آیه 29 سوره ص

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 29 ص)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ

مشاهده آیه در سوره


<<28 آیه 29 سوره ص 30>>
سوره : سوره ص (38)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

(این قرآن بزرگ) کتابی مبارک و عظیم الشّأن است که به تو نازل کردیم تا امت در آیاتش تفکر کنند و صاحبان مقام عقل متذکر (حقایق آن) شوند.

این کتاب پربرکتی است که آن را بر تو نازل کرده ایم تا آیاتش را تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند.

[اين‌] كتابى مبارك است كه آن را به سوى تو نازل كرده‌ايم تا در [باره‌] آيات آن بينديشند، و خردمندان پند گيرند.

كتابى مبارك است كه آن را بر تو نازل كرده‌ايم، تا در آياتش بينديشند و خردمندان از آن پند گيرند.

این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کرده‌ایم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

[This is] a blessed Book that We have sent down to you, so that they may contemplate its signs, and that those who possess intellect may take admonition.

(It is) a Book We have revealed to you abounding in good that they may ponder over its verses, and that those endowed with understanding may be mindful.

(This is) a Scripture that We have revealed unto thee, full of blessing, that they may ponder its revelations, and that men of understanding may reflect.

(Here is) a Book which We have sent down unto thee, full of blessings, that they may mediate on its Signs, and that men of understanding may receive admonition.

معانی کلمات آیه

«کِتَابٌ»: مراد قرآن است. خبر مبتدای محذوف (هُوَ) یا (هذا) است. «مُبَارَکٌ»: صفت کتاب، یا خبر دوم بشمار است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ «29»

(اين) كتاب مباركى است كه به سوى تو فرو فرستاديم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان پند گيرند.

نکته ها

«مُبارَكٌ» به چيزى گفته مى‌شود كه فايده و خير آن، رشد و فزونىِ زياد و ثابت داشته باشد.

قرآن از منبع مبارك است. «تَبارَكَ الَّذِي»* در شب مبارك نازل شده است. «فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ» در مكان مبارك نازل شده‌ «بِبَكَّةَ مُبارَكاً» و خودش نيز مبارك است. كِتابٌ‌ ... مُبارَكٌ‌

سيماى قرآن در اين آيه ترسيم شده است:

الف) متن آن نوشته شده است. «كِتابٌ»

ب) از سرچشمه‌ى وحى و علم بى نهايت الهى است. «أَنْزَلْناهُ»

ج) گيرنده‌ى آن شخص معصوم است. «إِلَيْكَ»

د) محتوايش پر بركت است. «مُبارَكٌ»

ه) هدف از نزول، تدبّر در آن است. «لِيَدَّبَّرُوا»

و) علم و آگاهى به نكات و معارف آن، مقدّمه‌ى حركت معنوى و قرب به خداست. «لِيَتَذَكَّرَ»

ز) كسانى اين توفيق را خواهند داشت كه خردمند باشند. «أُولُوا الْأَلْبابِ»

جلد 8 - صفحه 102

اهمّيت قرآن و تدّبر در آن‌

  • كسى كه در آيات قرآن تدبّر نكند سزاوار تحقير الهى است. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‌ قُلُوبٍ أَقْفالُها» «1»
  • عالم ربانى كسى است كه سروكارش با تحصيل و تدريس قرآن باشد. ... كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ‌ «2»
  • كتاب آسمانى را بايد با جدّيت گرفت. «خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ» «3»
  • كسانى كه قرآن را مهجور كردند، در قيامت مورد شكايت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قرار مى‌گيرند. «وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» «4»
  • امام سجّاد عليه السلام فرمود: اگر قرآن داشته باشم و تنها باشم احساس غربت نمى‌كنم. «لو مات من بين المشرق و المغرب لما استوحشت بعد ان يكون القرآن معى» «5»
  • حضرت على عليه السلام فرمود: قرآن دريايى است كه هيچ كس به قعر آن نمى‌رسد. «بحرا لا يدرك قعره» «6»
  • امام خمينى قدس سره به شدّت تأسّف مى‌خورد كه چرا تمام عمر خود را صرف تدّبر در قرآن نكرده است، «7» همان گونه كه مرحوم ملّاصدرا در تفسير سوره‌ى واقعه اين تأسّف را دارد.

پیام ها

1- قرآن، مبارك است. (تلاوت، تدّبر، تاريخ، استدلال، داستان، الگوهاى، معارف، اخبار غيبى، تشبيهات، اوامر و نواهى آن، همه و همه پر از راز و رمز است). كِتابٌ‌ ... مُبارَكٌ‌

2- گرچه قرآن، مبارك است، امّا براى تدبّر است، نه فقط تبرّك جستن به ظاهر آن. (براى حفظ منزل، مسافر و عروس از خطرات) كِتابٌ‌ ... مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا

«1». محمّد، 24.

«2». آل عمران، 79.

«3». مريم، 12.

«4». فرقان، 30.

«5». كافى، ج 2، ص 602.

«6». نهج‌البلاغه، خطبه 198.

«7». صحيفه نور، ج 20، ص 20.

جلد 8 - صفحه 103

3- تدّبر در قرآن مقدّمه‌ى تذكّر است وگرنه چه بسا انسان اسرار و لطايف علمى قرآن را درك كند ولى مايه‌ى غرورش شود. «لِيَدَّبَّرُوا- لِيَتَذَكَّرَ»

4- تدّبر بايد در همه‌ى آيات قرآن باشد نه تنها در آيات الاحكام. «لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ»

5- شرط تدبّر و بهره‌گيرى و پندپذيرى، عقل و خرد است. لِيَدَّبَّرُوا ... وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ‌

6- كسانى كه از قرآن متذكّر نمى‌شوند، بى‌خردند. «لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ»

7- قرآن، مطابق عقل و خرد است، لذا اهل خرد با تدبّر در آن به احكام و رموزش پى‌مى‌برند. «لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ» (در قرآن، امرى مخالف عقل يافت نمى‌شود)

8- معارف قرآن پايان ناپذير است. اين كه به همه دستور تدبّر مى‌دهد نشان آن است كه هر كس تدبّر كند به نكته‌ى تازه‌اى مى‌رسد و اگر علما و دانشمندان گذشته همه‌ى اسرار قرآن را فهميده باشند، تدّبر ما لغو است. «لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ «29»

كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ‌: اين كتابى است كه نازل فرموديم او را بسوى تو، مُبارَكٌ‌: بركت داده شده، يعنى كتابى بسيار با خير و بركت، لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ‌:

«1» به نقل از روضه كافى، ج 1، ص 16 (مترجم)

جلد 11 - صفحه 194

تا تدبر كنند در آيات آن كتاب و تفكر نمايند در حقايق معانى آن و تفسير آن را به طريق حق دريابند، وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ‌: و تا پند پذيرند به مواعظ آن صاحبان عقل خالص از شوائب، يا استحضار نمايند ارباب عقول صافيه آنچه در عقول ايشان مركوز است از دلائل معرفت و كمالات و حقايق.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‌ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ «26» وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ «27» أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ «28» كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ «29»

جلد 4 صفحه 466

ترجمه‌

اى داود همانا ما قرار داديم تو را جانشين در زمين پس حكم كن ميان مردم بحق و پيروى مكن خواهش نفس را پس گمراه كند تو را از راه خدا همانا آنها كه گمراه ميشوند از راه خدا براى آنها عذابى سخت است براى آنكه فراموش كردند روز شما را

و نيافريديم آسمان و زمين و آنچه ميان آندو است بيهوده اين گمان آنها است كه كافر شدند پس واى بر آنها كه كافر شدند از آتش‌

آيا قرار ميدهيم آنانرا كه گرويدند و كردند كارهاى شايسته مانند فساد كنندگان در زمين يا قرار ميدهيم پرهيزكاران را مانند بدكاران‌

كتابيست كه فرو فرستاديم آنرا بسوى تو كه با بركت است تا تأمل كنند در آيتهايش و تا پند گيرند خردمندان.

تفسير

خداوند متعال بعد از آنكه حضرت داود را بمغفرت خود نائل و بمقام قرب و اصل فرمود او را متذكّر نعمت بزرگ خود ساخت باين تقريب كه باو وحى فرمود اى داود ما تو را بخلافت از خود در زمين نصب كرديم و جمع نموديم براى تو نبوّت و حكومت و سلطنت را تا اوامر ما را بمردم ابلاغ كنى و حكم نمائى ما بين آنها بحق و عدل و اجرا نمائى احكام ما را بدون ملاحظه از احدى و بايد پيروى منمائى از هوى و خواهش نفس خود و خلق چون پيروى از خواسته‌هاى دل گمراه ميكند شخص را از راه خدا و حق و حقيقت و كسانيكه گمراه شوند از طريقه حقّه الهيه براى آنها عذاب شديد است چون معلوم ميشود از روز جزا غافل بودند و فراموش نمودند حساب و عذاب قيامت را با آنكه ما آسمان و زمين و موجودات آن دو را بيهوده و بدون غرض عقلى خلق ننموديم بلكه براى معرفت و عبادت بندگان و استحقاق نعيم بى‌پايان ايشان آفريديم اين امر كه آخرتى در پى دنيا نباشد كه لازمه آن بيهوده بودن خلقت دنيا است گمان كسانى است كه كافر شدند پس واى بحال آنها كه اين اندازه بيفكرند از آتش جهنّم كه براى آنها مقرّر شده است آيا تصوّر ميكنند كه ما قرار ميدهيم مقرّ ابدى كسانيرا كه ايمان آوردند و كارهاى خوب را كه بايشان دستور داديم انجام دادند مانند كفّاريكه فساد نمودند در زمين و گمراه كردند بندگان ما را يا قرار ميدهيم ما كسانى از اهل ايمانرا كه پرهيز نمودند از معاصى مانند معصيت‌كاران آنها در مزاياى دنيوى و ثواب اخروى‌

جلد 4 صفحه 467

نه چنين است مساوى نيستند اين در صورتى است كه مراد از ام نجعل المتّقين كالفجّار بيان مساوى نبودن دو دسته از اهل ايمان و مطلب مستقلّى باشد نه مؤكّد مساوى نبودن آنها با كفّار و الّا تمام آيه بيان مساوى نبودن مؤمن با كافر است و استدلال ضمنى بر آن بدليل آنكه مؤمن چون اعمال نيك را بجا مى‌آورد و از اعمال بد پرهيز ميكند نميشود مانند كافر باشد كه فساد ميكند در زمين و مرتكب فسق و فجور ميشود چون اين منافى با عدل و حكمت خدا است كه با ظالم و مفسد و معصيت‌كار همان معامله‌اى را نمايد كه با عادل و مطيع و پرهيزكار مينمايد و خداوند قرآن را كه كتاب نافع پر خير و بركتى است بر پيغمبر خاتم نازل نموده براى آنكه مردميكه خداوند بآنها قوّه عقل و تميز عنايت فرموده در آيات آن تأمّل و تدبّر و تفكر نمايند و يقين كنند بعالم آخرت و بدانند تكليف خودشان را در دنيا و پند گيرند و متّعظ شوند بمواعظ و نصايح آن و اگر در اينمعانى كوتاهى نمايند و بى‌بهره بمانند تقصير متوجّه بخودشان خواهد بود و در بعضى از روايات اهل ايمان و عمل صالح و تقوى بامير المؤمنين عليه السّلام و اصحاب آنحضرت و اهل فساد و فجور بسه خليفه ناحق و اصحابشان تأويل شده و آنكه اهل حق نبايد خود را بمنزله اهل باطل قرار دهد چون خداوند آن دو دسته را يكسان قرار نداده است و آنكه اولو الالباب امير المؤمنين و ائمه عليهم السّلامند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


كِتاب‌ٌ أَنزَلناه‌ُ إِلَيك‌َ مُبارَك‌ٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِه‌ِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الأَلباب‌ِ «29»

‌اينکه‌ قرآن‌ مجيد كتابي‌ ‌است‌ ‌که‌ نازل‌ كرديم‌ ‌او‌ ‌را‌ بسوي‌ ‌شما‌ ‌با‌ بسيار بركات‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ ‌است‌ ‌براي‌ اينكه‌ امت‌ تدبر كنند آيات‌ ‌او‌ ‌را‌ و ‌براي‌ اينكه‌ متذكر شوند صاحبان‌ عقل‌ و ادراك‌.

(كتاب‌) يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ قرآن‌ كتاب‌ ‌است‌ و ‌در‌ مجلد اول‌ ‌اينکه‌ تفسير ‌در‌ اول‌ سوره بقره‌ آيه شريفه‌ الم‌ ذلِك‌َ الكِتاب‌ُ لا رَيب‌َ فِيه‌ِ اسامي‌ قرآن‌ ‌را‌ ذكر كرده‌ايم‌ و ‌لو‌ اينكه‌ مكتوبا نازل‌ نشده‌ بلكه‌ ‌بر‌ قلب‌ مطهر مقروا نازل‌ ‌شده‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ إِنَّه‌ُ لَتَنزِيل‌ُ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ نَزَل‌َ بِه‌ِ الرُّوح‌ُ الأَمِين‌ُ عَلي‌ قَلبِك‌َ لِتَكُون‌َ مِن‌َ المُنذِرِين‌َ‌-‌ شعراء آيه 192 ‌الي‌ 194 لكن‌ ‌پس‌ ‌از‌ تلاوت‌ پيغمبر كتّاب‌ وحي‌ مي‌نوشتند و مجموع‌ ‌بين‌ الدفّتين‌ شد لذا اطلاق‌ كتاب‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌شده‌ ‌است‌.

أَنزَلناه‌ُ إِلَيك‌َ مراتب‌ نزول‌ قرآن‌ ‌را‌ مكرّرا بيان‌ كرده‌ايم‌ و يكي‌ ‌از‌ خصوصيات‌ مراتب‌ نزول‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ابتداء و انتهاي‌ ‌او‌ پيغمبر اكرم‌ بوده‌ اوّل‌ مرتبه نزول‌ ‌در‌ همان‌ عالم‌ انوار بنور مقدس‌ ‌او‌ افاضه‌ شد و آخرين‌ مراتبش‌ ‌بر‌ قلب‌ مطهر ‌او‌.

جلد 15 - صفحه 240

(مبارك‌) بركات‌ قرآن‌ بسيار ‌است‌ يكي‌ هدايت‌ ‌که‌ مي‌فرمايد هُدي‌ً لِلمُتَّقِين‌َ اول‌ بقره‌، يكي‌ شفاء و رحمت‌ ‌که‌ ميفرمايد وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ القُرآن‌ِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنِين‌َ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِين‌َ إِلّا خَساراً‌-‌ اسراء آيه 84‌-‌ يكي‌ تدبّر ‌در‌ آيات‌ ‌آن‌ عبرت‌ بگيرند ‌از‌ قضاياي‌ امم‌ سابقه‌ و متعظ شوند ‌به‌ مواعظ ‌آن‌ منتهي‌ شوند نواهي‌ ‌او‌ ‌را‌ مطيع‌ شوند اوامر ‌او‌ ‌را‌ عمل‌ كنند ‌به‌ دستورات‌ و احكام‌ ‌او‌ تلاوت‌ كنند آيات‌ ‌او‌ ‌را‌ تمسك‌ باو كنند شفيع‌ ‌خود‌ قرار دهند و ‌غير‌ اينها ‌از‌ بركات‌ ‌که‌ باعث‌ حفظ ‌از‌ كليّه آفات‌ و بليات‌ ميشود.

لِيَدَّبَّرُوا آياتِه‌ِ تدبر و تفكر و تأمل‌ قريب‌ المعني‌ ‌است‌ لكن‌ كساني‌ ‌که‌ متذكر ميشوند و پند ميگيرند.

وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الأَلباب‌ِ صاحبان‌ عقل‌ تمام‌ بشر عقل‌ دارند لكن‌ آنهايي‌ ‌که‌ عقل‌ ‌خود‌ ‌را‌ منكوب‌ هواي‌ نفس‌ كردند أَ فَلَم‌ يَسِيرُوا فِي‌ الأَرض‌ِ فَتَكُون‌َ لَهُم‌ قُلُوب‌ٌ يَعقِلُون‌َ بِها‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌‌-‌ وَ لكِن‌ تَعمَي‌ القُلُوب‌ُ الَّتِي‌ فِي‌ الصُّدُورِ‌-‌ حج‌ آيه 45‌-‌ و ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ فرمود

«العقل‌ ‌ما ‌عبد‌ ‌به‌ الرحمن‌ و اكتسب‌ ‌به‌ الجنان‌»

پرسيدند ‌پس‌ ‌در‌ معاويه‌ چه‌ ‌بود‌ فرمود نكري‌ و شيطنت‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 29)- در این آیه به مطلبی اشاره می‌کند که در حقیقت تأمین کننده هدف آفرینش است، می‌فرماید: «این کتابی پر برکت است که بر تو نازل کرده‌ایم، تا در آیات آن تدبر کنند، و خردمندان متذکر شوند» (کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ).

تعلیماتش جاویدان، و دستوراتش عمیق و ریشه‌دار، و برنامه‌هایش حیاتبخش و راهبر انسان در طریق هدف آفرینش است.

هدف از نزول این کتاب بزرگ این نبوده که تنها به تلاوت و لقلقه زبان قناعت کنند بلکه هدف این بوده که آیاتش سر چشمه فکر و اندیشه، و مایه بیداری وجدانها گردد و آن نیز به نوبه خود حرکتی در مسیر عمل بیافریند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع