آیه 48 سوره انفال

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَكُمْ ۖ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ ۚ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ


و [یاد کنید] هنگامی را که شیطان اعمالشان را [که در راه دشمنی با پیامبر و لشکرکشی بر ضد اهل ایمان بود] در نظرشان آراست و گفت: امروز [به سبب جمعیت بسیار و آرایش جنگی شما] هیچ کس از مردمان [با ایمان] پیروز شونده بر شما نیست، و من پناه دهنده به شمایم، ولی زمانی که دو گروه [مؤمن و مشرک] با یکدیگر برخورد کردند، به عقب برگشت و پا به فرار گذاشت، و گفت: من از شما [یاران و پیروانم] بیزارم، من چیزی را [چون نزول فرشتگان] می بینم که شما نمی بینید، البته من از خدا می ترسم و خدا سخت کیفر است.

مشاهده آیه در سوره


<<47 آیه 48 سوره انفال 49>>
سوره : سوره انفال (8)
جزء : 10
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و (یاد آر) آن گاه که شیطان کردار (زشت) آنان را در نظرشان زیبا نمود و گفت: امروز احدی از مردم بر شما غالب نخواهد گشت و من هنگام سختی یار و فریادرس شما خواهم بود (و بدین سخنان کفار قریش را مغرور کرد) تا آن‌گاه که دو سپاه (اسلام و کفر) روبرو شدند شیطان پای به فرار گذاشت و گفت که من از شما بیزارم، من قوایی (از فرشتگان آسمان) می‌بینم که شما نمی‌بینید و من از خدا می‌ترسم، و عقاب خداوند بسیار سخت است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When Satan made their deeds seem decorous to them, and said [to the faithless], ‘No one shall overcome you today from among all mankind, and I will stand by you.’ But when the two hosts sighted each other, he took to his heels, saying, ‘Indeed I am quit of you. I see what you do not see. Indeed I fear Allah, and Allah is severe in retribution.’

معانی کلمات آیه

جار: امان و پناه و مدافع. ناگفته نماند: جار در اصل به معنى همسايه است. به نظر راغب چون حق همسايه بزرگ است ؛ لذا به هر كسى كه حق او بزرگ است و يا حق ديگرى را بزرگ مى‏ داند ، جار گفته مى‏ شود.

نكص: نكص اگر با «عن» باشد ، به معنى امتناع و خوددارى و اگر با «على» باشد، به معنى رجوع و بازگشت است. مراد از آيه ، معناى دوم است.

عقبيه: عقب (به فتح اول و كسر دوم): پاشنه. تثنيه آن عقبين است.‏ نَكَصَ عَلى‏ عَقِبَيْهِ‏: يعنى بر دو پاشنه خويش بر گشت. مراد، فرار كردن است.

برئ: برء: كنار شدن و خلاص شدن. برئ: كنار شونده و بيزار.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى‌ عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرى‌ ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ «48»

و (به يادآور) زمانى كه شيطان، كارهاى آنان (مشركان) را در نظرشان زيبا جلوه داد و گفت: امروز هيچ كس از مردم، بر شما غالب نخواهد شد و من ياور شمايم. امّا همين كه دو لشكر با هم درآويختند (و فرشتگان به يارى سپاه اسلام آمدند،) شيطان به عقب برگشت و گفت: هر آينه من از شما بيزارم، من چيزى را مى‌بينم كه شما نمى‌بينيد، همانا من از خدا بيم دارم و خداوند سخت عقوبت است.

نکته ها

كلمه‌ى «جار» به معناى ياور، شريك، همسايه و هم‌سوگند آمده كه در اينجا معناى اوّل مناسب‌تر است. كلمه‌ى‌ «نَكَصَ» به معناى خوددارى و برگشت است و «عقب» به معناى پاشنه‌ى پا و «نَكَصَ عَلى‌ عَقِبَيْهِ» يعنى بر پاشنه‌هاى پا چرخيد و پشت كرد.

گفتگوى شيطان با طرفدارانش كه در اين آيه مطرح شده، ممكن است همان وسوسه‌هاى شيطانى باشد، يا آنكه شيطان در قالب انسان، اهداف خود را دنبال كند و در قيافه‌ى انسان، به اغوا و وسوسه بپردازد كه روايات هم در اين باره وارد شده است. «1»


«1». تفاسير مجمع‌البيان ونورالثقلين.

جلد 3 - صفحه 333

چنانكه شيطان در جنگ بدر، به صورت سراقةبن مالك (از سرشناسان قبيله‌ى بنى‌كنانه) درآمد و مشركان را تشويق و ترغيب مى‌كرد و به آنان وعده‌ى همراهى و پيروزى مى‌داد، امّا با حضور فرشتگان در آستانه‌ى پيروزى سپاه اسلام، پا به فرار گذارد. پس از شكست كفّار، در مكّه به او مى‌گفتند: تو سبب شكست ما شدى! و او قسم مى‌خورد كه حتّى از مكّه بيرون نيامده است. پس معلوم شد كه شيطان در قيافه‌ى سراقه، به آنان وعده‌ى پيروزى داده، سپس فرار كرده است.

شيطان براى جبهه‌ى باطل كار تبليغاتى مى‌كند و در آغاز مبارزه به آنان روحيّه مى‌دهد، ولى به هنگام ديدن امدادهاى الهى، آنان را رها كرده و عقب‌نشينى مى‌كند.

پیام ها

1- يكى از راه‌هاى فريب شيطان، زيبا جلوه‌دادن بدى‌هاست. «زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ» آرى، نيكو پنداشتن كارهاى بد وناهنجارى‌ها، نشانه‌ى نفوذ شيطان در افكار انسان است.

2- شيطان و شيطان‌صفتان، ديگران را براى فساد، توجيه وتحريك مى‌كنند. «زَيَّنَ‌، لا غالِبَ‌، جارٌ لَكُمْ»

3- ايمان، حمايت فرشتگان را به دنبال دارد و كفر، حمايت شيطان را. «جارٌ لَكُمْ»

4- شيطان، منافق، فريب‌كار، دروغگو و بى‌وفاست. جارٌ لَكُمْ‌ ... بَرِي‌ءٌ مِنْكُمْ‌

5- شياطين، آتش فتنه را روشن مى‌كنند، ولى خود را در معركه قرار نمى‌دهند. «إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِنْكُمْ»

6- توكّل بر غير خدا، سبب رها شدن انسان در مشكلات مى‌شود. إِنِّي جارٌ لَكُمْ‌ ... إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِنْكُمْ‌

7- روابط غير الهى، ناپايدار وغير قابل اطمينان است. «قالَ إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِنْكُمْ»

8- شيطان، از قدرت فرشتگان آگاه است. «إِنِّي أَرى‌ ما لا تَرَوْنَ» و مشاهده‌ى قدرت‌فرشتگان، سبب عقب‌گرد او شد. «قالَ إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِنْكُمْ»

9- شيطان، قادر بر مشاهده‌ى برخى امور پنهانى است. «إِنِّي أَرى‌ ما لا تَرَوْنَ»

جلد 3 - صفحه 334

10- شيطان، به خداوند معتقد و به شدّت عقوبت او آگاه است. «إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ» به گفته ابن عباس: «شيطان به دروغ ادّعاى ترس از خداوند را داشت، وگرنه كار او به اينجا نمى‌كشيد». «1»


«1». تفسير اثنى‌عشرى.

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع