آیه 25 سوره ص
<<24 | آیه 25 سوره ص | 26>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ما هم از آن کرده عفو کردیم و از او درگذشتیم و او نزد ما بسیار مقرب و نیکو منزلت است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- زلفى: مصدر است به معنى تقرب و نيز اسم مصدر است به معنى مقام و منزلت.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلِيلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ «24»
(داود) گفت: حقّا كه او با درخواست افزودن ميش تو به ميشهاى خودش به تو ستم كرده است و البتّه بسيارى از شريكان، بعضى بر بعضى ستم مىكنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و عمل شايسته انجام مىدهند و آنان كم هستند و داود متوجّه شد كه ما او را (با اين صحنه و طرح نزاع) آزمايش كرديم، پس، (از قضاوت خود قبل از شنيدن سخن طرف مقابل پشيمان شد و) از پروردگارش آمرزش خواست و به ركوع در افتاد و توبه و انابه كرد.
فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ «25»
پس ما آن (قضاوت عجولانه) را بر او بخشيديم و البتّه براى او در نزد ما مقام قرب و عاقبت نيك است.
جلد 8 - صفحه 96
نکته ها
ماجراى قضاوت حضرت داود در تورات كنونى نيز آمده است، امّا متفاوت از آنچه در قرآن آمده است كه با مقام انبيا نمىسازد و كذب و دروغى بيش نيست.
در فصل 12 تورات كتاب اشموئيل مىخوانيم: كسى نزد مشاور داود آمد و گفت: در شهرى دو نفر بودند كه يكى غنىّ و ديگرى فقير، غنىّ گوسفند و گاو بسيار داشت و فقير تنها يك برّهى كوچك داشت. مسافر غريبى نزد شخص غنىّ آمد، او بخل كرد و از مال خودش خرج نكرد، بلكه برّهى مرد فقير را ذبح كرد تا از مسافر غريب پذيرايى كند، اكنون فتواى داود چيست؟
داود عصبانى شد و گفت: كسى كه اين كار را كرده مستحقّ قتل است، او بايد چهار گوسفند به جاى يك گوسفند بدهد. سؤال كننده گفت: اى داود! آن مرد تويى! داود فهميد كه مرادش از طرح سؤال اين بود كه تو كه همسر داشتى چرا همسر همسايهات را با توطئه تصاحب كردى؟ لذا داود ناراحت شد و توبه كرد!!
پیام ها
1- قضاوت، نبايد عجولانه و بر اساس شنيدن سخن يكى از طرفين باشد.
(حضرت داود با شنيدن سخن يك نفر از طرفين دعوا قضاوت كرد و فرمود:
«لَقَدْ ظَلَمَكَ» و به همين دليل از خداوند عذر خواست).
2- افزونطلبى ظلم است گرچه انسان موفق به افزودن نشود. «ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى نِعاجِهِ»
3- انسان مىتواند مالك اموال زياد باشد. حضرت داود از داشتن 99 ميش انتقاد نكرد، بلكه از افزونطلبى ظالمانه برادر انتقاد كرد). لَقَدْ ظَلَمَكَ ...
4- در انتخاب همكار و شريك بايد محور كار، ايمان و عمل صالح باشد وگرنه خطر كلاهبردارى و تجاوز به حقوق شركاء در پيش است. كَثِيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغِي ... إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا
5- ايمان و عمل صالح در كنار هم كارسازند. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
جلد 8 - صفحه 97
6- شركت، بسترى براى لغزش و ضايع كردن حقّ شريك است. «كَثِيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغِي»
7- اقتصاد سالم در سايهى ايمان و عمل صالح است. لَيَبْغِي ... إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ
8- كسانى كه حقّ ديگران را مراعات كنند بسيار كمند. «قَلِيلٌ ما هُمْ»
9- آزمايش حتّى براى پيامبران الهى مطرح است. «أَنَّما فَتَنَّاهُ»
10- سفارش به ايمان و عمل صالح و مراعات حقوق مردم بهترين رهنمود است.
(از حضرت داود رهنمود خواستند: «اهْدِنا إِلى سَواءِ الصِّراطِ» حضرت فرمود: كَثِيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغِي ... إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا ...
11- انبيا به خاطر سادهترين لغزش، بهترين نوع انابه و توبه را از خود نشان مىدادند. (ترك اولاى حضرت داود اين بود كه قبل از شنيدن سخن هر دو طرف قضاوت كرد). «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ»
12- توبهى فورى ارزش زيادى دارد. «فَاسْتَغْفَرَ» (حرف فاء)
13- ربوبيّت الهى زمينه درخواست آمرزش است. «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ»
14- حقوق مردم به قدرى مهم است كه عجله در داورى حتّى اگر از پيامبر معصوم سر زند بايد همراه با استغفار باشد. «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ»
15- ركوع در نماز، قبل از اسلام نيز بوده است. «خَرَّ راكِعاً»
16- توبه بايد هم ظاهرى باشد و هم درونى و عمقى. «خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ»
17- توبهى فورى، پذيرش فورى را به دنبال دارد. فَاسْتَغْفَرَ ... فَغَفَرْنا لَهُ
18- توبه، غير از جبران گذشته، آينده را نيز تأمين مىكند. «فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ»
19- مقام معنوى، آن گاه ارزش دارد كه همراه با حسن عاقبت و تأمين آينده باشد. «لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ»
20- گاهى دنيا و آخرت براى يك نفر جمع مىشود. «شَدَدْنا مُلْكَهُ- سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ- عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص211
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم