آیه 38 سوره مرسلات
<<37 | آیه 38 سوره مرسلات | 39>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این روز فصل (حکم و جدایی نیک و بد) است که شما را با همه در گذشتگان پیشین (به عرصه محشر) جمع گردانیدهایم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«الْفَصْلِ»: داوری. جداسازی. «الأوَّلِینَ»: پیشینیان. مفعول معه است و یا عطف است بر ضمیر (کُمْ).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ «35» وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ «36» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «37» هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ «38» فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ «39» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «40»
(مجرمان) در اين روز حرفى براى گفتن ندارند. و به آنان اجازه داده نمىشود تا عذر خواهى كنند. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان. اين روز، روز جدايى است كه شما و پيشينيان را جمع كرديم. پس اگر چارهاى داريد به كار گيريد. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان.
نکته ها
قيامت داراى مواقف متعدّدى است. در يك موقف بر لبها مهر زده مىشود و كسى توان سخن گفتن ندارد: «هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ» و «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ» «1» و در مواقف
«1». يس، 65.
جلد 10 - صفحه 352
ديگر گفتگوهايى در كار است. آيات زيادى در قرآن به بيان گفتگوها و نالههاى مجرمان در قيامت پرداخته است.
امام صادق عليه السلام فرمود: خدا عادلتر از آن است كه بندهاش عذر داشته باشد و خداوند اجازه ندهد آن را بيان كند، ولى چون بنده گنهكار عذرى ندارد، به او اجازه داده نمىشود در دادگاه الهى سخنى بگويد. «1»
در دنيا انسان قادر است تا خود يا ديگران را فريب دهد و به وسيله زر و زور و تزوير و يا وعده و تهديد و رشوه، يا وابستگى نسبى و سببى براى خود چارهاى بينديشد ولى در قيامت راه براى تمام اين كارها بسته است. «فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ»
پیام ها
1- در قيامت، مجرمان يا از روى ترس، يا به خاطر بىفايده بودن، يا به خاطر مهر خوردن بر دهان و يا به خاطر روشن بودن همه مسايل، سخن نمىگويند.
«هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ»
2- مبلّغ و مربّى نبايد از تكرار هشدار خسته شود. در اين سوره آيه «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»* ده مرتبه تكرار شده است.
3- قيامت، هم روز جمع است و هم روز فصل. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ» (از يكسو همه جمع مىشوند و هيچ كس جا نمىماند: «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً» «2» و از سوى ديگر ميان خوبان و بدان فيصله داده مىشود و جدايى مىافتد، حتّى بهشتيان در بهشت درجاتى دارند.)
4- قيامت، روز حسابرسى و قضاوت است، نه عذرخواهى. «لا يُؤْذَنُ لَهُمْ
«1». كافى، ج 8، ص 178.
«2». كهف، 47.
جلد 10 - صفحه 353
فَيَعْتَذِرُونَ ... هذا يَوْمُ الْفَصْلِ»
5- در قيامت نه فرار است، نه فريب و نه فديهاى قبول مىشود و راهى براى فلاح وجود ندارد. «فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ»
6- در قيامت، مجرمان ناتوان و درمانده از هر گونه چاره انديشىاند. «فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم