آیه 45 سوره حاقه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ

مشاهده آیه در سوره


<<44 آیه 45 سوره حاقه 46>>
سوره : سوره حاقه (69)
جزء : 29
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

محققا ما او را (به قهر و انتقام) از یمینش می‌گرفتیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We would have surely seized him by the right hand

معانی کلمات آیه

«الْیَمِینِ»: دست راست. مراد دست راست پیغمبر است. منظور جلوگیری از تعدّی به کلام خدا است. همان گونه که می‌گویند: جلو دستش را بگیرید.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ «44» لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ «45» ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ «46» فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ «47» وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ «48» وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ «49» وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ «50» وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ «51» فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ «52»

و اگر پيامبر بعضى گفتارهاى ساختگى را به ما نسبت دهد، قطعاً او را با قدرت (و به قهر) مى‌گرفتيم. سپس رگ قلبش را قطع مى‌كرديم. و هيچ يك از شما نمى‌توانست سپر او شود. همانا اين قرآن براى اهل تقوا وسيله تذكّر است. و ما مى‌دانيم كه بعضى از شما تكذيب كننده قرآنيد. و بى شك (اين تكذيب در قيامت) بر كافران حسرتى خواهد بود. و همانا آن، حق و يقينى است. پس با نام پروردگار بزرگت به تسبيح پرداز.

نکته ها

«تَقَوَّلَ» يعنى نسبت دادن سخن به كسى كه آن را نگفته است.

«وتين» رگى است كه خون را به قلب مى‌رساند و اگر بريده شود انسان مى‌ميرد.

قرآن، در دنيا و آخرت مايه حسرت كفّار است. در دنيا حسرت مى‌خورند كه چرا مانند آنرا نمى‌توانند بياورند و در آخرت حسرت مى‌خورند كه چرا به آن ايمان نياوردند.

گرفتن با «يمين» كنايه از قدرت است، چون قدرت دست راست بيشتر است.

خداوند با هيچ كس رودربايستى ندارد، جائى كه خداوند با پيامبرش اين گونه سخن مى‌گويد، ديگران بايد حساب كار خود را بكنند.

قرآن داراى ويژگى‌هايى است، از جمله: «تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»، «لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ»، «لَحَقُّ الْيَقِينِ»

پيامبر، هرگز چيزى را به خداوند نسبت نداده است، زيرا كلمه‌ «لَوْ» در موردى به كار مى‌رود كه كار نشدنى باشد.

جلد 10 - صفحه 207

در آيات قبل خداوند از پيامبرش بهترين دفاع را كرد ولى در عين حال در اين آيه تهديد هم مى‌كند كه اگر سخنى به ناحق به خدا نسبت دهد، شاه رگ او با قدرت قطع شود.

پیام ها

1- خداوند، حافظ وحى است و احدى قدرت كم يا زياد كردن آن را ندارد. «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ»

2- شخص پيامبر، همچون ديگران بايد حريم وحى را حفظ كند. «وَ لَوْ تَقَوَّلَ»

3- همه انسان‌ها حتّى پيامبر، در برابر قوانين الهى يكسانند. وَ لَوْ تَقَوَّلَ‌ ... لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ‌

4- قرآن، نه تنها گفتار شاعر و كاهن نيست، بلكه گفتار پيامبر نيز نيست. وَ لَوْ تَقَوَّلَ‌ ...

5- در قانون و كلام خداوند، تساهل و تسامح ممنوع است. وَ لَوْ تَقَوَّلَ‌ ...

6- قاطعانه برخورد كردن، ديگران را از طمع در تصرف باز مى‌دارد. «لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ»

7- قرآن، از مصونيّت كامل برخوردار است. «وَ لَوْ تَقَوَّلَ»

8- دفاع از حق، مهم‌تر از شخص است. براى مصونيّت وحى، حتّى جان بهترين افراد را مى‌گيريم. لَوْ تَقَوَّلَ‌ ... لَأَخَذْنا ...

9- براى حفظ حدود و حريم قرآن، قاطعانه بايد سخن گفت. «لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ»

10- گناهان بزرگ، كيفر بزرگ دارد. لَأَخَذْنا مِنْهُ‌ ... ثُمَّ لَقَطَعْنا ...

11- هر چيز كه ارزش بيشترى دارد بايد حراست از آن شديدتر باشد. تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌ ... لَوْ تَقَوَّلَ‌ ... لَأَخَذْنا ... لَقَطَعْنا ...

12- قهر خداوند نسبت به كسانى كه حريم وحى را بشكنند، نابودى است.

«لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ»

13- هيچ كس، قدرت هيچ گونه مقاومتى در برابر قهر الهى ندارد. «فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ»

جلد 10 - صفحه 208

14- تأثير قرآن روى متقين جدى و قطعى است. «وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ»

15- شرط پند پذيرى، روحيه تقواست. «لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ»

16- در برابر متّقين، مكذّبين هستند. لِلْمُتَّقِينَ‌ ... مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ‌

17- مبلّغ نبايد توقّع داشته باشد كه همه مردم تسليم او باشند. «مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ»

18- مكذّبين بدانند كه زير نظر خدا هستند. «لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ»

19- در برابر موضع‌گيرى‌هاى مكذّبين، در پناه ياد خدا به راه خود ادامه بده.

«فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ»

20- تسبيح خداوند در راستاى تربيت انسان است. «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ»

«والحمدللّه ربّ العالمين»

جلد 10 - صفحه 210

پانویس

منابع