آیه 48 سوره زخرف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَمَا نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا ۖ وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<47 آیه 48 سوره زخرف 49>>
سوره : سوره زخرف (43)
جزء : 25
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و ما هیچ معجز و آیتی به آنان نمی‌نمودیم جز آنکه از آیت دیگر بزرگتر (و در دلالت بر نبوت موسی روشن‌تر) بود (اما همه را تکذیب کردند) و ما هم آنها را به عذاب و بلایا گرفتار کردیم تا مگر (به سوی خدا) باز آیند.

ما هیچ معجزه ای را به آنان نشان نمی دادیم مگر آنکه از مشابهش بزرگ تر بود، و آنان را به عذاب دنیایی گرفتار کردیم، باشد که بازگردند.

و [ما] نشانه‌اى به ايشان نمى‌نموديم مگر اينكه آن از نظير [و مشابه‌] آن بزرگتر بود، و به عذاب گرفتارشان كرديم تا مگر به راه آيند.

و هر معجزه‌اى كه به آنها نشان داديم از معجزه ديگر عظيم‌تر بود. آنگاه همه را به عذاب گرفتار كرديم، باشد كه بازگردند.

ما هیچ آیه (و معجزه‌ای) به آنان نشان نمی‌دادیم مگر اینکه از دیگری بزرگتر (و مهمتر) بود؛ و آنها را به (انواع) عذاب گرفتار کردیم شاید بازگردند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We did not show them a sign but it was greater than the other, and We visited on them punishment so that they might come back.

And We did not show them a sign but it was greater than its like, and We overtook them with chastisement that they may turn.

And every token that We showed them was greater than its sister (token), and We grasped them with the torment, that haply they might turn again.

We showed them Sign after Sign, each greater than its fellow, and We seized them with Punishment, in order that they might turn (to Us).

معانی کلمات آیه

«هِیَ أَکْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا»: این از آن بزرگ‌تر و آن از این مهمّتر بود. یعنی همه معجزات بزرگ و مهم بودند. «الْعَذَابِ»: مراد بلایای مذکور در آیه سوره اعراف است. «أُخْت»: خواهر. مراد همردیف و همسنخ است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «48»

و ما هيچ معجزه‌اى به فرعونيان نشان نمى‌داديم، مگر آنكه از معجزه ديگر بزرگتر بود و ما آنان را به عذاب گرفتيم تا شايد باز گردند.

وَ قالُوا يا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ «49»

و (به موسى) گفتند: اى ساحر، پروردگارت را به آنچه نزد تو عهد كرده است براى ما بخوان (تا عذاب را از ما بردارد كه در آن صورت) قطعاً هدايت تو را خواهيم پذيرفت.

فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ «50»

ولى همين كه (به دعاى موسى) عذاب را از آنان برطرف كرديم، همان دم همگى پيمان شكستند (و ايمان نياوردند).

جلد 8 - صفحه 461

نکته ها

در سوره‌ى اعراف آيه 135 نيز مى‌فرمايد: همين كه ما از آنان قهر خود را برگرفتيم، آنان پيمان تسليمى كه بسته بودند، شكستند. «فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى‌ أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ»

پیام ها

1- براى روحيه‌هاى لجوج استدلال و معجزه‌ى پى در پى لازم است. «وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها»

2- معجزات پى در پى، نشانه‌ى عنايت خداوند به هدايت مردم است. «آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها»

3- اول اتمام حجّت بعد مجازات. نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ ... أَخَذْناهُمْ‌

4- در شيوه تبليغ بايد ابتدا مرحله‌هاى عادى را طى كرد بعد مرحله بالاتر را. «هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها»

5- قهر الهى در دنيا براى توجّه و بازگشت مردم است. «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»

6- افراد پست حتّى در حال گرفتارى و فشار، دست از تحقير ديگران بر نمى‌دارند. «يا أَيُّهَا السَّاحِرُ»

7- مجرمين در عمق روح خود، اولياى خدا را مستجاب الدعوه مى‌دانند. «ادْعُ لَنا رَبَّكَ»

8- نبوّت يك عهد الهى است. «عَهِدَ عِنْدَكَ»

9- انسان به هنگام گرفتارى تعهّد مى‌دهد «إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ» ولى بعد از حل مشكل پيمان شكن است. «يَنْكُثُونَ»

10- به هنگام احساس خطر فطرت خداشناسى در انسان بيدار مى‌شود. «إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 462

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلاَّ هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (48)

وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ: و نشان نمى‌داديم ايشان را بر سبيل تعاقب و ترادف هيچ معجزه كه نشانه صحت نبوت حضرت موسى باشد از طوفان و قمل و ضفادع و دم، إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها: مگر آنكه بزرگتر بود از مانند آن كه پيش از آن نموده بوديم، يعنى مختص بود به نوعى از اعجاز كه به آن اعتبار مفصل بود بر آنكه پيش از او واقع شده بود. مراد آنست كه هر يك از آيات نه گانه از يكديگر اكبر بودند، وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ‌: و فرا گرفتيم ايشان را به عذاب قحط و ملخ و قورباغه و غير آن، لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ‌: تا شايد باز گردند، يعنى به اراده آنكه رجوع كنند از ملت باطل به حق و از ضلالت به هدايت. مراد طلب ايجاد است به اختيار نه بر وجه اجبار، خلاصه چون دانستند كه آن آيات عين عذاب ايشان است در مقام استغاثه بر آمده؛


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا إِلى‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَقالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ (46) فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ (47) وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلاَّ هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (48) وَ قالُوا يا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ (49) فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ (50)

وَ نادى‌ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ (51) أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ (52) فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ (53) فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ (54)

ترجمه‌

و بتحقيق فرستاديم موسى را با آيتهاى خود بسوى فرعون و بزرگان قومش پس گفت همانا من فرستاده پروردگار جهانيانم‌

پس چون آورد نزد آنها آيتهاى ما را آنگاه آنها از آن خنده ميكردند

و نمى‌نمايانديم بآنها هيچ آيتى را مگر كه آن بزرگتر بود از ديگرى و گرفتيم آنها را بعذاب باشد كه آنان بازگشت كنند

و گفتند اى مرد دانا بخوان براى ما پروردگارت را بآنچه عهد كرده است با تو همانا ما هدايت يافتگانيم‌

پس چون برطرف ساختيم از آنها عذاب را آنگاه آنها پيمان ميشكستند

و ندا كرد فرعون در قومش گفت اى قوم من آيا نيست براى من پادشاهى مصر و اين نهرها روان است از زير قصرهاى من آيا نمى‌بينيد

بلى من بهترم از اين كسى كه او خوار است و نزديك نيست كه بيان تواند كرد

پس چرا افكنده نشد بر او دستوانه‌هاى زرّين يا نيامدند با او فرشتگان پياپى‌

پس سبك كرد عقول قوم خود را پس اطاعت نمودند او را همانا آنها بودند گروهى متمرّدان.

تفسير

خداوند متعال براى تذكّر بندگان بحسن عاقبت اهل ايمان و سوء خاتمت اهل عصيان و تسليت خاطر پيغمبر خود از آزار كفّار و گفتار ناهنجار باز قصّه حضرت موسى را عنوان فرموده ميفرمايد ما او را با معجزاتى نزد فرعون و اكابر مملكت مصر فرستاديم و بعد از ادّعاء نبوّت و ارائه معجزات از قبيل عصا و يد بيضا كه مكرّر ذكر شده آنها در بدو امر خنديدند و تصوّر نمودند شعبده و سحر است و ما پى در پى معجزاتى از قبيل طوفان و جراد و قمّل و ضفادع و دم و طمس كه در سوره اعراف و يونس ذكر شد بآنها ارائه داديم كه هر يك از ديگرى بزرگتر بود چون هر يك در منتهاى وضوح و دلالت بر نبوّت موسى عليه السّلام بود چنانچه در مقام‌

جلد 4 صفحه 608

مدح جمعى ميگويند كه هر يك از ديگرى بهترند يا هر لاحقى از سابق خود بزرگتر بود باعتبار آنكه بيشتر نبوّت آنحضرت را اثبات مينمود و در عين حال همه اين آيات عذابهاى گوناگونى بود كه ما آنها را معذّب مينموديم به آن عذاب براى آنكه برگردند از راه باطل براه حقّ و اقرار نمايند بتوحيد خدا و نبوّت پيغمبرشان و بعد از اين عذابها يا عذابى كه فوق اينها بود كه از آن در سوره اعراف به رجز تعبير شده با كمال بى‌ادبى و جسارت گفتند اى ساحر ولى ظاهرا آنها اين كلمه را بما هر در فنون و دانشمند اطلاق ميكردند لذا قمّى ره و جمعى از مفسّرين آنرا بعالم تفسير نموده‌اند و در اين موقع مقصودشان اهانت نبوده و در هر حال استدعا نمودند از حضرت موسى كه از خداوند بخواهد بر حسب عهدى كه با خدا دارد كه اگر آنها ايمان بياورند مشمول رحمت شوند و عذاب را بردارد و قول دادند كه از اطاعت آنحضرت بيرون نروند و موحّد شوند و حضرت دعا فرمود و اجابت شد ولى آنها نقض عهد نموده بكفر خود باقى ماندند ولى فرعون ديد غالبا دلها متوجّه بحضرت موسى شده و نزديك است بتواند در مقابل او قيام نمايد اعيان مملكت مصر را جمع آورى نموده و شروع بسخنرانى و ياوه سرائى كرد كه آيا فرمانفرمائى و سلطنت مصر در خاندان من نبوده و فعلا از آن من نيست و اين نهرهاى منشعب از رود نيل در اطراف و جوانب قصر و عمارات من گردش نميكند آيا نمى‌بينيد و نميدانيد يا ميدانيد كه من پادشاه شما باشم بهتر است از اين شخص كه فقير و حقير است و استعداد فرمانفرمائى ندارد و نميتواند درست سخن بگويد و مقصودش اشاره بلكنت زبان آنحضرت بود كه سابقه داشت و بدعا رفع شده بود و بعضى گفته‌اند باز قدرى از سنگينى آن باقى مانده بود و گفت اگر او پيغمبر باشد چرا خداوند مانند پادشاهان براى او باز و بند يا دستبند طلا تهيّه ننموده يا چرا افواج ملائكه پى در پى بكمك او نميآيند خلاصه آنكه بقدرى از اين چرندها گفت كه عقول قوم را سبك نمود يا ابدان آنها را كه قيام نمودند باطاعت او چون آنها هم مانند فرعون اهل فسق و فجور بودند و الّا معلوم است كه نبوّت شخص بمعجزه ثابت ميشود و ملازم با ملك و سلطنت و مال و ثروت نيست و بازوبند يا دست‌بند طلا لازم ندارد و لازم نيست ملائكه علنا بكمك او بيايند بلكه انسب آنستكه‌

جلد 4 صفحه 609

پيغمبر در حالى باشد كه كسى به اجبار و طمع مال و جاه گرد او نگردد تا ايمان ايشان بخلوص نزديك و از اغراض دنيوى دور باشد و در نهج البلاغه در ضمن قصّه ورود حضرت موسى و هارون بر فرعون با عصا و لباس پشمينه و سرزنش آنملعون آن دو را بفقر و ذلّت اشاره باين نكته شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما نُرِيهِم‌ مِن‌ آيَةٍ إِلاّ هِي‌َ أَكبَرُ مِن‌ أُختِها وَ أَخَذناهُم‌ بِالعَذاب‌ِ لَعَلَّهُم‌ يَرجِعُون‌َ (48)

و ‌ما نشان‌ نداديم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ آيه مگر آنكه‌ بزرگتر ‌بود‌ ‌از‌ آيه ديگر و گرفتيم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بعذاب‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌آنها‌ برگردند.

وَ ما نُرِيهِم‌ مِن‌ آيَةٍ إِلّا هِي‌َ أَكبَرُ مِن‌ أُختِها ابتدا عصا اژدها شد ‌که‌ يك‌ لب‌ بالاي‌ قصر فرعون‌ و يك‌ لب‌ اسفل‌ قصر سپس‌ افعي‌ شد سحر سحره‌ ‌را‌ بلعيد، ‌پس‌ انفلاق‌ بحر نمود دوازده‌ جاده‌ خشك‌ ‌در‌ دريا پيدا شد و هكذا.

وَ أَخَذناهُم‌ بِالعَذاب‌ِ ‌که‌ مي‌فرمايد وَ لَقَد أَخَذنا آل‌َ فِرعَون‌َ بِالسِّنِين‌َ وَ نَقص‌ٍ مِن‌َ الثَّمَرات‌ِ لَعَلَّهُم‌ يَذَّكَّرُون‌َ‌-‌ اعراف‌ ‌آيه‌ 127 و ميفرمايد فَأَرسَلنا عَلَيهِم‌ُ الطُّوفان‌َ وَ الجَرادَ وَ القُمَّل‌َ وَ الضَّفادِع‌َ وَ الدَّم‌َ آيات‌ٍ مُفَصَّلات‌ٍ‌-‌ اعراف‌ ‌آيه‌ 130‌-‌.

لَعَلَّهُم‌ يَرجِعُون‌َ لعل‌ّ ‌از‌ ‌براي‌ ترديد نيست‌ زيرا ‌خدا‌ مي‌داند ‌که‌ اينها ‌بر‌ نمي‌گردند بلكه‌ بمعني‌ بايد ‌است‌ ‌يعني‌ ‌پس‌ ‌از‌ مشاهده ‌اينکه‌ عذابها بايد برگردند ‌از‌ شرك‌ و كفر و موحد شوند و تصديق‌ رسالت‌ موسي‌ كنند و ‌از‌ اعمال‌ زشت‌ ‌خود‌ دست‌ بردارند و ‌در‌ تحت‌ اطاعة ‌خدا‌ و ‌رسول‌ درآيند ‌پس‌ ‌از‌ گرفتاري‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ عذابها.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 48)- اما ما برای اتمام حجت، آیات خود را یکی بعد از دیگری فرستادیم «و هیچ آیه‌ای و معجزه‌ای به آنها نشان نمی‌دادیم مگر این که از دیگری بزرگتر و مهمتر بود» (وَ ما نُرِیهِمْ مِنْ آیَةٍ إِلَّا هِیَ أَکْبَرُ مِنْ أُخْتِها).

و به این ترتیب بعد از معجزه «عصا» و «ید بیضا» معجزات «طوفان» و «جراد» و «قمل» و «ضفادع» و غیر اینها را به آنها نشان دادیم.

سپس می‌افزاید: «آنها را به عذابها (و مجازاتهای هشدار دهنده) گرفتار نمودیم شاید (بیدار شوند و) به راه حق بازگردند» (وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع