آیه 38 سوره انفال

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<37 آیه 38 سوره انفال 39>>
سوره : سوره انفال (8)
جزء : 9
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

(ای رسول ما) کافران را بگو که اگر (از کفر خود) دست کشیده و به راه ایمان بازآیند هر چه از پیش کرده‌اند بخشیده شود، و اگر باز (به کفر و عصیان) روی آرند سنّت الهی درباره پیشینیان درگذشته است (یعنی حکم ازلی بر این قرار گرفته که مؤمنان را عزیز و بهشتی کند و کافران را ذلیل و دوزخی گرداند).

به کسانی که کافرند بگو: اگر از کفر خود بازایستند [و به اسلام روی آورند] گناهان [ی چون جنگ با پیامبر و بازداشتن مردم از راه خدا، و منع کردن مؤمنان از ورود به مسجدالحرام] از آنان بخشیده خواهد شد، واگر [به گناهانشان] بازگردند، بی تردید همان سنت خدا که در رابطه با [عذاب وهلاک] پیشینیان جاری شد [بر آنان نیز جاری می شود.]

به كسانى كه كفر ورزيده‌اند، بگو: «اگر بازايستند، آنچه گذشته است برايشان آمرزيده مى‌شود؛ و اگر بازگردند، به يقين، سنت [خدا در مورد] پيشينيان گذشت.»

به كافران بگوى كه اگر دست بردارند گناهان گذشته آنها آمرزيده شود و اگر بازگردند، دانند كه با پيشينيان چه رفتارى شده است.

به آنها که کافر شدند بگو: «چنانچه از مخالفت باز ایستند، (و ایمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد؛ و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنّت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جاری می‌شود (؛ و حکم نابودی آنان صادر می‌گردد).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say to the faithless, if they cease [their belligerence against the Muslims], what is already past shall be forgiven them. But if they resume [their hostilities], then the precedent of the predecessors has already come to pass.

Say to those who disbelieve, if they desist, that which is past shall be forgiven to them; and if they return, then what happened to the ancients has already passed.

Tell those who disbelieve that if they cease (from persecution of believers) that which is past will be forgiven them; but if they return (thereto) then the example of the men of old hath already gone (before them, for a warning).

Say to the Unbelievers, if (now) they desist (from Unbelief), their past would be forgiven them; but if they persist, the punishment of those before them is already (a matter of warning for them).

معانی کلمات آیه

ينتهوا: انتهاء. انزجار از آنچه نهى شده كه معناى ترك كردن مى‏دهد . نهى به معنى زجر و منع است.

سلف: (بر وزن شرف) گذشتن و گذشته . اسم و مصدر ، هر دو آمده است.

سنت: سنة: طريقه و رويه .آن ، نظير طريقه و سيره است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ «38»

(اى پيامبر!) به كافران بگو: اگر (از انحراف و عملكردهاى ناپسند) دست بردارند، گذشته‌ى آنان بخشوده مى‌شود و اگر (به روش سابق خود) برگردند، به تحقيق سنّت الهى در برخورد با گذشتگان، (درباره‌ى آنان نيز) جارى است.

نکته ها

«انتهاء»، به معناى پذيرش نهى و دست برداشتن و انجام‌ندادن كارى به خاطر نهى از آن كار است.

پیام ها

1- پيامبر مأمور است سنّت خداوند، (مغفرت در صورت توبه كردن و سركوبى و نابودى در صورت لجاجت كافران) را به مردم ابلاغ كند. قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ‌ ... وَ إِنْ يَعُودُوا ...

2- توبه‌ى كافر و بى‌دين هم پذيرفته مى‌شود. «قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ»

3- در اسلام، همواره راه توبه و اصلاح به روى افراد باز است و بن‌بست وجود ندارد. «إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ»

4- در قضاوت، ميزان حال فعلى اشخاص است، نه گذشته‌ى آنان. قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا ...

5- اسلام، جنگ‌طلب نيست، بلكه در پى اصلاح است. «إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ»

6- مسلمان شدن، گناهان و خلاف‌هاى قبلى را محو مى‌كند. «إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ» چنانكه در حديث مى‌خوانيم: «الاسلام يَجُبّ ما قبله». «1»


«1». مستدرك، ج 7، ص 448.

جلد 3 - صفحه 317

7- تشويق، در كنار تهديد قرار دارد. إِنْ يَنْتَهُوا ... إِنْ يَعُودُوا

8- باز گذاشتن روزنه‌ى اميد، نبايد چنان باشد كه احساس شود از روى ضعف، سراغ مجرمان رفته‌ايم. «إِنْ يَنْتَهُوا، إِنْ يَعُودُوا»

9- اوّل تشويق و اتمام حجّت، سپس تهديد و خشونت. «إِنْ يَنْتَهُوا، إِنْ يَعُودُوا»

10- قانون عادلانه و حكيمانه‌ى الهى در طول تاريخ، نسبت به همه يكسان و تغييرناپذير بوده است. «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ»

11- سنّت الهى، نجات و پيروزى انبيا و به كيفر رساندن كفرپيشگان است. «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ» چنانكه آيه ديگر مى‌فرمايد: «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي» «1»

12- از تاريخ و سرنوشت ديگران عبرت بگيريم. «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ»


«1». مجادله، 21.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ (38)

بعد از توعيد و تهديد مشركان، پيغمبر خود را امر فرمايد به دعوت آنها به ايمان و توبه و انابه:

قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا: بگو اى پيغمبر مر كسانى را كه كافر شدند، إِنْ يَنْتَهُوا: اگر باز ايستيد از عداوت خدا و رسول بوسيله اسلام و ايمان. يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ‌: آمرزيده شود براى ايشان آنچه صادر شده از گناهان گذشته. وَ إِنْ يَعُودُوا: و اگر باز گرديد به معاندت و مقابله با پيغمبر و مصر شويد بر كفر و دشمنى خدا و رسول و قرآن. فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ‌: پس بتحقيق گذشته‌

جلد 4 صفحه 341

است سنت الهى و عادت حضرت ربانى در پيشينيان به نصرت مؤمنين و استيصال و هلاك كافرين و معاندين، مانند نمروديان و فرعونيان و امثال ايشان، پس اين معاندين نيز متوقع و منتظر باشند نكال سبحانى را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ (38) وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (39) وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ (40)

ترجمه‌

بگو مر آنانرا كه كافر شدند اگر باز ايستند آمرزيده شود براى آنها آنچه بتحقيق گذشت و اگر باز گردند پس بتحقيق جارى شد طريقه پيشينيان‌

و كارزار كنيد با آنها تا نباشد فسادى و باشد دين تمامى آن از آن خدا پس اگر باز ايستند همانا خدا بآنچه بجا مى‌آورند بينا است‌

و اگر اعراض كنند پس بدانيد بدرستيكه خدا كه نگهبان شما است خوب مولى و خوب ناصرى است.

تفسير

بگو اى پيغمبر بكفار اگر از كفر و دشمنى با اسلام دست بردارند و توبه نمايند خداوند گناهان و جرائم سابقه آنها را مى‌آمرزد و اگر تكرار نمايند اعمال ناشايسته‌

جلد 2 صفحه 534

خودشان را و اصرار داشته باشند بر معاصى و محاربه با خدا و رسول خداوند هم رويّه و طريقه و سلوك خود را در باره پيشينيان آنها كه با انبياء عظام مخالفت نمودند نسبت بآنها جارى خواهد فرمود و بسزاى اعمالشان از قتل و اسر و رقيّت و ذلّت و استيصال خواهند رسيد و بايد مسلمانان با آنها جنگ كنند تا فتنه و فساد و آشوب و اختلاف و كفر و نفاق و ضلال و كلال و ملال از جهان برداشته شود و تمام اديان باطله و عقائد فاسده محو و نابود گردد و منحصر شود دين در سراسر دنيا ظاهرا و واقعا بدين حق الهى كه اسلام و مذهب جعفرى اثنى عشرى است چنانچه در كافى از حضرت باقر (ع) روايت نموده است كه هنوز تأويل اين آيه ظهور پيدا نكرده چون پيغمبر (ص) براى حاجت خود و اصحابش جزيه ميگرفت و اگر ظاهر شود مفاد كامل آن جزيه قبول نمى‌شود و بايد كشته شوند كفار تا همه موحّد شوند و شرك در دنيا وجود نداشته باشد و در مجمع و عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه هنوز تأويل اين آيه نيامده است و اگر قائم ما قيام نمايد بعد از اين كسيكه او را ادراك نمايد مى‌بيند تأويل و مفاد كامل اين آيه را و بايد دين محمد (ص) سراسر عالم را فرا گيرد تا شرك در روى زمين باقى نماند و بعضى گفته‌اند بايد مسلمانان جهاد كنند تا باقى نمانند كفاريكه معاهده با مسلمانان ننمودند چون آنها مى‌توانند فتنه و فساد نمايند و قوم خودشان را بكفر دعوت كنند و از قبول اسلام باز دارند نه كفاريكه با مسلمانان معاهده نمودند يا در پناه اسلام داخل شده‌اند پس اگر از كفر دست كشيدند و قبول اسلام نمودند خداوند بصير است باعمال قلبيّه و خارجيّه آنها و بر طبق آن پاداش عطا خواهد فرمود و اگر اعراض نمودند از قبول اسلام و اصرار بكفر و عناد داشتند مسلمانان نبايد از معادات آنها باكى داشته باشند و بايد بدانند كه خداوندى كه مولى و سرپرست و نگهبان و نگهدار و ناصر و معين آنها است در اين صفات كامل است نميگذارد مغلوب و مقهور شوند و كيد اعداء را از آنها دفع ميفرمايد و بنابر اين موليكم صفت اللّه و جمله بعد خبر انّ است و محتمل است موليكم خبر انّ باشد و جمله نعم المولى و نعم النصير مستانفه و بنظر حقير تركيب اول احسن است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ يَنتَهُوا يُغفَر لَهُم‌ ما قَد سَلَف‌َ وَ إِن‌ يَعُودُوا فَقَد مَضَت‌ سُنَّت‌ُ الأَوَّلِين‌َ (38)

اي‌ ‌رسول‌ اكرم‌ بفرما ‌از‌ ‌براي‌ كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌اگر‌ دست‌ ‌از‌ كفر برداشتند و توبه‌ كردند آمرزيده‌ ميشود گناهان‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌در‌ دوره‌ كفر مرتكب‌ شده‌اند و ‌اگر‌ عود كنند بهمان‌ حال‌ زمان‌ كفر ‌پس‌ بتحقيق‌ گذشت‌ طريقه‌ اولين‌ ‌که‌ مبتلا بچه‌ عقوباتي‌ شدند.

قُل‌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا ‌اگر‌ ‌ما بوديم‌ و همين‌ ‌آيه‌ شريفه‌ بنظر ميآمد ‌که‌ مراد همان‌ كفار قريش‌ باشند ‌بعد‌ ‌از‌ وقعه‌ بدر ‌که‌ ‌اگر‌ توبه‌ كنند و ايمان‌ آورند خداوند

جلد 8 - صفحه 121

‌از‌ گناهان‌ و ظلم‌ و اذيتهايي‌ ‌که‌ برسول‌ و مؤمنين‌ كردند چه‌ ‌در‌ مكه‌ معظمه‌ قبل‌ ‌از‌ هجرت‌ و چه‌ ‌در‌ وقعه‌ بدر ‌از‌ محاربه‌ ‌با‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ و مسلمين‌ صرف‌ نظر ميشود و ميبخشد و ميآمرزد لكن‌ بقرينه‌ ‌آيه‌ ‌بعد‌ جمله‌ وَ يَكُون‌َ الدِّين‌ُ كُلُّه‌ُ لِلّه‌ِ بضميمه‌ اخبار وارده‌ ‌که‌ تفسير بظهور حضرت‌ بقيّة اللّه‌ ‌شده‌ مي‌گوييم‌ ‌که‌ راجع‌ بجميع‌ كفار ‌است‌ ‌در‌ ‌هر‌ عصر و زماني‌ إِن‌ يَنتَهُوا ‌اگر‌ ايمان‌ آورند و ‌از‌ كفر و اعمال‌ دوره‌ كفرشان‌ منتهي‌ شوند و دست‌ بردارند يُغفَر لَهُم‌ ما قَد سَلَف‌َ چنانچه‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ فرمود

(الاسلام‌ يجب‌ّ ‌ما قبله‌)

و ‌لو‌ هفتاد سال‌ ‌در‌ كفر و فسق‌ بسر برده‌ آمرزيده‌ ميشود و اهل‌ نجات‌ ‌است‌ وَ إِن‌ يَعُودُوا نه‌ مراد عود ‌از‌ اسلام‌ بكفر ‌باشد‌ بلكه‌ عود ‌در‌ همان‌ اعمال‌ سابقه‌ ‌يعني‌ بهمان‌ كفر و فسق‌ باقي‌ باشند فَقَد مَضَت‌ سُنَّت‌ُ الأَوَّلِين‌َ ‌از‌ زمان‌ نوح‌ و ‌بعد‌ ‌از‌ ‌او‌ ‌که‌ بچه‌ عقوبتها گرفتار شدند و بچه‌ عذابهاي‌ الهي‌ چه‌ بدست‌ مسلمين‌ مقتول‌ و اسير و چه‌ ‌در‌ قيامت‌ بعذاب‌ ابدي‌.

اشكال‌‌-‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ اعصار مشاهده‌ ميكنيم‌ ‌که‌ كفار نه‌ بعقوبتهاي‌ دوره‌ انبياء سلف‌ و نه‌ بقتل‌ و اسيري‌ بدست‌ مسلمين‌ گرفتار ميشوند بلكه‌ روز بروز ‌بر‌ دولت‌ و قوت‌ و نيروي‌ ‌آنها‌ افزوده‌ ميشود.

جواب‌‌-‌ اولا چون‌ دوره‌ غيبت‌ ‌است‌ و تكليف‌ جهاد برداشته‌ ‌شده‌ چون‌ مشروط باذن‌ امام‌ ‌ يا ‌ نايب‌ خاص‌ ‌او‌ ‌است‌ لذا محاربه‌ ‌با‌ ‌آنها‌ جايز نيست‌ مگر بعنوان‌ دفاع‌ و حكم‌ مجتهد جامع‌ الشرائط و ثانيا سنة اولين‌ نه‌ فقط عذاب‌ الهي‌ ‌باشد‌ ‌از‌ غرق‌ و باد و صيحه‌ و صاعقه‌ و امطار حجاره‌ و خسف‌ بلكه‌ يكي‌ ‌از‌ سنّةها امهال‌ ‌است‌ قوم‌ نوح‌ ‌را‌ خداوند نهصد و پنجاه‌ سال‌ مهلت‌ داد و همچنين‌ ساير امم‌ ‌را‌ بمقدار مقدر مهلت‌ داده‌ و ثالثا عذاب‌ دنيوي‌ ‌آنها‌ منحصر بمذكورات‌ نيست‌ مشاهده‌ كنيد ‌که‌ ‌اينکه‌

جلد 8 - صفحه 122

كفار بهم‌ ريخته‌ و ‌از‌ يك‌ ديگر كرورها و مليونها تلفات‌ داده‌اند فقط خداوند ‌اينکه‌ دسته‌ قليل‌ شيعه‌ و مؤمنين‌ ‌را‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ ضعف‌ قوي‌ ‌در‌ كنف‌ ‌خود‌ حفظ فرموده‌ اشكال‌‌-‌ الآن‌ دولت‌ اسرائيلي‌ ‌با‌ مسلمين‌ چندين‌ سال‌ ‌است‌ محاربه‌ ميكنند و ‌از‌ ‌آنها‌ تلف‌ كرده‌ جواب‌‌-‌ اولا ‌اينکه‌ مسلمين‌ كمتر ‌از‌ كفار نيستند بلكه‌ بسياري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌از‌ نواصب‌ هستند دين‌ ‌خدا‌ ‌در‌ دست‌ ‌آنها‌ نيست‌ و ‌لو‌ اسم‌ اسلام‌ روي‌ ‌خود‌ گذارده‌اند و ثانيا اينها بدستور اسلام‌ رفتار نميكنند ‌که‌ شرط جهاد ‌را‌ حضور امام‌ بدانند و ‌بر‌ طبق‌ قوانين‌ جهاد رفتار كنند و ثالثا بسيار معاصي‌ داريم‌ ‌که‌ بصريح‌ اخبار بلكه‌ مستفاد ‌از‌ بعض‌ ظواهر قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ موجب‌ تسلط ظالم‌ ميشود و مانع‌ ‌از‌ استجابت‌ دعاء

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 38)- می‌دانیم روش قرآن این است که بشارت و انذار را با هم توأم می‌کند یعنی همان گونه که دشمنان حق را تهدید به مجازاتهای سخت و دردناک می‌نماید، راه بازگشت را نیز به روی آنها باز می‌گذارد.

این آیه همین روش را تعقیب می‌کند، و به پیامبر دستور می‌دهد: «به افرادی که کافر شده‌اند بگو: اگر (از مخالفت و لجاجت و طغیان و سرکشی) باز ایستند و به سوی آیین حق باز گردند گذشته آنها بخشوده خواهد شد» (قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ).

ج2، ص153

از این آیه استفاده می‌شود که با قبول اسلام، گذشته هر چه باشد مورد عفو قرار می‌گیرد.

سپس اضافه می‌کند: اما «اگر (از روش نادرست خود باز نایستند) و به اعمال سابق بازگردند سنت خداوند در مورد پیشینیان در باره آنها نیز انجام می‌شود» (وَ إِنْ یَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ).

منظور از این سنّت همان سرنوشتی است که دشمنان حق در برابر انبیاء، و حتی خود مشرکان مکّه در برابر پیامبر در جنگ بدر به آن گرفتار شدند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع