اين كلمه فقط يك بار در كلام اللَّه آمده است «ان يحيف»: اينكه ستم كند.[۱]

نزول

شأن نزول آیات 49 و 50:

سدى گوید: آیه 48 و این آیات درباره عثمان بن عفان نازل شده هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله در جنگ با بنى‌النضیر پیروز شد و غنائم آن را تقسیم کرد، عثمان به على گفت: نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم برو و فلان زمین از اراضى بنى‌النضیر را از او درخواست کن، اگر به تو بخشید من با تو در آن زمین شریک می‌شوم.

على گفت: این درخواست را تو از رسول خدا صلی الله علیه و آله بنما. اگر به تو بخشید، من با تو شریک خواهم شد. عثمان قبول کرد و زمین را از پیامبر تقاضا کرد پیامبر زمین مزبور را به عثمان داد.

على از عثمان خواست که طبق معاهده قبلى او را در زمین مزبور شریک بسازد. عثمان امتناع کرد، على گفت: باید این منازعه را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله ببریم. عثمان قبول نکرد، وقتى از عثمان پرسیدند چرا نزاع مزبور را نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نمى برید. گفت: چون پیامبر پسرعموى على است، می‌ترسم به نفع على قضاوت و داورى نماید سپس این آیات نازل گردید. وقتى نزول این آیات به گوش عثمان رسید، نزد پیامبر آمد و اقرار به مشارکت على با خود در آن زمین نمود.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتابُوا أَمْ يَخافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ رَسُولُهُ بَلْ أُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «50»

آيا در دل‌هايشان بيمارى است، يا دچار شك شده‌اند، يا بيم آن دارند كه خداوند و پيامبرش حقّى از آنان ضايع كنند؟ (نه)، بلكه آنان خود ستمگرند.

جلد 6 - صفحه 202

نکته ها

كلمه‌ى «حيف» به معناى خروج از اعتدال، از روى ظلم و جور است.

پیام ها

1- بى‌ايمانى، يك مرض روحى است. وَ ما أُولئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ‌ ... أَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ‌

2- دليل اعراض از داورى پيامبر سه چيز است: بيمارى‌هاى روحى، ترديد و سوءظن. «أَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتابُوا أَمْ يَخافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ»

3- شك و سوءظن به خدا، ظلم است. (ظلم به خود و انبيا) «أُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص236
  2. پرش به بالا البرهان فی تفسیر القرآن.

منابع