آیه 206 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 206 اعراف)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ ۩

مشاهده آیه در سوره


<<205 آیه 206 سوره اعراف 206>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 9
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

آنان (یعنی ارواح و فرشتگانی) که در حضور پروردگار تواند هیچ‌گاه از بندگی او سرکشی نکنند و پیوسته به تسبیح و تنزیه ذات احدیت و به سجده او مشغولند.

یقیناً مقرّبان و نزدیکان خدا هیچ گاه از عبادت و بندگی اش تکبّر نمی ورزند، وهمواره او را تسبیح می گویند، و پیوسته برای او سجده می کنند.

به يقين، كسانى كه نزد پروردگار تو هستند، از پرستش او تكبر نمى‌ورزند و او را به پاكى مى‌ستايند و براى او سجده مى‌كنند.

هرآينه آنان كه در نزد پروردگار تو هستند از پرستش او سر نمى‌تابند و تسبيحش مى‌گويند و برايش سجده مى‌كنند.

آنها که (در مقام قرب) نزد پروردگار تو هستند، (هیچ‌گاه) از عبادتش تکبر نمی‌ورزند، و او را تسبیح می‌گویند، و برایش سجده می‌کنند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed those who are [stationed] near your Lord do not disdain to worship Him. They glorify Him and prostrate to Him.

Surely those who are with your Lord are not too proud to serve Him, and they declare His glory and prostrate in humility before Him.

Lo! those who are with thy Lord are not too proud to do Him service, but they praise Him and prostrate before Him.

Those who are near to thy Lord, disdain not to do Him worship: They celebrate His praises, and prostrate before Him.

معانی کلمات آیه

«إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ»: کسانی که در پیش پروردگار تو دارای مقام و منزلت هستند. مراد فرشتگان مقرّب است. «عِندَ رَبِّکَ»: نزد پروردگارت. مراد قرب مکانی نیست، بلکه مقصود قرب مقامی است.

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: سبب نزول آیة چنین بود، قریش به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گفتند: رحمن كیست كه تو، ما را به سجده كردن او فرمان می‌دهى، این آیه در جواب آنان نازل گردید و این آیه نخستین آیه سجده قرآن است كه بنا به عقیده ما سجده مستحبه بوده و واجب نیست اگر چه در این باره بین فقهاء اختلاف عقیده وجود دارد و ما آن را در كتاب خلاف خود ذكر نموده‌ایم.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ «206»

همانا كسانى كه مقرّبان درگاه پروردگارت هستند، از پرستش او سر باز نمى‌زنند، او را تسبيح مى‌گويند و براى او سجده مى‌كنند.

نکته ها

«الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ»، يعنى مقرّبان درگاه خداوند، هم شامل فرشتگان مى‌شود، هم بندگان وارسته‌اى كه خود را در محضر خدا مى‌بينند.

هنگام تلاوت و شنيدن آيه‌ى فوق، سجده مستحبّ است. «1» در مورد پانزده آيه‌ى قرآن‌

«1». تفسير نمونه.

جلد 3 - صفحه 259

سجده وارد شده است. چهار مورد واجب آن عبارتست از: آيه‌ى 15 سوره‌ى سجده، 37 فصّلت، 62 نجم و 19 علق و در يازده آيه سجده مستحب است، آيات 206 اعراف، 15 رعد، 48 نحل، 107 اسراء، 58 مريم، 18 و 77 حج، 60 فرقان، 25 نمل، 24 ص و 21 انشقاق.

پیام ها

1- با عبادت، خود را همرنگ و هماهنگ فرشتگان سازيم. وَ اذْكُرْ رَبَّكَ‌ ... إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ‌ ...

2- مستكبر، به مقام قرب الهى نمى‌رسد، «الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ» و مقرّبان الهى، متواضع و فروتن بوده و تكبّر نمى‌ورزند.

3- ذكر خدا، نمونه‌ى روشن عبادت است. وَ اذْكُرْ رَبَّكَ‌ ... لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ‌

4- غفلت از خداوند، بر اثر خودبزرگ‌بينى و استكبار است. «لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلِينَ إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ»

5- راه قرب به خداوند، فروتنى، عبادت و سجده‌ى خالصانه است. عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ‌ ... وَ لَهُ يَسْجُدُونَ‌

6- سجده، اختصاص به خداوند دارد و مقرّبان اين را باور دارند. «لَهُ يَسْجُدُونَ» (مقدّم شدن‌ «لَهُ» بر «يَسْجُدُونَ»، نشانه‌ى اختصاص است)

7- به عبادت خود مغرور نشويم، چون خداوند فرشتگانى دارد كه پيوسته در حال عبادت‌اند. إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ‌ .... يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ‌

8- بايد روحيّه‌ى استكبار را كنار گذاشت، سپس خدا را تسبيح گفت و به سجده افتاد. «لا يَسْتَكْبِرُونَ‌، يُسَبِّحُونَهُ‌، يَسْجُدُونَ»

«الحمدلِلّه رَبّ العالمين»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ (206)

بعد از آن حق تعالى بيان امرى راى فرمايد كه باعث و داعى بر ذكر است:

إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ‌: بتحقيق آنانكه قرب مكانتى و منزلتى دارند نزد پروردگار تو. لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ‌: سر كشى و تكبر ننمايند از پرستش و ستايش ذات احديت الهى. وَ يُسَبِّحُونَهُ‌: و تنزيه مى‌كنند ذات اقدس سبحانى را از آنچه لايق كبريائى او نيست. وَ لَهُ يَسْجُدُونَ‌: و براى او خالصا مخلصا سجده مى‌نمايند و در عبادت او غايت تذلل را بجا آرند و غير را شريك نگردانند.

حاصل آيه شريفه آنكه: ملائكه ملاء اعلى با وجود قرب مقامشان، در نهايت خضوع و خشوع پيوسته مشغولند به عبادت، پس فرزند آدم هر آينه به طريق اولى بايد كه شب و روز به عبادت اشتغال، و اظهار عبوديت را نسبت به معبود خود بنمايد. اين تعريض است به مشركان و تنبيه مردمان، و لهذا بعد از تلاوت اين آيه، سجده مستحب شده است. القمّى: انّ الّذين عند ربّك يعنى الانبياء و الرّسل و الائمّة لا يستكبرون عن عبادته و يسبّحونه و له يسجدون.

خاتمه: به اجماع اماميه رضوان الله عليهم، سجده در چهار موضع از قرآن بر قارى و مستمع واجب است و آن در سور: 1- الم سجده. 2- حم سجده. 3- و النجم. 4- اقرء مى‌باشد؛ و در بواقى، سنت است به جهت اصالت برائت از

«1» سوره روم، آيه 17 تا 19.

جلد 4 صفحه 284

وجوب؛ و يازده موضع است: اعراف، نحل، رعد، بنى اسرائيل، مريم، حج، دو موضع فرقان، نمل، ص، انشقاق. و نزد شافعى همه سجدات واجب، الا «ص» كه نه واجب و نه مستحب داند. و ابو حنيفه نيز تمام را واجب الا حج كه نه واجب و نه مستحب داند و حق اولى است. و در سجدات واجبه وضع جبهه و اعضاء سبعه سجود واجب، اما طهارت و ذكر و تسليم و تشهد و استقبال واجب نيست، و ذكر در آن مندوب و مستحب است كه صدوق رحمه الله در امالى ذكر فرموده:

لا اله الّا اللّه حقّا حقّا، لا اله الّا اللّه تعبّدا و رقّا، لا اله الّا اللّه ايمانا و صدقا سجدت لك يا ربّ تعبّدا ورقا لا مستنكفا و لا مستكبرا. «1» در منهج از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه:

اذا قرء بن ادم السّجدة فسجد، اعتزل الشّيطان فيبكى فيقول يا ويله امر هذا بالسّجود فسجد فله الجنّة و امرت بالسّجود فعصيت فعلىّ النّار يعنى: چون اولاد آدم آيه سجده تلاوت و سجده نمايد، شيطان از او كناره نموده گويد: اى واى بر من، اين شخص مأمور شد به سجده و سجده نمود، پس مستحق بهشت گرديد، و من مأمور شدم به سجده، عصيان ورزيدم، پس مستوجب جهنم گرديدم.

«1» جامع الاحاديث، جلد 5، صفحه 299، حديث 22 (با تفاوتى اندك به نقل از من لا يحضره الفقيه)

جلد 4 صفحه 285

(سوره هشتم) انفال‌

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ الحمد لله رب العالمين و صلى الله على محمد و اله الطيبين الطاهرين المعصومين و لعنة الله على اعدائهم و مخالفيهم و معانديهم اجمعين من الان الى قيام يوم الدين اين سوره نزد ابن عباس و قتاده مدنى است الا هفت آيه كه در مكه نازل شده از آيه: وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا تا هفت آيه. «1» و نزد حسن و عكرمه همه آن در غزوه بدر فرود آمد.

عدد آيات: هفتاد و هفت نزد شامى، و هفتاد و شش نزد حجازى و بصرى، و هفتاد و پنج نزد كوفى و اختلاف در سه آيه است: ثُمَّ يُغْلَبُونَ‌ بصرى و شامى، «2» و مفعولا اول غير كوفى، «3» و بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ‌ غير بصرى. «4» عدد كلمات: هزار و دويست و سى و يك.

«1» آيه 30 تا 37.

«2» منظور اينست كه بصرى، آيه 36 سوره انفال را به «يغلبون» ختم مى‌كند، ولى ديگران آن را مختوم به «يحشرون» مى‌دانند.

«3» بنابر قول كوفييّن، آيه 43 سوره انفال به «مفعولا» ختم مى‌شود. ولى ديگران آن را مختوم به «سميع عليم» مى‌دانند.

«4» آيه 62 و 63 سوره انفال بنابر قول بصريين فقط يك آيه محسوب مى‌گردد.

جلد 4 صفحه 286

عدد حروف: پنج هزار و دويست و نود و چهار.

ثواب تلاوت: فى البرهان- العيّاشى باسناده عن ابى بصير عن ابى عبد اللّه عليه السّلام قال سمعته يقول: من قرء سورة برائة و الانفال فى كلّ شهر لم يدخله نفاق ابدا و كان من شيعة امير المؤمنين حقا و اكل يوم القيمة من موائد الجنّة مع شيعته حتّى يفرغ النّاس من الحساب. «1» عياشى به اسناد خود روايت نموده از حضرت صادق عليه السّلام فرموده: هر كه قرائت كند سوره انفال و برائت در هر ماهى، هرگز داخل نشود او را نفاق و باشد از شيعيان امير المؤمنين عليه السّلام به حقيقت و متنعم شود روز قيامت از موائد بهشتى با ايشان تا فارغ شوند مردم از حساب.

2- محمد بن مسلم از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده فرمود: در قرائت سوره انفال به خاك ماليدن دماغهاى كفار است. «2» 3- در خواص القرآن- از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده: هر كه قرائت كند سوره انفال و برائت را، پس من شفيع و شاهد او هستم روز قيامت از برى بودن او از نفاق و عطا شود از اجر به عدد هر منافق. «3» تذكره: در سور سابقه اين مطلب ذكر شد كه ثواب تلاوت سور و آيات، همه مسلم و فضل الهى لايتناهى است، لكن مثوبات خاصه منوط است به تقوى و عمل به آن آيات از اوامر و نواهى و مواعظ تا مستوجب اجر جميل گردد، و الّا به صرف قرائت بدون تأمل و عمل به آن، اينگونه ثوابها بعيد است، زيرا باعث نقض غرض و اغراء به جهل، و ذات احديت منزه و مبرى است.

«1» تفسير برهان، جلد دوّم، صفحه 58، حديث سوّم.

«2» مدرك پيشين، حديث 5.

«3» همان مدرك، حديث 6.

جلد 4 صفحه 287

(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ)


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ (206)

ترجمه‌

همانا آنانكه نزد پروردگار تواند تكبّر نمى‌كنند از عبادت او و تسبيح مى- كنند او را و از براى او سجده مى‌نمايند.

تفسير

كسانيكه در جوار رحمت حق جاى دارند مانند ملائكه يا انبياء و ائمه عليهم السلام چنانچه قمى ره فرموده در هيچ حال از عبادت خدا استكبار و استنكاف نمينمايند و تنزيه مينمايند خدا را از هر چه لايق شأن او نباشد و از روى اخلاص در پيشگاه او سجده مينمايند در نماز و غير آن و اين اوّلين سجده تلاوت قرآن است كه مستحب ميباشد و بايد در هر يك از مراتب سه‌گانه كه عبادت و تسبيح و سجود است تاسّى بايشان نمود و روايت شده است كه وقتى يكى از بنى آدم آيه سجده را تلاوت ميكند و سجده مينمايد شيطان دور ميشود و گريه ميكند و ميگويد اى واى اين مأمور بسجود شد و سجده كرد و بهشت ميرود و من مأمور شدم و ننمودم و جهنم ميروم و در ثواب الاعمال از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه هر كس سوره اعراف را در هر ماهى يكمرتبه بخواند در روز قيامت از كسانى خواهد بود كه خوف و حزن ندارند و اگر در هر جمعه يكمرتبه بخواند از حساب روز قيامت فارغ خواهد بود.

جلد 2 صفحه 510

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ عِندَ رَبِّك‌َ لا يَستَكبِرُون‌َ عَن‌ عِبادَتِه‌ِ وَ يُسَبِّحُونَه‌ُ وَ لَه‌ُ يَسجُدُون‌َ (206)

محققا كساني‌ ‌که‌ نزد پروردگار تو هستند ‌که‌ ملائكه‌ باشند تكبر نميكنند ‌از‌ عبادت‌ پروردگار و تسبيح‌ و تقديس‌ ‌او‌ ميكنند و ‌در‌ پيشگاه‌ ‌او‌ سجده‌ ميكنند عدّه‌ ملائكه‌ ملياردها زيادتر ‌از‌ افراد جن‌ و انس‌ و جميع‌ حيوانات‌ هستند، منسوب‌ بپيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود ليلة المعراج‌ ‌در‌ تمام‌ ‌اينکه‌ آسمانها و كرات‌ جوّيه‌ جاي‌ يك‌ قدم‌ نبود مملوّ ‌از‌ ملائكه‌ ‌بود‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ قيام‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ قعود ‌ يا ‌ ‌در‌ ركوع‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ سجود ‌با‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ كرات‌ جوّيه‌ بسا چندين‌ هزار برابر كره‌ زمين‌ ‌ما ‌است‌ ميخواهد بفرمايد ‌که‌ احتياج‌ ندارد خداوند بذكر و دعاء ‌شما‌ ‌اينکه‌ قدر بنده‌ دارد ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ عبادت‌ كنند.

إِن‌َّ الَّذِين‌َ عِندَ رَبِّك‌َ نه‌ مراد نزد پروردگار تو قرب‌ مكانيست‌ بلكه‌ مراد ‌در‌ تحت‌ اراده‌ و اطاعت‌ پروردگار هستند و قدمي‌ ‌بر‌ مخالفت‌ ‌او‌ برنميدارند و سستي‌ ‌در‌ عبادت‌ نميكنند لا يَستَكبِرُون‌َ عَن‌ عِبادَتِه‌ِ عبادت‌ اطاعت‌ اوامر و امتثال‌ فرامين‌ بداعي‌ تقرب‌ و خلوص‌ ‌است‌ اختصاص‌ بصلاة و امثال‌ ‌آن‌ ندارد ‌در‌ مقابل‌ معصيت‌ ‌که‌

جلد 8 - صفحه 70

نافرماني‌ و ترك‌ اطاعت‌ ‌است‌ و ملائكه‌ بضرورت‌ مذهب‌ شيعه‌ معصوم‌ هستند ذره‌اي‌ مخالفت‌ نميكنند و كوچك‌ترين‌ مسامحه‌ ‌در‌ اطاعت‌ ندارند ‌حتي‌ ملائكه‌ عذاب‌ چنانچه‌ ميفرمايد يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُم‌ وَ أَهلِيكُم‌ ناراً وَقُودُهَا النّاس‌ُ وَ الحِجارَةُ عَلَيها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعصُون‌َ اللّه‌َ ما أَمَرَهُم‌ وَ يَفعَلُون‌َ ما يُؤمَرُون‌َ تحريم‌ ‌آيه‌ 6، و ‌اينکه‌ ملائكه‌ نظر بمعرفت‌ بكبريايي‌ و عظمت‌ پروردگار خاضع‌ و خاشع‌ هستند و ‌خود‌ ‌را‌ كوچك‌ و حقير ميدانند و خردلي‌ تكبر نميكنند ‌حتي‌ ‌در‌ امر بسجده‌ بآدم‌ بخلاف‌ ‌اينکه‌ آدمهاي‌ شيطان‌ صفت‌ ‌که‌ زير بار احكام‌ و اوامر حق‌ نميروند و تكبر ميورزند ‌در‌ عبادت‌ و كوتاهي‌ ‌در‌ معصيت‌ و طغيان‌ نميكنند مثل‌ شيطان‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ترك‌ سجده‌ بآدم‌ ‌هر‌ روز و شب‌ چه‌ اندازه‌ معصيت‌ ميكند و اغواي‌ بندگان‌ ‌خدا‌ بلكه‌ مقابل‌ دستگاه‌ الهي‌ دستگاهي‌ درست‌ كرده‌ ‌هر‌ چه‌ ‌را‌ ‌خدا‌ امر ميكند ‌او‌ نهي‌ ميكند و بالعكس‌ ‌او‌ هدايت‌ ميكند ‌اينکه‌ اضلال‌، ‌او‌ ارشاد ميكند ‌او‌ افساد، ‌او‌ دوست‌ بندگان‌ ‌است‌ ‌او‌ دشمن‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و امروز تمام‌ ‌اينکه‌ شيطان‌ صفتان‌ جامع‌ جميع‌ ‌اينکه‌ صفات‌ هستند ‌از‌ روي‌ نخوت‌ و تكبر و و و وَ لَه‌ُ يَسجُدُون‌َ آنهم‌ بسا سجده‌هايي‌ ‌که‌ چندين‌ سال‌ طول‌ بكشد ‌که‌ سجده‌ منتهاي‌ خضوع‌ ‌است‌ و ائمه‌ اطهار چه‌ سجده‌هاي‌ طولاني‌ داشتند مثل‌ حضرت‌ سجاد ‌عليه‌ ‌السلام‌ و حضرت‌ كاظم‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌در‌ حبس‌ و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌از‌ آيات‌ سجده‌ ‌است‌ و بمذهب‌ شيعه‌ مندوبه‌ و بمذهب‌ حنفيه‌ واجبه‌ ‌است‌، و ذكر سجده‌ ‌علي‌ المعروف‌ (‌لا‌ اله‌ الّا اللّه‌ حقّا حقّا ‌لا‌ اله‌ الّا اللّه‌ ايمانا و تصديقا ‌لا‌ اله‌ الّا اللّه‌ عبودية و رقّا سجدت‌ لك‌ ‌ يا ‌ رب‌ّ ‌لا‌ مستكبرا و ‌لا‌ مستنكفا بل‌ انا ‌عبد‌ ذليل‌ خاضع‌ خاشع‌ ‌لا‌ املك‌ لنفسي‌ نفعا و ‌لا‌ ضرّا و ‌لا‌ موتا و ‌لا‌ حيات‌ و ‌لا‌ نشورا) تم‌ّ بحمد اللّه‌ و منّته‌ ‌سورة‌ مباركة الاعراف‌ و يتلوها انشاء اللّه‌ ‌تعالي‌ ‌سورة‌ مباركة الانفال‌ و الحمد للّه‌ اولا و آخرا و ظاهرا و باطنا و ‌صلي‌ اللّه‌ ‌علي‌ ‌محمّد‌ و آله‌ الطيبين‌

جلد 8 - صفحه 71

بسم‌ اللّه‌ الرّحمن‌ الرّحيم‌ الحمد للّه‌ رب‌ العالمين‌ و ‌صلي‌ اللّه‌ ‌علي‌ ‌محمّد‌ و آله‌ اجمعين‌ و اللعن‌ ‌علي‌ اعدائهم‌ ‌الي‌ يوم الدين‌

سوره‌ مباركه‌ انفال‌

اخبار وارده‌ ‌در‌ فضيلت‌ ‌اينکه‌ سوره‌ مباركه‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ بسند ‌خود‌ ‌از‌ ابي‌ بصير ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ فرمود ‌هر‌ كس‌ ‌اينکه‌ سوره‌ ‌را‌ و سوره‌ برائة ‌را‌ ‌در‌ ‌هر‌ ماهي‌ تلاوت‌ كند هرگز نفاق‌ ‌بر‌ ‌او‌ داخل‌ نميشود و ‌از‌ شيعيان‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ميگردد و ‌از‌ شيخ‌ طوسي‌ [ره‌] بسند ‌خود‌ ‌از‌ حلبي‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ فرمود

(‌سورة‌ الانفال‌ جدع‌ الانف‌)

جدع‌ بمعني‌ قطع‌ ‌است‌ و مراد ممكن‌ ‌است‌ قطع‌ دماغ‌ معاندين‌ ‌باشد‌ چون‌ مشتمل‌ ‌است‌ ‌بر‌ خصوصياتي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ سوره‌ ‌بر‌ اهل‌ بيت‌ معين‌ فرموده‌ ‌ يا ‌ احكام‌ مشكله‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌بر‌ عامّه‌ سخت‌ ‌است‌ تحمّل‌ ‌آن‌.

و ‌از‌ عياشي‌ ‌از‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ روايت‌ ‌شده‌ فرمود ‌هر‌ ‌که‌ قرائت‌ كند سوره‌ انفال‌ ‌را‌ فرداي‌ قيامت‌ و شيعيان‌ ‌او‌ ‌از‌ موائد بهشتي‌ ميخورند ‌تا‌ خلايق‌ ‌از‌ حساب‌ فارغ‌ شوند. و ‌از‌ كتاب‌ خواص‌ القرآن‌ ‌از‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ سوره‌ ‌را‌ تلاوت‌ كند ‌من‌ روز قيامت‌ ‌او‌ ‌را‌ شفاعت‌ ميكنم‌ و شهادت‌ ميدهم‌ ‌که‌ ‌او‌ بريست‌ ‌از‌ نفاق‌ و بعدد ‌هر‌ منافقي‌ حسنه‌ ‌براي‌ ‌او‌ نوشته‌ ميشود و كسي‌ ‌که‌ بنويسد و پيش‌ ‌خود‌

جلد 8 - صفحه 72

گذارد ‌در‌ ‌هر‌ محكمه‌ نزد حاكم‌ برود حق‌ ‌خود‌ ‌را‌ ميگيرد و حاجتش‌ برآورده‌ ميشود و ‌هر‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌او‌ دوري‌ كند و منازعه‌ كند ‌او‌ ظفر پيدا ميكند و مسرور ميشود و ‌اينکه‌ سوره‌ قلعه‌ محكمي‌ ميشود ‌براي‌ ‌او‌ ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌از‌ اخبار.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 206)- سپس با این سخن سوره را پایان می‌دهد که نه تنها شما باید در همه حال به یاد خدا باشید، فرشتگان مقرب پروردگار و «آنها که در مقام قرب، نزد پروردگار تواند هیچ گاه از عبادت او تکبر نمی‌ورزند، و همواره تسبیح او می‌گویند و ذات پاکش را از آنچه شایسته مقام او نیست منزه می‌شمارند و در پیشگاه او سجده می‌نمایند» (إِنَّ الَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ لا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ یُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ یَسْجُدُونَ).

«پایان سوره اعراف»

ج2، ص127

سوره انفال [8]

اشاره

از سوره‌های «مدنی» و دارای 75 آیه است

دورنما و فشرده مباحث این سوره:]

نخست اشاره به بخش مهمی از مسائل مالی اسلام از جمله «انفال» و «غنائم» و «خمس» که پشتوانه مهمی برای «بیت المال» محسوب می‌گردد، شده است.

سپس مباحث دیگری مانند: صفات و امتیازات مؤمنان واقعی، و داستان جنگ بدر، یعنی نخستین برخورد مسلّحانه مسلمانان با دشمنان.

قسمت قابل ملاحظه‌ای از احکام جهاد و وظائف مسلمانان در برابر حملات پی‌گیر دشمن و لزوم آمادگی دائمی برای جهاد، و حکم اسیران و طرز رفتار با آنها جریان هجرت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و داستان آن شب تاریخی (لیلة المبیت).

وضع مشرکان و خرافات آنها قبل از اسلام چگونگی ضعف و ناتوانی مسلمانان در آغاز کار و سپس تقویت آنها در پرتو اسلام.

مبارزه و درگیری با منافقان و راه شناخت آنها و بالاخره یک سلسله مسائل اخلاقی و اجتماعی سازنده دیگر.

به همین دلیل در فضیلت تلاوت این سوره در روایتی از امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم که فرمود: «کسی که سوره «انفال» و «برائت» را در هر ماه بخواند، هرگز روح نفاق در وجود او وارد نخواهد شد و از پیروان حقیقی امیر مؤمنان علی علیه السّلام

ج2، ص128

خواهد بود و در روز رستاخیز از مائده‌های بهشتی با آنها بهره می‌گیرد، تا مردم از حساب خویش فارغ شوند».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 608.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 363.

منابع