آیه 18 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<17 آیه 18 سوره بقره 19>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 1
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آنها کر و گنگ و کورند و (از ضلالت خود) بر نمی‌گردند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Deaf, dumb, and blind, they will not come back.

معانی کلمات آیه

صم: اصم: كر مادرزاد، بقولى مطلق كر است، جمع آن صم: اصل آن صمم بمعنى بستن است.

بكم: ابكم: لال مادرزاد. جمع آن بكم است، اخرس به معنى مطلق لال است خواه مادرزاد باشد يا بعدا لال شده باشد.

عمى: اعمى: كور. جمع آن عمى (بر وزن قفل) است، عمى (بر وزن عبد) به معنى كورى و نيز به معنى فقدان بصيرت است اين كلمه در قرآن مجيد هم در كورى ظاهرى و هم در فقدان بصيرت بكار رفته است، چنان كه مراد از آن در آيه فقدان بصيرت است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«18» صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ‌

آنان (از شنيدن حقّ) كر و (از گفتن حقّ) گنگ و (از ديدن حقّ) كورند، پس ايشان (به سوى حقّ) باز نمى‌گردند.

نکته ها

قرآن در ستايش برخى پيامبران مى‌فرمايد: آنان دست وچشم دارند، «وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ» «1» شايد مقصود آن است كه كسى كه دست بت‌شكنى دارد دست دارد، كسى كه چشم خدابين دارد چشم دارد، پس منافقان كه چنين دست وچشمى ندارند، در واقع همچون ناقص الخلقه‌هايى هستند كه خود مقدّمات نقص را فراهم كرده و وسائل شناخت را از دست داده‌اند. لذا در اين سوره درباره‌ى منافقان تعابيرى همچون «لايشعرون، ما يشعرون، لايعلمون، لايبصرون، يعمهون، صمّ، بكم، عمى، لا يرجعون» بكار رفته است.

نظر، غير از بصيرت است. در سوره اعراف مى‌خوانيم: «تَراهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَ هُمْ لا يُبْصِرُونَ» «2» مى‌بينى كه به تو نگاه مى‌كنند، در حالى كه نمى‌بينند. يعنى چشم بصيرت ندارند كه حقّ را ببينند.

عدم بهره‌گيرى صحيح از امكانات و وسائل شناخت، مساوى با سقوط و از دست دادن انسانيّت است. در سوره اعراف آيه‌ى 179 مى‌خوانيم: «لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» آنان دل دارند، ولى نمى‌فهمند، چشم دارند ولى نمى‌بينند، گوش دارند ولى حقّ را نمى‌شنوند، اين گروه همچون چهارپايان بلكه از آنها پست‌تر و گمراه‌ترند، ايشان غافل هستند.

جزاى كسى كه در دنيا خود را به كورى و كرى و لالى مى‌زند، كورى و كرى و لالى آخرت است. «وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا» «3»

«1». ص، 45.

«2». اعراف، 198.

«3». اسراء، 97.

جلد 1 - صفحه 68

پیام ها

1- نفاق، انسان را از درك حقايق و معارف الهى باز مى‌دارد. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ»

2- كسى كه از عطاياى الهى در راه حقّ بهره نگيرد، همانند كسى است كه فاقد آن نعمت‌هاست. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ»

3- حقّ نديدن منافقان دو دليل دارد: يكى آنكه فضاى بيرونى آنان تاريك است؛ «فِي ظُلُماتٍ» وديگر آنكه خود چشم دل را از دست داده‌اند. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ»

4- منافقان، لجاجت و تعصّب دارند. «فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع