آدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتابکار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما مینمایانیم (و شما را عذاب میکنیم) پس تعجیل مدارید.
انسان از شتاب و عجله آفریده شده است [که با نخوت و غرور، عذابم را به شتاب می خواهد]؛ به زودی عذاب هایم را به شما نشان خواهم داد، پس [آن را] به شتاب از من نخواهید.
انسان از شتاب آفريده شده است. به زودى آياتم را به شما نشان مىدهم. پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهيد.
آدمى شتابكار آفريده شده. آيات خود را به شما نشان خواهم داد، شتاب مكنيد.
(آری،) انسان از عجله آفریده شده؛ ولی عجله نکنید؛ بزودی آیاتم را به شما نشان خواهم داد!
Man is a creature of haste. Soon I will show you My signs. So do not ask Me to hasten.
Man is created of haste; now will I show to you My signs, therefore do not ask Me to hasten (them) on.
Man is made of haste. I shall show you My portents, but ask Me not to hasten.
Man is a creature of haste: soon (enough) will I show you My Signs; then ye will not ask Me to hasten them!
معانی کلمات آیه
عجل: (بر وزن شرف) به معنى عجله است، شايد آن كنايه از مبالغه انسان در عجله باشد،
از ابو عبيده و جماعتى نقل شده كه به معنى خاك است. ولى اين خلاف ظاهر است.[۱]
خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ: آفريده شد انسان از شتابزدگى. مراد از اين انسان دو قول است: 1- آنكه مراد نوع انسان. 2- آنكه مراد شخص معين باشد.
اما اول- بدين تقرير كه معاندين استعجال مىكردند عذاب الهى و آيات ملجئه ايمانى را و مىگفتند چه زمان است اين وعدهاى كه مىدهى. پس اراده فرمود حق تعالى زجر ايشان را. ابتدا مقدم داشت مذمت انسان را بر زياده روى شتابزدگى، بعد از آن نهى و زجر فرمود ايشان را كه: ساريكم اياتى: زود است نشان دهيم شما را آيات خود را كه دال است بر يگانگى ذات من و راستى و
جلد 8 - صفحه 390
درستى رسول من در وعده نزول عذاب. فَلا تَسْتَعْجِلُونِ: پس شتاب نكنيد.
قول دوم كه شخص معين باشد در آن دو وجه است: 1- مراد حضرت آدم عليه السلام و جمعى از مفسرين به آن قائلند كه وقتى حضرت آدم خلق و روح به زانوى او رسيد، عجله نمود خواست پيش از اتمام خلقت برخيزد. يا آنكه حق تعالى به اين آيه آگاه فرموده به آيت عجيبه در خلقت آدم از سرعت خلق او، زيرا او را نيافريد از نطفه بعد علقه بعد مضغه تا به مرتبه روح مانند سايرين، بلكه ايجاد فرمود او را ايجاد خاصى. وجه 2- ابن عباس از عطا نقل نموده مراد به اين انسان، نضر بن حرث و آيه در حق او نازل شده.
و لكن قول اول، اولى است، زيرا غرض ذم قوم باشد، و آن حاصل نشود مگر حمل لفظ انسان بر نوع.
- و چون بينند تو را آنانكه كافر شدند نميگيرند تو را جز باستهزاء ميگويند آيا اين است آنكه ياد ميكند ببدى خدايان شما را و آنها بياد خدا آنان كافرانند
آفريده شد انسان از شتاب زود باشد بنمايم بشما آيتهاى خود را پس شتاب مكنيد
بمن و ميگويند كى باشد اين وعده اگر باشيد راستگويان
اگر بدانند آنانكه كافر شدند وقتى را كه باز ندارند از رويهاشان آتش را و نه از پشتهاشان و نه آنها يارى كرده شوند
بلكه بيايد آنها را ناگهان پس مبهوت كند آنها را پس نتوانند بر گردانيدن آنرا و نه آنها مهلت داده شوند.
تفسير
- كفّار و مشركين مكّه وقتى پيغمبر اكرم را ملاقات مينمودند بر سبيل توهين و استهزاء با يكديگر ميگفتند اين همان است كه خدايان شما را ببدى ياد ميكند و ميگويد آنها جمادند و نميتوانند ضرر و منفعتى بشما برسانند لذا خداوند اينمعنى را به پيغمبر خود خبر داده و فرموده آنها منكر خداوند بخشنده و اوصاف زيبنده اويند و براى مزيد نسبت كفر در تحقير و توهين و تأكيد آن لفظ هم مكرّر
جلد 3 صفحه 553
شده اگر خدا را باوصاف جمال و جلال شناخته بودند بتها را شريك او قرار نميدادند و انتظار تقديس و تعظيم آنها را از تو نداشتند و چه قدر عجله دارند مانند آنكه انسان از عجله خلق شده باشد با آنكه بزودى علائم صدق تو و وعده حق بفتوحات اسلام بر آنها ظاهر خواهد شد باهل ايمان ميگويند پس كى و چه زمان وعده عذاب ما ميرسد اگر شما راست ميگوئيد پس بعجله انتظار صدور امرى از من نداشته باشند اگر بدانند روز قيامت چگونه آتش بآنها احاطه ميكند كه نميتوانند آنرا از جلو رو و پشت سرشان دور كنند و كسى يارى از آنها نميكند عجله در آن نمينمايند اين جواب شرط است كه در آيه حذف شده ولى وعده عذاب آنان ناگهان و بىخبر بر آنها وارد ميشود پس مبهوت و متحيّر ميكند آنها را و نميتوانند آنرا از خود دفع نمايند و مهلت داده نميشوند كه توبه و عذر خواهى نمايند و كسى اعتنائى بحال آنها ندارد چنانچه در جنگ بدر و فتح مكّه بظهور پيوست و بنابراين ضمير در تأتيهم راجع بآيات است عجل و عجله و تعجيل شتابزدگى و پيش انداختن امرى است كه هنوز وقت مناسب و لايق آن نرسيده و مذموم است مگر در كار خير براى احتمال فوت آن در نهج البلاغه فرموده دورى كن از عجله در امور پيش از اوان آنها و از تأخير انداختن امور در وقت امكان آنها و قمّى ره نقل فرموده كه چون خداوند جارى فرمود روح را در آدم عليه السّلام از دو پايش پس رسيد بدو سر زانوى او خواست بايستد نتوانست پس خداوند فرمود خلق الانسان من عجل و قريب به اين معنى را در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و بنابراين گفتهاند مراد از انسان آدم عليه السّلام است و بنظر حقير روايت دلالت بر اينمعنى ندارد بلى دلالت دارد بر آنكه عجله امر طبيعى انسان است بطوريكه مناسب است در مقام مبالغه گفته شود آدمى از عجله خلق شده مانند آنكه در مقام مدح از كسى ميگويند فلانى از خير خلق شده يا در مقام قدح ميگويند از شرّ خلق شده خداوند هم در آنحال در باره آدم عليه السّلام فرمود چنانچه در اين آيه بمناسبت حال كفّار فرموده نه آنكه خداوند در اينجا بيان حال آدم عليه السّلام را فرموده و مراد از انسان آدم عليه السّلام است چنانكه گفتهاند با آنكه واضح است كه نيست و اقوال مترتّبه بر آن خلاف ظاهر و سياق آيه شريفه است.
(آیه 37)- سپس به یکی دیگر از کارهای زشت و بیرویه این انسانهای بیبند و بار اشاره کرده، میفرماید: «انسان از عجله آفریده شده» (خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ).
در حقیقت تعبیر «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ» یک نوع تأکید است یعنی آن چنان انسان عجول است که گویی از «عجله» آفریده شده، و تار و پود وجودش از آن تشکیل یافته! و به راستی بسیاری از مردم عادی چنینند هم در خیر عجولند
ج3، ص169
و هم در شر.
و در پایان آیه اضافه میکند: «ولی عجله نکنید من آیاتم را به زودی به شما نشان خواهم داد» (سَأُرِیکُمْ آیاتِی فَلا تَسْتَعْجِلُونِ).
آیات ممکن است اشاره به نشانههای عذاب و بلاها و مجازاتهایی باشد که پیامبر (ص) مخالفان را با آن تهدید میکرد و این سبک مغزان کرارا میگفتند: پس چه شد این بلاهایی که ما را با آن میترسانی.
قرآن میگوید: عجله نکنید، چیزی نمیگذرد که دامانتان را خواهد گرفت.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: