آیه 26 سوره احقاف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<25 آیه 26 سوره احقاف 27>>
سوره : سوره احقاف (46)
جزء : 26
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و به آن قوم عاد تمکین و قوتی دادیم که شما امت را چنان نیروی بدنی ندادیم و با آنکه بر آنها گوش و چشم و قلب مدرک قرار دادیم (تا با قوای ادراکی خداشناس شوند) هیچ این قوای مدرکه آنها را از عذاب نرهانید بدین جهت که آیات خدا را انکار می‌کردند، و آن عذابی که بدان استهزا می‌کردند به آنها فرا رسید.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Certainly We had granted them power in respects that We have not granted you, and We had vested them with hearing and sight and hearts. But neither their hearing availed them in any way nor did their sight, nor their hearts when they used to impugn the signs of Allah. So they were besieged by what they used to deride.

معانی کلمات آیه

  • سمعا: سمع در آيه به معنى گوشهاست، چون در اصل مصدر است لذا جمع بسته نمى‏شود، به معنى گوش، شنيدن و قوه شنوايى به كار مى‌‏رود.
  • يجحدون: جحد: انكار با علم چنان كه در صحاح گفته است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيما إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَ جَعَلْنا لَهُمْ سَمْعاً وَ أَبْصاراً وَ أَفْئِدَةً فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ وَ لا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «26»

و همانا به قوم عاد چنان امكاناتى داديم كه به شما (اهل مكّه) نداديم و به آنان گوش و چشم و دل داديم، ولى گوش و چشم و دل آنان به حالشان سودى نبخشيد، زيرا پيوسته آيات خدا را انكار مى‌كردند و (بالاخره) عذابى كه آن را به مسخره مى‌گرفتند، آنان را فراگرفت.

پیام ها

1- گرچه تلاش انسان لازمه‌ى به دست آوردن امكانات است، امّا همه آنها از آنِ خداوند است. «وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ»

2- وقتى ابرقدرت‌ها فرو مى‌پاشند، ديگران بايد حساب كار خود را بكنند. «تُدَمِّرُ

«1». حجر، 22.

جلد 9 - صفحه 46

كُلَّ شَيْ‌ءٍ ... وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ»

3- همه جا امكانات و دارايى، مايه‌ى رشد نيست. مَكَّنَّاهُمْ‌ ... فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ‌

4- اگر اراده انسان بر پندپذيرى نباشد، نه امكانات مادى و نه توانايى‌هاى جسمى، هيچ كدام كارساز نيست. فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ‌ ... إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ‌

5- دارايى‌ها امكانات مادى، به شرطى ارزشمند است كه در اختيار انسان صالح باشد و گرنه همان امكانات، اسباب آزار و عذاب انسان مى‌گردد. مَكَّنَّاهُمْ‌ ... فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ‌ ... إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ‌

6- انكار و استهزاى كفار، سبب نابودى آنان مى‌شود. كانُوا يَجْحَدُونَ‌ ... كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‌

7- كيفرهاى خداوند با نوع عمل و رفتار انسان تناسب دارد. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص155-156

منابع