آیه 17 سوره قیامه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ

مشاهده آیه در سوره


<<16 آیه 17 سوره قیامه 18>>
سوره : سوره قیامه (75)
جزء : 29
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

که ما خود قرآن را مجموع و محفوظ داشته و بر تو فرا خوانیم.

بی تردید گردآوردن و [به هم پیوند دادن آیات که بر تو وحی می شود و چگونگی] قرائتش بر عهده ماست،

چرا كه جمع‌كردن و خواندن آن بر عهده ماست!

كه گردآوردن و خواندنش بر عهده ماست.

چرا که جمع‌کردن و خواندن آن بر عهده ماست!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed it is up to Us to put it together and to recite it.

Surely on Us (devolves) the collecting of it and the reciting of it.

Lo! upon Us (resteth) the putting together thereof and the reading thereof.

It is for Us to collect it and to promulgate it:

معانی کلمات آیه

  • قرآنه: قرآن مصدر است به معنى خواندن. گويند: «قرء يقرأ قرآنا» چنان كه در دو آيه بالا به معنى مصدر و ضمير آن راجع به وحى است، آن گاه قرآن علم شده به كتاب حاضر كه به حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله نازل گشته و مصدر براى مفعول (مقروّ) مى‏‌باشد بعضى آن را در اصل به معنى جمع گرفته‌‏اند كه در لغت آمده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17» فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ «18» ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ «19»

(اى پيامبر! به هنگام نزول وحى،) زبان خود را به حركت در نياور تا نسبت به تلاوت آن شتاب كنى. همانا گردآوردن و خواندن آن (بر تو) بر عهده ماست. پس چون آن را خوانديم، قرائت آن را دنبال كن. آنگاه بيان (حقايق و اسرار و توضيح) آن بر عهده ماست.

نکته ها

در آيه 114 سوره طه نيز مشابه اين آيات را خوانديم: «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى‌ إِلَيْكَ وَحْيُهُ» قبل از پايان وحى در تلاوت آن عجله نكن.

قرآن در شب قدر به طور يك جا بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شد و سپس در مدّت 23 سال پيامبرى آن حضرت، بار ديگر در مناسبت‌هاى مختلف به تدريج بر ايشان نازل گرديد. لذا آيه‌ «لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ» نشان آن است كه پيامبر اكرم آيات قرآن را از پيش مى‌دانسته و به همين دليل خداوند مى‌فرمايد: در تلاوت آن عجله نكن و پس از خواندن ما آن را دنبال كن. «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»

جلد 10 - صفحه 310

بخشى از آيات قرآن درباره نحوه نزول وحى بر پيامبر و تلاوت آن بر مردم است. در اين آيات نيز خداوند به پيامبرش مى‌فرمايد: به هنگام نزول وحى، پيش از كامل شدن آيات، اقدام به خواندن آن مكن. و در سخن من شتاب مكن و نگران مباش كه شايد از خاطرت بيرون برود و آن را فراموش كنى، زيرا حفظ آن نيز بر عهده ماست. پس بگذار نزول وحى كامل شود، آنگاه آن آيات را قرائت كن.

پیام ها

1- سخن شنيدن آدابى دارد، حتى تكرار سخن گوينده روا نيست. لا تُحَرِّكْ بِهِ‌ ...

2- قرآن، مصون از هر گونه تحريف و تغيير است. إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ‌ ...

3- الفاظ قرآن از جانب خداوند است. «قَرَأْناهُ»

4- تبيين و توضيح وحى براى پيامبر، به عهده خداوند است. «إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17»

بعد از آن تعليل، نهى فرمايد كه:

إِنَّ عَلَيْنا: بدرستى كه بر ماست، جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ‌: فراهم آوردن آن در سينه تو تا عالم شوى و اثبات قرائت آن بر زبان تو، يا قرائت ما بر تو، تا حفظ كنى آن را، پس خوف آن بر خاطر راه مده.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17» فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ «18» ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ «19» كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ «20»

وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ «21» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ «22» إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ «23» وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ «24» تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ «25»

ترجمه‌

حركت مده بخواندن زبانت را تا شتاب كنى بآن‌

همانا بر عهده ما است فراهم آوردن آن و خواندنش‌

پس چون خوانديم آنرا پس پيروى كن خواندنش را

پس همانا بر ما است بيان آن‌

نه چنين است بلكه دوست ميداريد شما مردم امتعه نقد دنيا را

و رها ميكنيد آخرت را

رويهائى در چنين روز خرّم و درخشان‌

بسوى پروردگارشان بچشم اميد نگرانند

و رويهائى در چنين روزى گرفته و در هم است‌

ميپندارند كه رسانده شود بآنها عذاب كمر شكنى.

تفسير

در مجمع از ابن عباس ره نقل نموده كه چون قرآن بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل ميشد حضرت براى شوق مفرطى كه به اخذ و ضبط آن داشت عجله ميفرمود در تلقّى و قرائت خود مبادا چيزى از آن از خاطرش محو شود پس خدا او را از اين عمل نهى فرمود نه براى آنكه جائز نبوده بلكه براى آنكه لازم نبوده است و قمّى ره وجه ديگرى نقل نموده كه در آيات آتيه ذكر ميشود انشاء اللّه تعالى و بنابر اين خداوند خطاب به پيغمبر خود فرموده كه بعجله زبان خود را بآيات ما حركت مده و قرائت منما آنرا قبل از تفكّر و تأمّل در معانى آن همانا بعهده ما است جمع آن در سينه تو و اجراء آن بر زبانت يا جمع آن در خارج و قرائت آن بر تو پس وقتى ما آنرا بتوسط جبرئيل بر تو قرائت نموديم متابعت نما قرائت او را تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام قرآن حمل نموده‌اند ولى اوّل اظهر است و مؤيّد آن آنستكه بعد از اين فرموده پس بعهده ما است بيان مشكلات و مجملات آن از حيث معنى و مراد در وقت حاجت و لزوم نه چنين است كه كسى محتاج باشد قرآن را بعجله بخواند ولى انسان طبعا عجول است شما مردم دوست داريد هر امرى را كه بعجله و نقد براى‌

جلد 5 صفحه 312

شما آماده شده لذا دنيا را اختيار نموديد براى خود و آخرت را از دست داديد چون دنيا معجّل و آخرت مؤجّل است غافل از آنكه آن محقّق است و باقى و اين موقت است و فانى و رويهائى از مردم در روز قيامت درخشان و تابان است و ناظر بعطا و منتظر رحمت و نعمت اوفى از پروردگارند بعد از فارغ شدن آنانكه اولياء خدايند از حساب و غسل نمودن در چشمه حيوان و آشاميدن از آن و سفيد و تابان شدن رويهاشان و بيرون آمدن از انواع پليديها چنانچه مستفاد از اخبار ائمه اطهار است و در بعضى روايات از امير المؤمنين عليه السّلام تصريح شده كه ناظر بمعناى منتظر استعمال ميشود چنانچه خداوند فرموده‌ فَناظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ‌ يعنى منتظرم بچه حال بر ميگردند فرستاده شدگان از قول ملكه سبا در سوره نمل در هر حال معلوم است مراد نظر نمودن بخود خدا نيست بلكه مراد نظر نمودن برحمت و انتظار مزيد نعمت او است و رويهائى از مردم در روز قيامت عبوس و ترش و تاريك و گرفته و درهم است و آنها دشمنان خدايند كه گمان دارند و منتظرند بلا و عذابى بر آنها وارد شود كه بشكند و خورد كند فقرات و مهره‌هاى پشتشان را و اين دو دسته از هر جهت با يكديگر تقابل تضادّ دارند يكدسته در نهايت خوشى و خرّمى و فرح و سرور و انبساط و يكدسته در غايت ناخوشى و غم و اندوه و گرفتگى و گرفتارى بسر ميبرند و يحبّون و يذرون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و بنابر اين نيز مراد افراد انسان است كه در آيات سابقه ذكر شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لا تُحَرِّك‌ بِه‌ِ لِسانَك‌َ لِتَعجَل‌َ بِه‌ِ «16» إِن‌َّ عَلَينا جَمعَه‌ُ وَ قُرآنَه‌ُ «17»

حركت‌ مده‌ بتلاوت‌ قرآن‌ زبان‌ مبارك‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌براي‌ اينكه‌ تعجيل‌ كني‌ باو محققا ‌بر‌ ‌ما ‌است‌ جمع‌ قرآن‌ و قرائت‌ ‌او‌. عينا مفاد ‌آيه‌ شريفه‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد:

وَ لا تَعجَل‌ بِالقُرآن‌ِ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يُقضي‌ إِلَيك‌َ وَحيُه‌ُ طه‌ ‌آيه‌ 114، و ‌از‌ ‌اينکه‌ آيات‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ پيغمبر (ص‌) قبل‌ ‌از‌ بعثت‌ و نزول‌ وحي‌ عالم‌ بقرآن‌ بوده‌ و ‌ما ‌در‌ مقدمه ‌اينکه‌ تفسير مراتب‌ نزول‌ القرآن‌ ‌را‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ ‌که‌ مرتبه‌ اولي‌ ‌در‌ همان‌ زمان‌ ‌که‌ نور مقدس‌ پيغمبر ‌را‌ خلق‌ فرمود بنور مقدسش‌ افاضه‌ ‌شده‌ ‌که‌ دارد ‌پس‌ ‌از‌ خلقت‌ نور مقدسش‌ ‌که‌ فرمود:

اول‌ ‌ما خلق‌ اللّه‌ نوري‌

دوازده‌ حجاب‌ آفريد و ‌اينکه‌ نور ‌را‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ دوازده‌ حجاب‌ سير داد ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ حجاب‌ نبوت‌ ‌است‌ ‌که‌ بني‌ بمعني‌ دانا و ‌با‌ خبر بودن‌ ‌است‌ چنانچه‌ فرمود:

(كنت‌ نبيا و آدم‌ ‌بين‌ الماء و الطين‌)

و ‌اينکه‌ يك‌ سنگي‌ ‌است‌ ‌که‌ بدهان‌ عامه‌ عمي‌ ميخورد ‌که‌ بعضي‌ گفتند العياذ: قبل‌ ‌از‌ بعث‌ مشرك‌ بوده‌، بعضي‌ گفتند: ‌بر‌ دين‌ ابراهيم‌ ‌بود‌، بعضي‌ گفتند: ‌بر‌ دين‌ مسيح‌ بوده‌، ‌ما مي‌گوييم‌: ‌بر‌ دين‌ ‌خود‌ بوده‌ و تمام‌ احكام‌ دين‌ ‌را‌ ميدانسته‌ و بتمام‌ قرآن‌ عالم‌ بوده‌ نه‌ مشرك‌ ‌بود‌ ‌که‌ شرط اولي‌ رسالت‌ و نبوت‌ و امامت‌ عصمت‌ ‌است‌ ‌در‌ تمام‌ عمر، و نه‌ ‌بر‌ دين‌ ابراهيم‌ و عيسي‌ بوده‌ چون‌ لازم‌ ميآيد افضليت‌ ابراهيم‌ و عيسي‌ ‌را‌ و حال‌ آنكه‌ ‌او‌ افضل‌ ‌از‌ تمام‌ انبياء ‌است‌ و لكن‌ چون‌ مفسرين‌ باين‌ بيان‌ آشنا نبودند تفسيراتي‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ كردند: بعضي‌ گفتند:

مراد ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ موقعي‌ ‌که‌ جبرئيل‌ ميآورد ‌آيه‌ و سوره‌ ‌را‌ هنوز وحي‌ تمام‌ نشده‌ پيغمبر آنچه‌ وحي‌ ميشد بزبان‌ ميگفت‌ ‌که‌ فراموش‌ نشود ‌خدا‌ ميفرمايد: صبر كن‌ ‌تا‌ وحي‌ تمام‌ شود ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ بزبان‌ جاري‌ كن‌.

جلد 17 - صفحه 300

اقول‌: ‌اينکه‌ تفسير ‌بر‌ خلاف‌ عقيده‌ عصمت‌ انبياء ‌است‌ زيرا معناي‌ معصوم‌ مجرد عصمت‌ ‌از‌ معاصي‌ نيست‌ بلكه‌ ‌از‌ خطا و سهو و اشتباه‌ و نسيان‌ ‌هم‌ معصوم‌ بودند خوف‌ فراموشي‌ ‌در‌ حق‌ ‌او‌ غلط ‌است‌، بعضي‌ گفتند: ‌از‌ شدت‌ محبت‌ بوحي‌ ‌هر‌ چه‌ جبرئيل‌ ميگفت‌ پيغمبر ‌هم‌ دنبال‌ ‌او‌ ميگفت‌ ‌خدا‌ ميفرمايد:

لا تُحَرِّك‌ بِه‌ِ لِسانَك‌َ لِتَعجَل‌َ بِه‌ِ ‌اينکه‌ تفسير ‌هم‌ غلط ‌است‌ زيرا ‌اينکه‌ حركت‌ لسان‌ ‌در‌ تعقيب‌ جبرئيل‌ ‌ يا ‌ امر ممدوحي‌ بوده‌ ‌ يا ‌ مذموم‌ ‌اگر‌ ممدوح‌ بوده‌ خداوند نهي‌ نميفرمايد و ‌اگر‌ مذموم‌ بوده‌ ‌از‌ پيغمبر صادر نميشده‌ باري‌:

إِن‌َّ عَلَينا جَمعَه‌ُ وَ قُرآنَه‌ُ نظر ‌به‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ آيات‌ و سور بسا مجتمعا يك‌ سوره‌ ‌ يا ‌ چند ‌آيه‌ نازل‌ ميشد بسا متفرقا ‌حتي‌ بسا بعضي‌ آيات‌ يك‌ سوره‌ ‌در‌ مكه‌ نازل‌ ميشد و بعضي‌ ‌در‌ مدينه‌ بسا فصل‌ ‌بين‌ ‌آنها‌ چند سال‌ طول‌ ميكشيد ‌خدا‌ ميفرمايد: ‌بر‌ ‌ما ‌است‌ جمع‌ قرآن‌ ‌که‌ ‌هر‌ ‌آيه‌ ‌در‌ چه‌ سوره‌ بايد ‌باشد‌ و ‌در‌ چه‌ جاي‌ سوره‌ و ‌براي‌ ‌شما‌ قرائت‌ كنيم‌ و لكن‌ ‌اينکه‌ جمع‌ قرآن‌ و قرائت‌ ‌او‌ ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ جاي‌ ‌او‌ ‌را‌ معين‌ فرموده‌ بترتيبي‌ ‌که‌ ‌خدا‌ امر فرموده‌ فقط امير المؤمنين‌ ميدانست‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ رحلت‌ حضرت‌ رسالت‌ مشغول‌ جمع‌ كردن‌ قرآن‌ ‌بود‌ و ‌اينکه‌ بسا ‌بر‌ منافقين‌ و معاندين‌ باعث‌ رسوايي‌ ‌آنها‌ ميشد مثل‌ ‌آيه‌: بَلِّغ‌ ما أُنزِل‌َ إِلَيك‌َ و آيه: اليَوم‌َ أَكمَلت‌ُ لَكُم‌ دِينَكُم‌ و آيات‌ افك‌ عايشه‌ و ‌آيه‌ تطهير و بسياري‌ ‌از‌ آياتي‌ ‌که‌ ‌در‌ مدح‌ اهل‌ بيت‌ ‌ يا ‌ مذمت‌ منافقين‌ نازل‌ ‌شده‌ لذا جاي‌ ‌او‌ ‌را‌ تغيير دادند و گفتند بامير المؤمنين‌: احتياج‌ بقرآن‌ تو نداريم‌، و بسا شأن‌ نزولش‌ ‌را‌ امير المؤمنين‌ اشاره‌ فرموده‌ و ‌اينکه‌ ‌هم‌ ‌بر‌ ضرر ‌آنها‌ ‌بود‌، ولي‌ ائمه‌ طاهرين‌ ‌تا‌ اندازه‌اي‌ ‌که‌ توانستند بيان‌ فرموده‌اند و بالتمام‌ ‌در‌ ظهور حضرت‌ بقية اللّه‌ بيان‌ خواهد شد لكن‌ بعقيده‌ ‌ما چنانچه‌ مكرر بالاخص‌ ‌در‌ مقدمه‌ چيز ‌از‌ قرآن‌ كم‌ نشده‌ و چيزي‌ زياد نشده‌ فقط همين‌ محل‌ و جاي‌ ‌او‌ پيش‌ و ‌پس‌ ‌شده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 17)- سپس می‌افزاید: «چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست»! و این کار به وسیله پیک وحی انجام می‌شود (ان علینا جمعه و قرآنه)

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص454

منابع