آیه 31 سوره قمر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ

مشاهده آیه در سوره


<<30 آیه 31 سوره قمر 32>>
سوره : سوره قمر (54)
جزء : 27
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ما بر هلاک آنها یک صیحه (عذاب آسمانی) فرستادیم و همه مانند گیاه خشک و خرد شدند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We sent against them a single Cry, and they became like the dry sticks of a corral builder.

معانی کلمات آیه

  • هشيم: هشم: شكستن. «هشم الشي‏ء هشما: كسره» هشيم به معنى مهشوم (شكسته شده) است.
  • محتظر: (به صيغه فاعل) كسى كه براى باغ يا گوسفندان خود حظيره يا آغلى از چوب و علف مى‏‌سازد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ «28»

و به آنان خبر ده كه آب، ميان آنان و شتر تقسيم شده است، هر كدام براى دريافت نصيب خود حاضر شوند.

فَنادَوْا صاحِبَهُمْ فَتَعاطى‌ فَعَقَرَ «29» فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «30»

«1». حجر، 9.

جلد 9 - صفحه 359

پس آنان رفيقشان را صدا كردند، پس پذيرفت، دست به كار شد و شتر را از پاى درآورد. پس (بنگر) كه عذاب و هشدار من چگونه بود؟

إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً واحِدَةً فَكانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ «31»

(به كيفر اين جنايت) ما صيحه (و صاعقه‌اى مرگبار) را فرو فرستاديم، پس آنان مثل گياه خشك و خردشده‌اى گشتند كه صاحب چهارپايان در آغل مى‌ريزد.

وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «32»

و البتّه ما قرآن را براى پند گرفتن، آسان قرار داديم، پس آيا پندپذيرى هست؟

نکته ها

تقسيم آب ميان مردم و شتر، يك آزمايش مهم الهى بود كه مردم بايد اين قانون را مراعات كرده و فقط روزى كه حق بهره‌گيرى از آب را دارند، سر آب حاضر شوند.

در آيه‌ى 155 سوره شعراء مى‌خوانيم كه حضرت صالح فرمود: يك روز آب قريه براى ناقه و يك روز براى شما. «لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ»

«شِرْبٌ» به معناى قسمت و نصيب است كه در مورد سهم آب گفته مى‌شود.

«تعاطى» به معناى برگرفتن چيزى يا انجام دادن كارى است كه سزاوار نيست و جرأت مى‌خواهد. چون كلمه «تعاطى» در قالب تفاعل است، گويا ميان قوم ثمود و قاتل شتر مبادله و تفاهمى صورت گرفته است. «عقر» به معناى از پاى درآوردن ناقه است.

«هشيم» به معناى گياه خشك و خرد شده است. «محتظر» كسى است كه براى چهار پايان خود گياهان خشك را جمع آورى مى‌كند.

با اينكه كشنده ناقه يك نفر بيشتر نبوده، ولى در آيات ديگر قرآن به همه مردم نسبت داده است، «فَعَقَرُوها»* «1» يا «فَعَقَرُوا النَّاقَةَ» «2» كه به فرموده روايات به دليل هم فكرى و رضايت ديگران بر كار قاتل بوده و اين گناه به حساب آنان نيز محاسبه مى‌شود. «3»

«1». شعراء، 157؛ شمس، 14.

«2». اعراف، 77.

«3». وسائل، ج 11، ص 409.

جلد 9 - صفحه 360

پیام ها

1- گاهى امتحان با جيره‌بندى آب است كه به دستور پيامبر جيره بندى مى‌شود. «أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ»

2- افراد نااهل اگر خود نتوانند كارى انجام دهند، از كسانى كه جرأت فساد دارند دعوت مى‌كنند. «فَنادَوْا صاحِبَهُمْ»

3- قداست شكنى، جرأت لازم دارد. «صاحِبَهُمْ فَتَعاطى‌»

4- افراد شرور، آماده‌ى ايجاد شر هستند و فرصت سوزى نمى‌كنند. فَنادَوْا ... فَعَقَرَ

5- اگر از نعمتى كه فرستاده شد قدردانى نكنيم، «مُرْسِلُوا النَّاقَةِ» عذاب، فرستاده مى‌شود. «أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً»

6- در نقل مطالب تاريخى قرآن، زمان و مكان و شخص مهم نيست، انگيزه و نتيجه مطرح است. (در اين آيات، نه نام كسى‌كه ناقه را كشت برده شده و نه زمان و مكان حادثه مشخص شده است).

7- گرچه قاتل يكى بود ولى به خاطر رضايت ديگران به كار او، همه نابود شدند. فَعَقَرَ ... أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً

8- با اراده‌ى خداوند يك امت با يك صيحه محو مى‌شوند. «صَيْحَةً واحِدَةً»

9- گاهى يك امّت به خاطر يك نافرمانى و جسارت نابود مى‌شوند. «فَكانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ»

10- قهر الهى، افراد تنومند و غول پيكر را همچون گياه خرد شده مى‌كند. «كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ»

11- قرآن، بهترين و صحيح‌ترين تاريخ‌ها و عبرت‌ها را به راحتى در اختيار همگان قرار مى‌دهد. «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 361

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص451

منابع