چه زیانی به آنها میرسید اگر به خدا و روز قیامت ایمان آورده و از بهرهای که خدا به آنان داده چیزی انفاق میکردند؟! و خدا به (احوال و نیّات) آنان دانا است.
و بر آنان چه زیانی بود اگر به خدا و روز قیامت ایمان می آوردند، و از آنچه خدا به آنان داده انفاق می کردند؟ و خدا همواره به آنان داناست.
و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان مىآوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، انفاق مىكردند، چه زيانى برايشان داشت؟ و خدا به [كار] آنان داناست.
چه زيان داردشان اگر به خدا و روز قيامت ايمان آورند و از آنچه خدا به آنها روزى داده است انفاق كنند؟ خدا به كارشان داناست.
چه میشد اگر آنها به خدا و روز بازپسین ایمان میآوردند، و از آنچه خدا به آنان روزی داده، (در راه او) انفاق میکردند؟! و خداوند از (اعمال و نیات) آنها آگاه است.
What harm would it have done them had they believed in Allah and the Last Day, and spent out of what Allah has provided them? Allah knows them well.
And what (harm) would it have done them if they had believed in Allah and the last day and spent (benevolently) of what Allah had given them? And Allah knows them.
What have they (to fear) if they believe in Allah and the Last Day and spend (aright) of that which Allah hath bestowed upon them, when Allah is ever Aware of them (and all they do)?
And what burden Were it on them if they had faith in Allah and in the Last Day, and they spent out of what Allah hath given them for sustenance? For Allah hath full knowledge of them.
معانی کلمات آیه
«مَاذَا عَلَیْهِمْ»: چه میشد اگر. چه زیانی میکردند اگر.
وَ ما ذا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ: و چه ضرر و عيب بودى بر ايشان اگر ايمان مىآوردند به وحدانيت الهى و تصديق مىكردند به روز آخرت و جزاى سبحانى يا چه شده است بر آنها كه بمبدء و معاد معتقد و مصدق گردند، وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ: و انفاق كردندى حقوق الهى را بدون غرض و ريا از آنچه روزى فرموده ايشان را خداى تعالى. پس بر سبيل تهديد و تخويف فرمايد: وَ كانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيماً: و هست ذات ذو الجلال الهى به اقوال و افعال ايشان دانا، پس جزا فراخور اقوال و افعال آنها خواهد داد. غرض توبيخ است مر ايشان را بر جهل به منفعت و اعتقاد به چيزى كه ضرر آنها است. و ايضا تحريص بر فكر كردن جواب، كه شايد به تفكر عالم شوند به فوايد جليله و عوايد جميله، تا تحصيل آن نمايند. و ايضا تنبيه بر آنكه كسى كه او را دعوت به امرى كنند كه در آن ضررى نباشد، سزاوار باشد به اجابت؛ فكيف به دعوتى كه متضمن منافع باشد.
نكته: تقديم ايمان در اينجا و تأخير آن در آيه سابقه، به جهت آنكه مقصود در اينجا تخصيص، و در آنجا تعليل است.
تبصره: آيه شريفه دلالت دارد بر بطلان قول جبريه، چه اگر خداى تعالى كفر را در كافر جعل كند و بفرمايد: ماذا عليهم لو امنوا، و ايضا معصيت را در عاصى جعل نمايد و بفرمايد: ماذا عليهم لو اطاعوا؛ هر آينه عبث و قبيح، و صدور آن از حكيم على الاطلاق محال خواهد بود؛ زيرا مثل آنست كه شخصى
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 440
را دست و پا بسته به دريا اندازند و گويند: «ماذا عليه ان لا يبتل بالماء». و معذبين نار را گويند: «ماذا عليهم لو خرجوا و صاروا الى الجنه». و مريض را گويند: «ماذا عليه لو كان صحيحا». و موكل و كيل در متاع را محبوس كند و گويد: «ماذا عليه لو تصرف فى الضيعه». و مسلم است صدور اين كلمات از عاقل، نسبت به اشخاص مذكور قبيح باشد. و چون قبيح از ذات احديت محال است، صدور فعلى كه مسبب قبح باشد، البته محال و ممتنع خواهد بود. پس كفر در كافر، و معصيت در عاصى را حق تعالى جعل نفرموده، بلكه خود، به سوء اختيار كفر را بر ايمان و عصيان را بر طاعت ترجيح دادند. و اين قاعده از مسلميات عقليه است كه: الامتناع بالاختيار لا ينافى الاختيار، يعنى بازداشتن و منع كردن شيئى را از خود به اختيار، منافى با اختيار در فعل و ترك نيست. و آيه شريفه بعد مؤيد مطلب حقه است.
و چه باكى بود برايشان اگر ايمان ميآوردند بخدا و روز بازپسين و انفاق مينمودند از آنچه روزى دادشان خدا و باشد خداوند بايشان دانا.
تفسير
خداوند ملامت فرموده است به اين بيان بر جهل كه ناشى از بىفكرى است در امور مهمّه و اجابت دعوات حقه كه راه ضرر آن موهوم و رجاء نفع آن معلوم است و وجه تقديم ايمان بر انفاق در اين آيه و تاخير آن در آيه سابقه بنظر فيض ره آنستكه مقصود در اينجا تخصيص و در آنجا تعليل است و بنظر حقير اشاره بتلازم اين دو عنوان است كه اگر مرائى شد مؤمن نيست و اگر مؤمن شد مرائى نيست و بهر چه هست خدا عالم است.
چه ضرر داشت بر اينها اگر ايمان بخدا و روز قيامت ميآوردند و از آنچه خداوند بآنها روزي كرده انفاق ميكردند و خداوند بآنها عالم است.
ما ذا عَلَيهِم كفار و مشركين توهم ضرر كرده که اگر ايمان بياوريم جلوگير ميشويم از بسيار منافع دنيوي از مكاسب محرمه و ما را بعبادت و تحصيل علم دين وادار ميكند و از صنايع و ترقيات باز ميدارد چنانچه بسيار از ابناء زمان ما اينکه توهم را كردهاند و اينکه توهم فاسد است اولا اسلام و دين مانع از ترقيات نيست بلكه تشويقات در دين براي كسب و تجارت و صنعت بسيار است حتي
(الكاسب حبيب اللّه)
فرموده و نه عشر عبادت را كسب حلال دانسته و جلوگيري از دزدي و تقلب و بيعاري و کل برناس كرده و اينکه عقب افتادن شما در اثر ساز و آواز و رقص و راديو و سينما و شرب خمر و قمار و زنا و آرايش و تفريح و تفرج و مجالس لهو و لعب و تقلب و غش در معامله و دزدي و ظلم و اذيت و هزارها مفاسد ديگر است و ثانيا ايمان و تقوي و انفاق في سبيل اللّه شما را عزت و ثروت و تعالي و ترقي و عظمت و سيادت و اتفاق و يگانگي و اتحاد و وفور نعمت و سعادت دنيا و آخرت ميبخشد قضيه بعكس است وَ لَو أَنَّ أَهلَ القُري آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ الاية اعراف آيه 96، و بسياري از آيات ديگر و در اينکه باب اخبار الي ما شاء اللّه است.
جلد 5 - صفحه 82
لَو آمَنُوا بِاللّهِ وَ اليَومِ الآخِرِ دو چيز انسان را باوج كمال و سعادت نشئتين و نجات از كليه مهالك دارين ميرساند: ايمان بمبدء و معاد، اگر مردم ايمان بخدا داشتند و خدا را حاضر و ناظر و خبير و بصير و محيط ميدانستند و اگر ايمان بروز جزا و پاداش اعمال و بهشت و جهنم و حساب و ميزان و نامه عمل داشتند و اينكه هر كس بجزاي عمل خود ميرسد اينکه اندازه فسق و فجور و فحشاء و منكرات در ميانه آنها شايع نبود.
وَ أَنفَقُوا مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ و انفاق بفقراء و ذوي الحاجات و ارحام و همسايهگان و ساير انفاقات واجبه و مستحبه ميكردند از مال حلال مشروع که خداوند بآنها روزي فرموده، آنچه مستفاد ميشود از مضامين بعض آيات و اخبار اينكه خداوند رزق هر كس را قبل از خلقتش معين فرموده وَ فِي السَّماءِ رِزقُكُم وَ ما تُوعَدُونَ الذاريات آيه 52، و البته خداوند رزق هر که را از ممر حلال مقرر فرموده و اما اگر بنده تعجيل نمود و از ممر حرام دست آورد مطابقش از حلال كسر ميگذراند و انفاق هم بايد از حلال باشد، انفاق از مال حرام دو عقوبت دارد يكي چرا باهلش رد نكرده، يكي بمصرف غير مرضي صاحبانش صرف كرده.
وَ كانَ اللّهُ بِهِم عَلِيماً علم الهي احاطه دارد بجميع مخلوقات از سري تا ثريا و بجميع افعال و صفات و حالات و نيات و ساير خصوصيات آنها و با اعتقاد باين جمله چگونه انسان ميتواند مخالفت بكند و سركشي نمايد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 39)
در این آیه به عنوان اظهار تأسف به حال این عده میفرماید: «چه میشد اگر آنها (از این بیراههها باز میگشتند و) ایمان به خدا و روز رستاخیز میآوردند و از مواهبی که خداوند در اختیار آنها گذاشته با اخلاص نیت و فکر پاک به بندگان خدا میدادند» و از این راه برای خود کسب سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت میکردند (وَ ما ذا عَلَیهِم لَو آمَنُوا بِاللّهِ وَ الیومِ الآخِرِ وَ أَنفَقُوا مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ).
«و در هر حال خداوند از نیات و اعمال آنها باخبر است» و بر طبق آن به آنها جزا و کیفر میدهد» (وَ کانَ اللّهُ بِهِم عَلِیماً).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: