آیه 20 سوره انسان

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 20 انسان)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا

مشاهده آیه در سوره


<<19 آیه 20 سوره انسان 21>>
سوره : سوره انسان (76)
جزء : 29
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و چون آن جایگاه نیکو را مشاهده کنی عالمی پر نعمت و کشوری بی نهایت بزرگ خواهی یافت.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

As you look on, you will see there bliss and a great kingdom.

معانی کلمات آیه

«ثَمَّ»: آنجا. مراد بهشت است. «مُلْکاً کَبِیراً»: سرزمین بزرگ و وسیع. مملکت فراخ. پادشاهی و سلطنت عظیم.

نزول

عکرمة گوید: روزى عمر بن الخطاب بر پیامبر وارد شد. در حالتى که رسول خدا صلی الله علیه و آله روى حصیرى خوابیده بود. عمر به گریه افتاد، پیامبر بیدار شد و فرمود: چرا گریه می‌کنى؟ گفت: به یاد کسرى و سلطنت او و نیز هرمز و پادشاهى او و حبشه و پادشاه آن افتادم تو که رسول خدا صلى الله علیه و آله هستى بر روى یک حصیر می‌خوابى.

پیامبر فرمود: آیا خشنود نیستى که دنیا براى آن‌ها بوده و آخرت براى ما باشد؟[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً «19» وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً «20» عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً «21» إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً «22»

و پسرانى هميشه جوان، (به خدمت) بر آنان مى‌گردند، هرگاه آنان را بينى، پندارى مرواريدهاى غلطان و پراكنده‌اند. و چون آنجا را بنگرى نعمتى فراوان و سلطنتى بزرگ مى‌بينى. بر اندامشان جامه‌هاى سبز از ديباى نازك و ضخيم است و با دستواره‌هاى نقره زينت شده‌اند و پروردگارشان شرابى طهور (پاك و پاك‌كننده) به آنان مى‌نوشاند. همانا اين جزايى است براى شما و سعيتان مورد سپاس است.

نکته ها

از امام كاظم عليه السلام پرسيدند: چرا در اين سوره نامى از حورالعين در پاداش ابرار و اهل بيت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مطرح نشده است؟ امام عليه السلام فرمودند: به خاطر مقام فاطمه زهرا عليها السلام. «1»

امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى‌كنند: هنگامى كه بهشتيان وارد بهشت مى‌شوند، با درختى روبرو مى‌شوند كه سايه‌اى گسترده دارد و از پاى آن دو چشمه جارى است، آنان در چشمه‌اى خود را مى‌شويند و از چشمه ديگر مى‌نوشند و پس از آن هيچ بيمارى و نارحتى در بدن آنها رخ نمى‌دهد و اين است معناى‌ «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً». «2»

نعمت‌هاى بهشتى‌

ميان نعمت‌هاى بهشتى با نعمت‌هاى دنيا تفاوت‌هاى بسيارى وجود دارد، كه در اينجا به گوشه‌اى از آنان اشاره مى‌كنيم:

بسيار زيادند: «فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ» «3»

«1». مناقب، ج 3، ص 328.

«2». بحار، ج 8، ص 212.

«3». واقعه، 32.

جلد 10 - صفحه 333

موسمى و فصلى نيستند: «لا مَقْطُوعَةٍ» «1»

در بهره‌گيرى از آنها هيچ منعى وجود ندارد. «وَ لا مَمْنُوعَةٍ» «2»

بهشتيان در استفاده از آنها حس انتخاب دارند. «مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ» «3»

براى هر نوع اشتهايى، نعمتى موجود است: «مِمَّا يَشْتَهُونَ» «4»

استفاده از آنها آفات و عوارضى به دنبال ندارد: «لا يُصَدَّعُونَ» «5»

بهره‌گيرى از آنها بدون زحمت است. «وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» «6»

هرچه بخواهيد، خادمان برايتان فراهم مى‌كنند: «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ»

خادمان بهشتى هم زيبا هستند: «لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً»، هم پير نمى‌شوند: «مُخَلَّدُونَ»

كاميابى در كمال آرامش است: «عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ» «7»

در بهشت حسادت و رقابت در آنجا راهى ندارد. «نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ» «8»*

نعمت‌ها با رضا و سلام پروردگار همراه است: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» «9»، «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» «10»

ذريّه مؤمن به آنها مى‌پيوندند و كامياب مى‌شوند: «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» «11»

با اولياى الهى همسايه مى‌شوند: «و هم جيرانى» «12»

نعمت‌هاى بهشتى متنوع‌اند: وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ‌ ... وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ‌ ... «13»

پیام ها

1- پذيرايى در بهشت، خصوصيات ويژه‌اى دارد. از جمله:

نيازى به درخواست و تقاضا ندارد، زيرا پذيرايى كنندگان همواره به دور بهشتيان مى‌گردند. «يَطُوفُ»

«1». واقعه، 33.

«2». واقعه، 33.

«3». واقعه، 20.

«4». واقعه، 21.

«5». واقعه، 19.

«6». انسان، 14.

«7». يس، 56.

«8». واقعه، 16.

«9». توبه، 71.

«10». يس، 58.

«11». طور، 21.

«12». دعاى ندبه.

«13». محمّد، 15.

جلد 10 - صفحه 334

مسئولين پذيرايى از هر سو بر بهشتيان اشراف دارند. «يَطُوفُ عَلَيْهِمْ»

پذيرايى كنندگان نوجوانند. «وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ» «1»*

قيافه آنان مانند لؤلؤ درخشنده است. «حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً»

حكومت بهشتيان گسترده است. «مُلْكاً كَبِيراً»

رنگ لباس پذيرايى كنندگان سبز «خُضْرٌ» و جنس لباس آنان از ابريشم نازك‌ «سُندُسٍ» و ضخيم‌ «إِسْتَبْرَقٌ» است.

ساقى ابرار، پروردگار متعال‌ «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ» و نوع شراب آنها، طهور است.

«شَراباً طَهُوراً» (امام صادق عليه السلام فرمود: اين شراب، قلب بهشتيان را از غير خدا پاك مى‌كند. «2»)

2- با آنكه بهشت، فضل و لطف الهى است، امّا خداوند آن را مزد و اجر ابرار مى‌شمرد تا بهشتيان به كار خود ببالند. «إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً»

3- پاداش‌هاى الهى بر اساس نيّت و كيفيّت انجام كار است، نه بر اساس كميّت كار و مقدار و مبلغ احسان. (چند قطعه نان جو و اين همه پاداش، فقط به خاطر داشتن اخلاص و ايثار است.) «إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»

4- كسى كه از مردم، نه پاداش طلب كند و نه تشكّر بخواهد، «لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً»، خداوند به او هم پاداش مى‌دهد و هم تشكّر مى‌كند. «كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»

5- تشكّر و قدردانى از تلاش ديگران، يك صفت الهى است. «سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»

6- نطفه بى‌مقدار «نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ» بر اثر ايمان و عمل و اخلاص و ايثار به جايى مى‌رسد كه آفريدگار هستى از او تشكّر مى‌كند. «وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»

«1». طور، 24.

«2». تفسير مجمع البيان.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 335

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر ابن المنذر از عامه.

منابع