آیه 188 سوره شعراء
<<187 | آیه 188 سوره شعراء | 189>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
شعیب گفت: خدای من بهتر بر (صدق دعوی من و کذب قول و زشتی) افعال شما آگاه است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«رَبِّی أَعْلَمُ ...»: این سخن بر نهایت تفویض و توکّل شعیب، و غایت تهدید ایشان دلالت دارد.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَأَسْقِطْ عَلَيْنا كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «187» قالَ رَبِّي أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ «188» فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كانَ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «189»
پس اگر تو از راستگويانى، پارههايى از آسمان را بر سر ما بيفكن! (شعيب) گفت: پروردگار من به آنچه انجام مىدهيد آگاهتر است. پس شعيب را تكذيب كردند و عذاب روز ابر (آتشبار) آنان را فراگرفت. البتّه آن عذاب روز بزرگ و هولناكى است.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ «190» وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «191»
جلد 6 - صفحه 367
بىشك در اين (ماجرا) نشانهاى (از قدرت الهى) است، ولى اكثر مردم ايمانآورنده نيستند. و البتّه پروردگارت همان تواناى مهربان است.
نکته ها
كلمهى «كسف» كه چهار بار در قرآن آمده، جمع «كسفة» به معناى قطعه است و در اينجا مراد پارهاى از ابر است. و مراد از «عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ»، يا عذاب در روزى است كه مردم از شدّت گرما زير سايبانها پناه برده بودند، يا روزى كه ابرى بر سرشان سايهافكنده بود.
در چگونگى عذاب قوم شعيب چند تعبير آمده است: يك جا مىفرمايد: با زلزله نابود شدند. «1» در جاى ديگر مىفرمايد: با صيحه عذاب شدند. «2» و در اينجا مسألهى ابر مطرح است. هر سه مطلب، با هم قابل جمع است كه از ابرِ سياهى رعد و صيحهاى برخيزد و لرزه بر جان آنان بيفتد يا با ايجاد زلزلهاى همزمان، نابود شوند؛ و شايد زلزله مربوط به اصحاب مَديَن و ابر سياه مربوط به اصحاب ايكه باشد، چون حضرت شعيب بر هر دو قوم مبعوث بود و در سورهى اعراف، رسالت بر قوم مدين مطرح شده است كه آنان با زلزله نابود شدند، ولى در اين سوره از رسالت بر اصحاب ايكه ياد شده است.
پیام ها
1- خواسته وتقاضاى سنگدلان نيز خشن است. «فَأَسْقِطْ عَلَيْنا كِسَفاً مِنَ السَّماءِ»
2- با مقاومت رهبران حقّ، مخالفان از شعارهاى تند خود عقب نشينى مىكنند.
قوم شعيب اوّل او را سحر شده و دروغگو خواندند، سپس گفتند: اگر از راستگويانى. «إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ» به «إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ» تبديل مىشود.
3- در شيوهى تبليغ وارشاد، لازم نيست بر طبق تمايلات و خواستههاى مخالفان عمل شود. قالَ رَبِّي أَعْلَمُ ... (آنان سقوط قطعاتى از آسمان را درخواست مىكردند، امّا پيامبر پاسخ مىدهد: خداوند آگاهتر است)
4- ياد خدا وتوكّل بر او، بهترين پشتوانه در برابر خرافات است. قالَ رَبِّي أَعْلَمُ ...
5- سرنوشت ما به دست خود ماست. فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ ...
6- خداوند، انبيا را حمايت و مخالفانشان را نابود مىكند. «فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ»
7- حبّ دنيا و رسيدن به مال، انسان را به سركشى در برابر انبيا وادار مىكند. «لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ- فَكَذَّبُوهُ»
«1». اعراف، 89.
«2». هود، 96.
جلد 6 - صفحه 368
8- هدف قرآن از نقل تاريخ، عبرت آموزى است، نه داستانسرايى. «لَآيَةً»
9- اكثر مردم در خط حقّ قرار نمىگيرند. «وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ»
10- مربّى بايد همراه با قدرت، عطوفت نيز داشته باشد. «لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»
11- همان خداوندى كه شعيب را حمايت و مخالفان او را هلاك كرد، پروردگار تو نيز هست. «إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ» (بيان تاريخ امثال حضرت شعيب، هم مايهى دلدارى و تسلّى پيامبر است و هم تهديدى براى كفّار و دشمنان)
12- هلاكت مخالفان انبيا، نمودى از عزّت و قدرت الهى است، همان گونه كه مهلتى كه به آنان داده مىشود نمودى از رحمت اوست. «الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم