آیه 45 سوره مدثر
<<44 | آیه 45 سوره مدثر | 46>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و ما با اهل باطل به بطالت میپرداختیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- نخوض: خوض: داخل شدن در آب و رفتن در آن. به طور استعاره به وارد شدن در امور گفته مىشود، اكثر موارد آن در قرآن در مقام ذم است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ «38» إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ «39» فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ «40» عَنِ الْمُجْرِمِينَ «41» ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ «42» قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ «43» وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ «44» وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ «45» وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ «46» حَتَّى أَتانَا الْيَقِينُ «47»
هركسى در گرو چيزى است كه كسب كرده است. مگر اصحاب يمين، كه در باغهاى بهشتى از مجرمان مىپرسند: چه چيز شما را روانه دوزخ كرد.
گويند: ما از نمازگزاران نبوديم. و افراد مسكين را اطعام نمىكرديم و با اهل باطل در سخنان باطل فرو مىرفتيم. و پيوسته روز جزا را تكذيب مىكرديم تا آن كه مرگ به سراغ ما آمد.
نکته ها
مراد از اصحاب يمين همان گروهى هستند كه در آيه 27 سوره واقعه از آنان ياد شده است:
وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ ... كسانى كه نامه عمل آنان را در قيامت به دست راستشان مىدهند.
جلد 10 - صفحه 295
در قيامت، گفتگوهاى تلخ و شيرين، سلام يا نفرين، سؤال و توبيخ، انداختن گناه و جرم به گردن ديگران و لعنت به يكديگر بسيار است و گفتگوى مؤمنان با مؤمنان، مجرمان با مجرمان، مجرمان با مؤمنان، و مؤمنان با مجرمان و نيز فرشتگان با مؤمنان و مجرمان در قرآن آمده است.
مراد از اطعام مسكين، يا زكات واجب است كه ترك آن مستوجب دوزخ است و يا آن است كه حتّى اگر زكات پرداخت شد ولى در جامعه گرسنهاى وجود داشت، سير كردن او واجب است و بىتفاوتى نسبت به او، سبب دوزخى شدن مىگردد.
شايد مراد از اطعام مسكين، تمام نيازهاى او باشد نظير پوشاك، مسكن، نه فقط خوراك و غذا.
هم تكذيب قيامت، مقدمه گناه است: «أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ» «1» و هم گناه، انسان را به سوى كفر و تكذيب مىكشاند: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا» «2». بنابراين آيه «وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ» هم مىتواند علت كارهاى مجرمين در آيات قبل باشد و هم مىتواند معلول گناهان آنان باشد.
مراد از «يقين» در اين آيه، مرگ است، يا به خاطر آن كه يقينىترين امر در نزد همه است و احدى در آن شك ندارد و يا به خاطر آن كه در لحظه مرگ تمام حقايق براى انسان كشف مىشود و همه به درجه يقين و باور مىرسند. «حَتَّى أَتانَا الْيَقِينُ»
نمازى كه گاه و بيگاه خوانده شود، انسان را در زمره نمازگزاران قرار نمىدهد. «لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ» يعنى نماز ما استمرار نداشت. در سوره ماعون نيز آمده است: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» «3» و اين چنين نمازى انسان را مشمول شفاعت شافعان قرار نمىدهد. لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ... فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ «4» و اين همان حديث معروف امام صادق عليه السلام است كه در آستانه شهادت فرمودند كه بستگانم را حاضر كنيد و خطاب به آنان فرمودند: «لا ينال شفاعتنا من استخف بالصلاة» «5»
«1». ماعون، 2 و 3.
«2». روم، 10.
«3». ماعون، 5 و 6.
«4». مدّثر، 43 و 48.
«5». كافى، ج 3، ص 270.
جلد 10 - صفحه 296
مردم يا فائزند يا خائض؛ يعنى يا به فوز و فلاح و رستگارى مىرسند كه فائز هستند و يا در ياوه و باطل خوض مىكنند و فرو مىروند كه خائض هستند.
قرطبى از مفسرين معروف اهل سنّت از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شيعيان ما اصحاب يمين هستيم و هركس كينه و بغض ما اهل بيت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شيعتنا اصحاب اليمين و كل من ابغضنا اهل البيت فهم المرتهنون» «1»
پیام ها
1- رفتار انسان، سازنده شخصيت اوست. «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»
2- نجات انسان در قيامت و رهايى او از عذاب الهى، در گرو پاسخگويى به سؤالات در دادگاه عدل خداوند است. «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»
3- پرسيدن سؤالات پى در پى از مجرمان در قيامت، نوعى عذاب روحى براى آنان است. «يَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ»
4- كسى با يك بار گناه به دوزخ نمىرود اصرار و مداومت به گناه و فساد، سبب رفتن به دوزخ است. (عبارت «لَمْ نَكُ» و «كُنَّا» نشانه استمرار فعل است.)
5- اطعام مسكين لازم است، اگرچه مسلمان نباشد. «لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ»
6- گذراندن عمر به بطالت، جرمى نابخشودنى است. «كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ»
7- يكى از عوامل دوزخى شدن، همرنگ شدن با جماعت فاسد است. «كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ»
8- دوست و همنشين بد، زمينهساز دوزخى شدن است. «كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ»
9- مرگ، فنا نيست، بلكه آزاد شدن از اسارت دنياى مادى و ديدن حقايق ماورايى است. «كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ حَتَّى أَتانَا الْيَقِينُ»
«1». تفسير قرطبى.
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 297
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص436
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم