و اگر (کسی که از او طلبکار هستید) تنگدست شود به او مهلت دهید تا توانگر گردد، و بخشیدن آن (به هنگام تنگدستی وی) به رسم صدقه، برای شما بهتر است اگر (به مصلحت خود) دانایید.
و اگر [بدهکار] تنگدست بود [بر شماست که] او را تا هنگام توانایی مهلت دهید؛ و بخشیدن همه وام [و چشم پوشی و گذشت از آن در صورتی که توانایی پرداختش را ندارد] اگر [فضیلت وثوابش را] بدانید برای شما بهتر است.
و اگر [بدهكارتان] تنگدست باشد، پس تا [هنگام] گشايش، مهلتى [به او دهيد]؛ و [اگر به راستى قدرت پرداخت ندارد،] بخشيدن آن براى شما بهتر است-اگر بدانيد.
و اگر وامدار تنگدست بود، مهلتى بايد تا توانگر گردد. و اگر دانا باشيد، دانيد كه چون بر او ببخشاييد برايتان بهتر است.
و اگر (بدهکار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایی، مهلت دهید! (و در صورتی که براستی قدرت پرداخت را ندارد،) برای خدا به او ببخشید بهتر است؛ اگر (منافع این کار را) بدانید!
If [the debtor] is in straits, let there be a respite until the time of ease; and if you remit [the debt] as charity, it will be better for you, should you know.
And if (the debtor) is in straitness, then let there be postponement until (he is in) ease; and that you remit (it) as alms is better for you, if you knew.
And if the debtor is in straitened circumstances, then (let there be) postponement to (the time of) ease; and that ye remit the debt as almsgiving would be better for you if ye did but know.
If the debtor is in a difficulty, grant him time Till it is easy for him to repay. But if ye remit it by way of charity, that is best for you if ye only knew.
معانی کلمات آیه
عسرة: تنگدستى، عسر در اصل به معنى دشوارى است.
نظرة: (به فتح اول و سوم و كسر دوم) انتظار كشيدن (مهلت دادن).
ميسرة: آسانى، توانگرى، يسر در اصل به معنى آسانى است.[۱]
واگر (بدهكار) تنگدست بود، او را تا هنگام توانايى مهلت دهيد و (در صورتى كه واقعاً توان پرداخت ندارد،) اگر ببخشيد براى شما بهتر است، اگر (نتايج آنرا) بدانيد.
نکته ها
هر چند در اين آيه سفارش شده كه به بدهكار مهلت داده شود، ولى نبايد بدهكار از اين موضوع سوء استفاده كند. لذا اگر بدون عذر در پرداخت بدهى خود تأخير كند، گناهكار است.
در حديث آمده است: براى كسانى كه بدون عذر، بدهى خود را نمىپردازند، گناهِ دزد نوشته مىشود. همچنان كه براى مهلت دهندگان، پاداشى چون پاداش شهيدان ثبت مىشود. به هر روزى كه به بدهكار مهلت داده شود، پاداش صدقه همان مبلغ براى طلبكار ثبت مىشود. «1»
ج: كسب رضايت دل محروم و رضاى خالق، از كسب درآمد بمراتب بهتر است.
در احكام فقهى آمده است: زندانى كردن بدهكار معذور، ممنوع است و در مواردى كه شخص بدهكار واقعاً مالى نداشته باشد كه بدهى خود راپرداخت كند، وظيفهى حكومت اسلامى است كه بدهى او را بپردازد.
پیام ها
1- اسلام، حامى مستضعفان است. «وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ»
2- نه تنها ربا نگيريد، بلكه در گرفتن رأس المال و اصل سرمايه نيز مدارا كنيد.
«فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ»
3- اصل در زمانبندى براى بازپرداخت، توان بدهكار است. «فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ»
6- نظام حقوقى و اقتصادى اسلام، با نظام اخلاقى آن پيوند دارد. گرچه بازپسگيرى وام حقّ است، ولى مهلت دادن وبخشيدنِ بدهكار بايد مراعات شود. «فَنَظِرَةٌ ... تَصَدَّقُوا»
7- محدوديّت انسان وثروت دوستى او نمىگذارد كه انسان به حقيقت ارزشها و كمالات پىببرد. «إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ: و اگر بود مديون صاحب سختى و افلاس، يعنى غريم مفلس و تنگدست باشد، فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ: پس حكم آن مهلت
«1» مستدرك الوسايل، جلد دوّم، صفحه 479 (كتاب التجارة، ابواب الربا، باب 4، حديث اوّل تا چهارم، با اندكى تفاوت)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 509
دادن است تا وقت توانائى و آسانى. و اگر معلوم باشد كه تمكن دارد و در دادن امتناع مىكند با حاكم شرع است. وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ: و صدقه دادن شما مقروض را به اين وجه كه مهلت دهيد او را بهتر است براى شما، يعنى ثواب آن بيشتر است. إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ: اگر هستيد كه بدانيد حقيقت صدقه را، هر آينه البته خيريت آن را مىدانيد، زيرا علم تصديقى مسبوق به علم تصورى و موقوف بر آن باشد.
تنبيه: آيه شريفه تحريص و تشويق است بر مهلت دادن مديون را در اداى دين كه يكى از صدقات عظيمه است و احاديث بسيار در آن وارد شده:
1- تفسير برهان عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: صعد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم المنبر ذات يوم فحمد اللّه و اثنى عليه و صلّى على انبيائه ثمّ قال: ايّها النّاس ليبلغ الشّاهد منكم الغائب الا و من انظر معسرا كان له على اللّه فى كلّ يوم صدقة بمثل ماله ثمّ يستوفيه. ثمّ قال ابو عبد اللّه عليه السّلام «و ان كان ذو عسرة فنظرة الى ميسرة» «1» (الايه) فرمود حضرت صادق عليه السّلام: حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روزى بالاى منبر حمد الهى و ثناء سبحانى و صلوات بر انبياء بجا آورد، بعد فرمود: اى گروه مردمان، هر آينه برساند حاضرين شما به غائبين، آگاه باشيد هر كه مهلت دهد تنگدستى را، باشد براى او نزد خدا در هر روز صدقه به مثل آنچه براى او است، پس استيفا كند طلب خود را، بعد حضرت صادق عليه السّلام آيه شريفه تلاوت فرمود.
2- عن ابى حمزة قال: ثلثة يظلّهم اللّه يوم القيمة لا ظلّ الّا ظلّه، رجل دعته امراة ذات حسن الى نفسها فتركها و قال انىّ اخاف اللّه ربّ العالمين و رجل انظر معسرا و ترك له من حقّه و رجل متعلّق قلبه الى المساجد «2» فرمود: سه نفر را سايه دهد خدا ايشان را در روز قيامت كه
سايهاى نيست الا سايه عرش الهى: اول: شخصى كه زنى صاحب جمال او را دعوت به خود كند، پس ترك نمايد او را و گويد من مىترسم پروردگار عالميان را. دوم: كسى كه مهلت دهد تنگدستى را و ترك كند حق خود را. سوم: كسى كه قلب او متعلق به مساجد باشد.
3- قال النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: من اقرض مؤمنا قرضا ينظر به ميسوره كان ماله فى زكوة و كان هو فى صلاة من الملئكة حتّى يؤدّيه «1» فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: هر كه قرض دهد مؤمنى را قرضى كه مهلت دهد به آن اداى آن را، باشد مال او در زكات و خود او هم در رحمت ملائكه است تا ادا كند او را.
و اگر بوده باشد صاحب عسرتى پس مهلتى است تا زمان يسار و آنكه صدقه دهيد بهتر است براى شما اگر باشيد كه بدانيد..
تفسير
هرگاه مديون معسر باشد يعنى متمكن از اداء دين خود نباشد مگر بعسرت و مشقت مانند آنكه زائد از مستثنيات دين را كه در كتب فقهيه ذكر شده دارد ولى فعلا مشترى ندارد و اگر بخواهد بقيمت نازل بفروشد متضرر ميشود و بعسرت مىافتد يا مال التجاره دارد ولى هنوز وارد نشده است يا زراعتى دارد ولى هنوز موقع حصاد آن نشده است كه در اين موارد دائن بايد مهلت دهد و صبر نمايد تا زمانى كه مديون بسهولت قادر بر اداء دين خود شود و اگر در اين حال دائن ذمه مديون را برى نمايد و گذشت كند از حق خود براى او بهتر است چون ثوابش از امهال زيادتر و اجر اخروى بهتر است از مال دنيوى ولى اين فرع معرفت و علم است هر كس نميتواند ترجيح دهد ثواب اخرويرا بر نفع دنيوى و در نفحات از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه اگر ميدانيد او معسر است پس تصدق دهيد آنچه را از شما در ذمه او است بر او و در كافى از آنحضرت روايت فرموده كه يكروز پيغمبر (ص) بمنبر تشريف فرما شد و پس از حمد و ثناى الهى و صلوات بر انبياء (ع) فرمود كه حاضرين بغائبين برسانند كه هر كس مهلت دهد معسرى را از براى او است بر خداوند در هر روزى صدقه بمانند مال او تا زمانى كه آنمال را از مديون بستاند و نيز از آن حضرت روايت شده است كه فرمود كسيكه بخواهد در زير سايه خدا باشد در روز كه سايهاى نيست جز سايه او و اين كلام را سه مرتبه فرمود و مردم از هيبت آنحضرت ترسيدند كه سؤال نمايند بعد فرمود پس بايد مهلت دهد معسر را يا بايد بگذرد از حق خود نسبت باو و نيز از آنحضرت مرويست كه واگذاريد معسر را چنانچه خدا واگذارده است او را و در بعضى از
جلد 1 صفحه 359
روايات حد مهلت بقدريكه از باب مثال ذكر شد معين شده است و فرمودهاند اگر مديون مالى را كه بر ذمه او است صرف در معصيت ننموده باشد و اعسارش بر والى مسلمانان ثابت شود بايد دين او را از بيت المال ادا نمايند چونكه از غارمين است و اين احكام اختصاص بمديون در معامله ربوى ندارد زيرا بمناسبت حكم با موضوع فهميده ميشود كه علت مهلت يا تصدق اعسار است در مقابل اداء دين و رباء خصوصيتى ندارد بعلاوه ذو عسره فرموده برفع يعنى اگر ميان بدهكاران معسرى باشد حكم مهلت است و ذا عسره بنصب نفرموده تا دلالت داشته باشد بر آنكه اگر آنمديون مذكور معسر باشد مهلت لازم دارد.
(آیه 280)- در این آیه میفرماید: «اگر (بدهکار) دارای سختی و گرفتاری باشد او را تا هنگام توانایی مهلت دهید» (وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلی مَیْسَرَةٍ).
در این جا یکی از حقوق بدهکاران را بیان میفرماید که اگر آنها از پرداختن اصل بدهی خود (نه سود) نیز عاجز باشند، نه تنها نباید به رسم جاهلیت سود مضاعفی بر آنها بست و آنها را تحت فشار قرار داد، بلکه باید برای پرداختن اصل بدهی نیز به آنها مهلت داده شود و این یک قانون کلی در باره تمام بدهکاران است.
و در پایان آیه میفرماید: «و (چنانچه قدرت پرداخت ندارند) ببخشید برای شما بهتر است اگر بدانید» (وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
این در واقع گامی فراتر از مسائل حقوقی است، این یک مسأله اخلاقی و انسانی است که بحث حقوقی سابق را تکمیل میکند و احساس کینه توزی و انتقام را به محبت و صمیمیت مبدل میسازد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: