آیه 38 سوره ص

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ

مشاهده آیه در سوره


<<37 آیه 38 سوره ص 39>>
سوره : سوره ص (38)
جزء : 23
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و دیگران از شیاطین را (که در پی اضلال خلق بودند، به دست او) در غل و زنجیر کشیدیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and others [too] bound together in chains.

معانی کلمات آیه

  • اصفاد: صفد (بر وزن شرف) زنجيرى است كه با آن دستها را به گردن مى‌‏بندند، جمع آن اصفاد است[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ «36»

پس ما باد را مسخّر او ساختيم كه به فرمان او هر كجا مى‌خواهد به نرمى و آرامى حركت كند.

وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ «37» وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ «38»

جلد 8 - صفحه 109

و جن‌هاى سركش را (مسخّر او ساختيم) هر بنّا و غوّاصى از آنها را. و گروه ديگرى از جن‌ها كه در غل و زنجير (و تحت سلطه‌ى او) بودند.

هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ «39»

(گفتيم:) اين بخشش بى‌حساب ماست، به هر كس مى‌خواهى ببخش يا امساك كن.

وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‌ وَ حُسْنَ مَآبٍ «40»

و براى او نزد ما مقامى شايسته و سرانجامى نيك است.

نکته ها

كلمه‌ى‌ «رُخاءً» به معناى آسانى است. اين باد، تخت سليمان را بلند و آرام به هر كجا كه او اراده مى‌كرد فرو مى‌نشاند.

مراد از «الشَّياطِينَ» يا شياطين جنّى است كه مسخر سليمان شدند با آنكه طبيعتشان تمرّد و سركشى است و يا اعم از انسان‌هاى سركش و جنّيان متمرّد است، زيرا كلمه شيطان با اين مفهوم وسيع نيز در قرآن آمده است. «شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» «1»

خداوند به اعجاز خود، همه نيروهاى طبيعى، انسانى و جنّى را تحت سلطه‌ى سليمان قرار داد. گروهى در خشكى آنچه را او مى‌خواست مى‌ساختند، «بَنَّاءٍ» و گروهى نيازهاى حكومت او را در دريا بر آورده مى‌كردند. «غَوَّاصٍ»

مراد از هذا عَطاؤُنا ... بِغَيْرِ حِسابٍ‌ عطاى بى‌حساب الهى به پيامبران است كه مورد محاسبه و مؤاخذه قرار نمى‌گيرد.

خداوند در اين آيات به الطافى كه به حضرت سليمان داشته اشاره دارد، از جمله: تسخير باد و بهره‌گيرى از نيروى جنّ و مهار كردن نيروهاى مخرّب و تفويض اختيار و مقام قرب الهى و آينده‌اى درخشان.

اين نعمت‌ها گوشه‌اى از حكومت نمونه‌اى است كه او درخواست كرده بود. آرى، يك‌

«1». انعام، 112.

جلد 8 - صفحه 110

حكومت نمونه بايد از نيروهاى مخرّب درامان باشد، «مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ» بايد مشكل ارتباط سريع و حمل و نقل را حل كند، «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ» از تخصّص‌ها استفاده كند، «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ» قدرت تصميم داشته باشد، «فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ» دستش باز باشد، «بِغَيْرِ حِسابٍ» و در عين حال آينده‌ى معنويّت او تأمين باشد. «عِنْدَنا لَزُلْفى‌ وَ حُسْنَ مَآبٍ»

حكومت لغزشگاهى براى انحراف و بد عاقبت شدن است و لذا حضرت يوسف در چاه و زندان نگفت: «تَوَفَّنِي مُسْلِماً» ليكن همين كه به حكومت رسيد از خداوند حسن عاقبت و مسلمان مردن را درخواست كرد، «رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» «1» و حضرت سليمان نيز خوش عاقبت شد. «حُسْنَ مَآبٍ»

پیام ها

خداوند دعاى صالحان را مستجاب مى‌كند. هَبْ لِي مُلْكاً ... فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ‌

2- اجابت پروردگار، نشانه‌ى روا بودن درخواستِ سليمان مبنى بر حكومت بى‌نظير است. هَبْ لِي مُلْكاً ... فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ‌

3- با اراده‌ى خداوند، طبيعت هم مى‌تواند مفيد باشد و هم مضر. «بِرِيحٍ صَرْصَرٍ» «2»، «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ»

4- انبيا داراى ولايت تكوينى هستند. تَجْرِي بِأَمْرِهِ‌ ... حَيْثُ أَصابَ‌

5- در برابر حكومت حضرت سليمان، هنوز صنعت دنيا بسيار عقب مانده است. «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ‌- وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»

6- جنّيان مى‌توانند به سود انسان كار كنند. «الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»

7- از نيروهاى متمرّد نيز مى‌توان با مديريّت صحيح بهره‌بردارى كرد. «الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»

8- جنّ، داراى عقل و شعور و تخصص است. «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»

«1». يوسف، 101.

«2». حاقّه، 6.

جلد 8 - صفحه 111

9- انسان علاوه بر قدرت تسلّط بر انسان‌هاى ديگر و طبيعت، قدرت تسلّط بر جن و شياطين را نيز دارد. «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»

10- دريا يكى از منابع ثروت و قدرت است. «وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»

11- در مديريّت براى اجراى طرح‌هاى مهم، بايد همه‌ى نيروها را بسيج كرد. «كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»

12- استفاده از تخصص بيگانگان و غير مؤمنان مانعى ندارد. «الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ»

13- در حكومت الهى نيز زندان ضرورى است. از اينكه بعضى جنّيان بنّاء و غواص بودند و بعضى در قيد و بند، معلوم مى‌شود كه اين دسته اگر آزاد بودند در حكومت سليمان عليه السلام اخلال ايجاد مى‌كردند. «مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ»

14- در حكومت‌هاى الهى، قدرت و اختيارات، از طرف خداوند به حاكم تفويض مى‌شود. «فَسَخَّرْنا- هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ»

15- در ميان عطا و منع، تقدم با بخشش است. ( «فَامْنُنْ» قبل از «أَمْسِكْ» است)

16- حكومتى الهى است كه در آن امنيّت، صنعت، مديريّت و امكانات طبيعى همراه با مقام معنوى باشد. «فَسَخَّرْنا- بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ‌- وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‌»

17- توسعه‌ى مادّى‌ «بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ» با مقام قرب الهى منافاتى ندارد. «ثُمَّ أَنابَ‌- قالَ رَبِّ اغْفِرْ- إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‌»

18- اكثر حكومت‌ها در آغاز كار خود چراغ سبز نشان مى‌دهند و محبوبيّت نسبى دارند ولى به تدريج از محبوبيّت و قدرت آنها كاسته مى‌شود، ليكن حكومت سليمان خوش عاقبت بود. «حُسْنَ مَآبٍ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 112

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص226

منابع